فصل پنجم از کتاب How life works | اثر Andrew Matthews
فکر چیست؟
شما ممکن است بگویید: “اگر کسی بتواند ثابت کند که افکار من واقعیات من را میسازند، در آن صورت است که من مراقب چیزی خواهم بود که بدان میاندیشم. اگر کسی بتواند نشان دهد که افکار بر موضوعات تاثیر میگذارد…”
خب محقق ژاپنی سالهاست که این را نشان داده است! دکتر Masaru Emoto دههها در رابطه با آب مطالعه کرده است. او آب را منجمد میکرد و سپس از کریستالهای یخ در زیر میکروسکوپ زمینه تاریک عکس گرفت. حال چیز بسیار شگفت انگیزی دراین باره وجود دارد؛ او قبل از منجمد کردن آب با آن صحبت میکرد و کریستالهای یخ به این مکالمه پاسخ میدادند!
او به یک شیشه ی آب میگفت: “من تو را دوست دارم.” به شیشه دیگری میگفت:” تو زشت هستی.”
آبی که تحسین شده بود به فرم فوق العادهای منجمد میشد، به گونهای که کریستالهایش شبیه به جواهر میشد. آبی که مورد انتقاد قرار میگرفت حباب های زشتی تشکیل میداد.
قبلا چنین موضوعاتی شبیه به یک داستان علمی تخیلی بود. موضوع بسیار شگفت انگیز؛ دکتر Emoto نشان داد که شما حتی نیازی نیست که با آب صحبت کنید تا بر کریستالهایش تاثیر بگذارید، بلکه میتوانید به یک کلمه فکر کنید و آن فکر را به آب منتقل کنید. در این حالت کریستالهای یخ از کیفیت افکار شما تاثیر میپذیرند. قضیه بسیار جالبتر میشود! حتی نیازی نیست که فکر را منتقل کنید. شما حتی میتوانید کلمهای را کنار شیشهی آب بنویسید. آب را منجمد کنید و نتایج مشابه را مشاهده کنید. کلمههایی از جمله عشق، تشویق و قدردانی کریستالهای مهیجی را تولید کردند. کلمات تنفر و انتقاد شکلهای بسیار متفاوتی را ایجاد کردند. Emoto این آزمایش را با نوشتن انواع مختلفی از کلمات بر روی شیشه انجام داد: قدردانی، امید، تنفر، پخت و پز خانگی. او از زبانهای مختلفی استفاده کرد و نتایج مشابهی بدست آورد همچنین برای آب موسیقی پخش کرد: بتهوون، موتزارت و هوی متال. سپس از کریستالها عکس گرفت.
دکتر Emoto تحقیقش را در سازمان ملل به اشتراک گذاشت. کتابهای او به بیش از ۴ زبان ترجمه شده اند. یافتههای او تصویر بسیار خیره کنندهای از چگونگی عملکرد جهانمان را شرح میدهد؛ شواهدی مبنی بر اینکه افکار شما بر محیط پیرامون شما تاثیر میگذارد.
تحقیق آقای Emoto توسط تحقیق دیگری مورد حمایت قرار گرفت. Bernad Grad، استادیار دانشگاه McGill که به بررسی آب پرداخته بود، با مشاهدهی افرادی که توسط آب درمان شده بودند به این نتیجه رسید که یک تغییر اساسی در پیوندهای هیدروژن و اکسیژن در ساختار مولکولی آب رخ داده است. دانشمندان روسی یافتههای او را تایید کردند.
ما میتوانیم هر تعداد از آزمایشهایی با نتایج مشابه را لیست کنیم. از جمله: گیر کردن افراد در جعبه های فولادی، گیاهان ماورای طبیعی و بچه خرگوشها در زیردریایی. حتی آلبرت انیشتن آزمایشهای خود را انجام داد تا پدیدهی ارتباط از راه دور را بررسی کند. او این پدیده را اقدام شبح وار در فاصله نام نهاد.
واقعیت قدیمی
شما میپرسید: “خب علم چه پاسخی در قبال کارهای دکتر Emoto و Grad دارد؟ اغلب اوقات چنین وانمود میکند که این اتفاقات رخ نمیدهد!
مشکل اینجاست؛ علم مدرن بر پایهی یافتههای دانشمند بزرگ، آقای اسحاق نیوتن استوار است. نیوتن قوانین حرکت و جاذبه را بنا نهاد و درک ما را از ریاضیات، مکانیک، نجوم و … افزایش داد. او همچنین آزمایشهای بسیاری انجام داد تا تاثیر فکر بر روی موضوعات را آشکار سازد اما برخی از آثار او طی آتشسوزی آزمایشگاه از بین رفتهاند و برخی از آنها درست فهمیده نشدهاند. به طور کلی، علم مدرن یافتهها و نتایج نیوتن را در رابطه با قوانین طبیعی ذهن رد میکند.
علم تنها بخشی از کار نیوتون را که در تمام عمر خود انجام داده بود مورد استفاده قرار داد تا به این نتیجه برسد که کائنات همچون ماشین عظیمی کار میکند. این دیدگاه در مورد کائنات، مدل نیوتون نام دارد و ما ۴۰۰ سال است که آن را باور کردهایم.
شما در مدرسه آموختهاید؛ معلمانتان طرح و شکلهایی از اتمها را به شما نشان دادهاند و به شما گفتهاند:
الف) اتمها واحدهای سازندهی همهی مواد هستند.
ب) همه چیز قابل اندازهگیری است.
ج) فکر هیچ اثری بر جهان پیرامون ما ندارد.
اما نیوتن دانشجوی خرد و دانش باستان بود. نظریهی دنیای مکانیکی بدون تاثیر دعا و یا تفکر بشر که ما آن را به نیوتن نسبت میدهیم یک مدل بسیار مناسبی است. اما نیوتن با آن موافق نبود! این مدل نمیتواند تشکیل کریستالهای دکتر Emoto را توضیح دهد.
اکنون ما میدانیم که بعضی چیزها قابل اندازهگیری نیستند و کائنات شبیه یک ماشین نیست!
واقعیت نوین
ما اکنون میکروسکوپهایی داریم که به ما اجازهی دیدن داخل اتمها را میدهد و ما به نتایج بسیار شگفتانگیزی رسیدهایم. ما فهمیدهایم که:
- اتمهای کوچک جامد، جامد نیستند. آنها در واقع بستههایی از انرژی هستند.
- این بستههای انرژی ظاهر و ناپدید میشوند.
- یک ذره به تنهایی میتواند در یک لحظه در دو مکان متفاوت باشد. بله درست است! دقیقا همان مولکول میتواند در آشپزخانه و در اتاق خواب شما باشد.
این دنیای جهان کوانتوم است. هیچ چیزی تحت عنوان مادهی جامد وجود ندارد. همانگونه که متخصص فیزیک نجومی، آقای Arthur Eddington میگوید:
هرآنچه در جهان وجود دارد چیزهایی ذهنیاند.
خب تمام اینها یعنی چه؟
اگر شما درگیر پرداخت قبض یا مقابله با آبله مرغان میباشید، در دنیای فیزیکی نسبتا واقعی به نظر میرسد! تقریبا همه میتوانند پیشنهاد کنند که بلیتهای پارکینگ و ویروسها چیز های واقعی هستند و افکار و احساسات کمتر واقعی به نظر میرسند. پس چرا عده ای چنین بیان میدارند که تفکرات ما میتواند بر موضوعات تاثیر بگذارد؟
چراکه کائنات شبیه یک ماشین بزرگ نیست؛ بلکه بیشتر شبیه به یک فکر بزرگ است. اما در اینجا چیز عجیبی وجود دارد؛ مردم در رابطه با فیزیک کوانتوم در کلاس و یا مهمانی صحبت میکنند اما خارج از آن محدوده وانمود میکنند که اینها درست نیستند!
نظریهی شگفت انگیز دورهی جدید که هرچیزی در آگاهی کامل است، به لبهی برندهی علم بدل گشته است. شما هشیار هستید و هرآنچه در اطراف شما وجود دارد نیز هشیار است.
آنچه شما فکر و احساس میکنید تعیین کنندهی این است که چه چیزی دریافت میکنید.
ممکن است بگویید: “خب هر چیزی که وجود دارد حاصل انرژی و نیروی فکر ما میباشد اما تفکر من تنها بخشی از این مجموعه تفکرات در کائنات میباشد که ما آن را جهان مینامیم. چگونه ممکن است که افکار من در تعامل با تمام آنچه باشد که تجربههای زندگیام را به وجود میآورد؟”
کائنات یک سیستم انرژی دارد که مدام خود را به تعادل میرساند. شما نیز درواقع بخشی از آن هستید.
هر زمان به چیزی فکر میکنید: “من شغل جدید میخواهم”،” ممکن است دچار آنفولانزا شوم”، “من هیچ وقت پول کافی نداشته ام.”،”همه چیز خوب پیش میرود” تعادل آن را به هم میریزید. وقتی افکار شما محقق میشود این تعادل بار دیگر به حالت اول خود باز میگردد.
در خلاصه
تفکرات چیزهای واقعی هستند که موجب تغییر شرایط میشوند.
از هیچ چیز؟! منطقی باشیم.
شما میگویید: “صبر کن! چگونه ممکن است مواد جامد از نامرئی پدیدار گردند؟!”
خب بیایید نگاهی بیاندازیم به اینکه در وهلهی اول چگونه دنیا به اینجا رسیده است. بیشتر مردم یکی از این سه مورد را بیشتر باور دارند:
۱_ خداوند دنیا را از هیچ آفریده و ما نمیدانیم چگونه!
۲_دنیا حاصل یک انفجار است؛ انفجار بزرگ!
۳_ نظریهی انفجار بزرگ از خواستهای خداوند بوده است، به عبارتی نظریهی انفجار بزرگ یک روش مقرون به صرفه برای خداوند در آفرینش این دنیا بوده است.
پیدایش مواد جامد از هیچ چیز، دارای تاریخچهای طولانی میباشد. اما شما میگویید: “از هیچ چیز؟! بیایید کمی واقع بین باشیم!”
دانشمندان منطقی بودهاند. پس پروفسور استیون هاوکینگ دررابطه با تولید مواد جامد از هیچ، چه نظری دارد؟ او معتقد است:
مطمئنا و بدون شک، مهمترین حقیقت این میباشد که کل کائنات بیکران، تمام کهکشانهای بیشمار و حتی زمان، فضا و نیروهای طبیعی به سادگی از هیچ تشکیل یافتهاند.
او معتقد است که همه چیز از هیچ به وجود آمده است؛ مانند کورهای از هیدروژن در حال جوشش. در نهایت این انرژی خالص به ذرات ریز اتمی بدل گشته و تبدیل به دنیایی شده که شما میشناسید؛ از جمله کرهی زمین، ماه، هیمالیا، مژههای شما، طلایی که در دست دارید، صدها بیلیون کهشان دیگر و تمام شکلاتهای بلژیک.. همه از هیچ!
دانشمندان بر این باورند که کائنات از هیچ ایجاد شده است. افراد معنوی معتقدند که خداوند دنیا را از هیچ آفریده است. پیدایش مرئی از نامرئی دارای سابقهای دیرینه میباشد.
شما میگویید: “این منطقی نمیباشد!”
هیچ چیز در رابطه با عالم هستی غیرمنطقی نمیباشد. هیچ چیز در رابطه با زندگی نیز منطقی نیست.
ما در یک دنیای درحال گسترشی زندگی میکنیم. پس چگونه ممکن است منطقی بوده باشد؟ دنیا در حال گسترش به چه چیزی است؟ فضایی که پیش از این درآن بوده است؟ یا فضایی که در آنجا نیست؟ انتهای دنیا به کجا میرسد؟ آیا حصاری وجود دارد؟
درخلاصه
دنیا منطقی نیست بلکه سحرآمیز است!