انتشار این مقاله


اصطلاح بیگ بنگ برای اولین بار از سوی کسی مطرح شد که با آن مخالف بود!

اصطلاح بیگ بنگ برای اولین بار از سوی کسی مطرح شد که این نظریه را قبول نداشت!

بیگ بنگ یکی از نظریه‌هایی است که هر دانش‌آموخته‌ای امروزه با آن آشنایی دارد و اگر منصف باشیم، فهم آن نیز دشوار نیست: می‌دانیم که جهان در تمامی جهات در حال انبساط (گسترش) است. به عقیده شمار کثیری از فیزیک‌دانان، تمام این داستان انبساط در نقطه‌ای از زمان آغاز شده است. در این نقطه از زمان، تمام ماده‌ای که در جهان کنونی وجود دارد در بسته‌ای بسیار کوچک، داغ و متراکم گرد هم آمده بود. ولی در نقطه دیگری از زمان، ناگهان دیگر این بسته وجود نداشت. جهان نقطه‌مانند انفجار عظیمی به خود دید و از همان تاریخ تا کنون در حال انبساط بوده است.

شاید برایتان جالب باشد که بدانید اصطلاح بیگ بنگ برای اولین بار از سوی کسی مطرح شد که از دید وی این نظریه فاقد اعتبار علمی بود! ماجرا به ۲۸ام مارس ۱۹۴۹ باز می‌گردد، روزی که فیزیک‌دانی به نام فرد هویل (Fred Hoyle) برای انجام گفت‌وگویی پیرامون چگونگی آغاز موجودیت جهان در شبکه BBC حضور یافت. هویل معتقد بود هیچ‌گونه نقطه آغازی برای جهان وجود ندارد و از همین رو نظریه حالت پایدار (Steady state theory) را مطرح کرده بود. بر اساس این نظریه، جهان همواره در حال ایجاد ماده جدید است. این اتفاق همیشه در حال رخ دادن است، حتی اگر تا نقطه‌ای بی‌نهایت در زمان به عقب بازگردیم.


مقالۀ مرتبط: به نظر می‌رسد زمان قبل از بیگ‌بنگ وجود داشته است


هویل در این گفت‌وگو سعی داشت روی تضاد موجود بین نظریه حالت پایدار و این فرضیه که تمام ماده موجود در جهان در پی یک انفجار بزرگ (بیگ بنگ) و نقطۀ معینی از زمان به جود آمده، تأکید نماید؛ که از دید وی غیرمنطقی و خارج از مرزهای علم محسوب می‌شد.

به عقیده بسیاری از صاحب‌نظران، این اولین باری بود که اصطلاح بیگ بنگ بر زبان جاری شد که اتفاقاً طرفداران خاص خود را پیدا کرد و به محبوبیت رسید. BBC این گفت‌وگو را تا جایی که می‌توانست در مطبوعات و رادیو پوشش داد، ولی کمی زمان برد که اصطلاح بیگ بنگ جایگاه واقعی خود را در میان اهالی علم پیدا کند. مقالات علمی تا دهۀ ۱۹۶۰ رغبتی به استفاده از این اصطلاح نشان نمی‌دادند. اخترشناسان نیز تا چندین دهه به اصطلاح بیگ بنگ روی خوش نشان نداند. ولی باید به این نکته توجه داشت که هویل اصطلاح بیگ بنگ را با هدف استهزای این نظریه به کار نبرد. وی شدیداً مخالف انفجار بزرگ بود، ولی این بدین معنی نیست که قصد تمسخر این نظریه (که در آن زمان فرضیه بود) را داشته است. هویل صرفاً چنین فکر می‌کرد که “بیگ بنگ” می‌تواند نام خوبی برای توصیف خلاصه‌وار این فرضیه بوده و تفاوتی را که بین این نظریه و نظریه حالت پایدار وجود دارد برجسته‌تر کند.

دانشمندان برای قرن‌های متمادی با ایده وجود آغازی مشخص برای جهان درگیر بوده‌اند. اولین مشاهداتی که به شکل‌گیری این نظریه جنجالی انجامید در قرن بیستم صورت گرفت. پس از مشاهدات ادوین هابل (Edwin Hubble) در سال ۱۹۳۱ مبنی بر انبساط مداوم جهان، ژرژ لومتر (Georges Lemaître) مدل اتم آغازین (primeval atom) را برای چگونگی شکل‌گیری جهان مطرح کرد. بر اساس مدل اتم آغازین، جهان در ابتدا در شکلی قرار داشته که می‌توان آن را تخم مرغ کیهانی نام نهاد، این اتم یا تخم مرغ سپس منبسط شده و جهان فعلی را به وجود آورده است.

ولی خیلی از فیزیک‌دانان ایده تخم مرغ کیهانی را نپسندیدند، مخصوصاً به این دلیل که تخم مرغ کیهانی لاجرم به مفهومی به نام مرغ کیهانی نیاز داشت که واقعیت پیدا کند. اگر یک رویداد انفجاری واحد به شکل‌گیری جهان انجامیده، پیش از این انفجار چه اتفاقاتی رخ داده بوده است؟ پیش از آن که جهان در پی این انفجار شکل بگیرید، چه چیزی موجودیت داشته است؟


مقالۀ مرتبط: صبر کنید ببینم؛ قبل از بیگ بنگ چه چیزی وجود داشت؟


تلاش‌های زیادی برای پاسخ دادن به این سوال صورت گرفت. نظریه حالت پایدار هویل نیز یکی از همین تلاش‌ها بوده است. با این حال، تحقیقاتی که در دهۀ ۱۹۵۰ و پس از آن روی تابش زمینه کیهانی (cosmic background radiation) به عمل آمد، مدل اولیه هویل را عملاً از اعتبار ساقط نمود. تابش زمینه کیهانی یادگاری است که از بیگ بنگ بر جای مانده است. هویل ولی بی‌کار ننشست! وی پس از مطرح شدن شواهد جدید سعی کرد تئوری خود را به گونه‌ای تغییر دهد که باز هم عدم وجود آغازی مشخص برای جهان را توجیه نماید. چنین شد که هویل و همکارانش در سال ۱۹۹۳ نسخه جدیدی از نظریه حالت پایدار را منتشر کردند که بر اساس آن، امکان رخ دادن انفجارهای کوچک منتهی به شکل‌گیری حیات – به نام مینی بنگ – وجود داشت. ولی هویل شانس نیاورد، چرا که این تئوری غیرمعتبر به روز شده هم بر اساس آخرین یافته‌ها دارای اعتبار علمی کافی نبود.

علی‌رغم این شکست، هویل خدمتی فراتر از نام‌گذاری فرضیه نوظهور انفجار بزرگ (و مخالفت با آن) انجام داد. مطالعات وی با ویلیام آلفرد فاولر (William Alfred Fowler) بر روی عناصر سنگین – که پایه‌های حیات را تشکیل می‌دهند – نشان داد که این عناصر در پی انفجارهای صورت گرفته در ستارگان به وجود آمده‌اند. فاولر موفق به کسب جایزه نوبل در رشته فیزیک شد، ولی هویل متأسفانه نتوانست به این مقام نایل گردد. عده‌ای گفته‌اند کمیته اهدای جوایز نوبل هویل را از روی عمد نادیده گرفت؛ چرا که وی در سال ۱۹۷۳ تصمیم کمیته را مبنی بر اعطای جایزه نوبل به آنتونی هویش (Antony Hewish) مورد نقد قرار داده بود. هویل معتقد بود که این جایزه متعلق به جوسلین بل برنل (Jocelyn Bell Burnell) می‌باشد که از شاگردان وی بود. آنتونی هویش به پاس کشف اولین تپ اختر (pulsar) موفق به کسب جایزه نوبل شد.

شاید فرد هویل و خدمات وی برای عده‌ای در حد و اندازه‌های سایر اخترفیزیک‌دانان شناخته شده نباشد، سخنان وی تب و تاب زیادی را در سراسر دنیا برانگیخت، فقط … در مسیری که خود می‌خواست پیش نرفت. فرد هویل در سال ۲۰۰۱ درگذشت.

میلاد شیرولیلو


نمایش دیدگاه ها (0)
دیدگاهتان را بنویسید