به عنوان یک مربی ذهنی و عملکردی، من به مردم کمک می‌کنم که به موفقیت برسند. مراجعین من در مسائلی که برایشان اهمیت دارند، عملکرد فوق‌العاده‌ای از خود نشان می‌دهند؛ در نتیجه حس هدفمندی و مفید بودن در آنها به‌وجود می‌اید. اکنون می‌خواهم تجربیات یکی از مراجعین اخیرم را با شما به اشتراک بگذارم؛ تا شما هم بتوانید با کمک گرفتن از این استراتژی‌ها، هدفی برای زندگی خود بسازید و معنای زندگیتان دریابید.
سفری برای یافتن هدف زندگی
«دینگ»! تلفن همراه من مرا صدا زد؛ یکی از مراجعینم پرسشنامه‌ی پیش از ملاقات مرا پر کرده بود. خانومی بود که در شغل خود بسیار موفق بود و از چالش‌های مختلف محیط کارش لذت می‌برد؛ اما همانند خیلی از مراجعین بلندپرواز من، با ایجاد تعادل بین کار و زندگی شخصی‌اش مشکل داشت. او احساس می‌کرد که هدف زندگی‌اش را گم کرده‌است.
اینطور بود که من با جنی، زنی بسیار موفق در کارش، آشنا شدم.
زندگی حرفه‌ای جنی به تدریج تمام تقویم زندگی او را در بر گرفته‌بود؛ و او سعی داشت در حاشیه‌ی آن، زندگی شخصی‌اش را بچرخاند. از زمانی که از خواب بیدار می‌شد تا زمانی که به خواب می‌رفت، اینباکس او در ایمیل‌های «ضروری» از همکاران و مراجعینش غرق می‌شد. او مدت زیادی را صرف پاسخ‌دادن به درخواست‌های دیگران می‌کرد. به خودش کمتر می‌رسید و وقت بسیار کمی برای اختصاص دادن به رابطه‌اش با خانواده و دوستانش داشت.
او حس می‌کرد که با کارهای تمام‌نشدنی‌اش غرق شده و مدام فکر می‌کرد که آیا زندگی‌ای که تصور می‌کرد زندگی واقعی‌ست، اصلا امکان‌پذیر است؟
زمانی که برای ملاقات با من تماس گرفت، می‌دانستم که می‌توانم کمکش کنم. من به صدها فرد موفقی که با مشکلاتی مشابه او روبه‌رو بودند، کمک کرده بودم؛ و می‌دانستم که بعد از ۸ هفته زندگی او شکل متفاوتی خواهد داشت. و واقعا هم همینطور شد.
در هفته‌هایی که باهم گذراندیم، جنی به نتایج زیر دست پیدا کرد:
- ریتم ایده‌ال زندگی کاری‌اش را به‌دست آورد (بدون آنکه موفقیت شغلی خود را فدا کند.)
- عادت ورزش کردن را در خود ایجاد کرد.
- زمانی برای روابط دوستانه‌اش ایجاد کرد.
- جریان کاری در زندگی حرفه‌ای و شخصی‌اش را ساده و موثر کرد.
- فضایی را برای فکر کردن به رویای بزرگ زندگی‌اش ایجاد کرد و برنامه‌ای برای رسیدن به آن طراحی کرد.
- موفقیت را برای خود تعریف کرد و زندگی‌اش را حول چیزهایی که برایش مهم بود، ساخت.
- احساس هدفمند بودن و داشتن زندگی پربار کرد.
راهنمایی قدم به قدم شما برای شروع زندگی هدفمند خود:
اکنون برایتان ۴ استراتژی که برای جنی به‌کار بردم را توضیح می‌دهم. شما می‌توانید از آنها برای یافتن هدف زندگی و حس مهم بودن خود استفاده کنید.
۱- اولویت‌های واقعی خود را تعریف کنید و موارد اشتباه را حذف کنید.
برای اینکه خارق‌العاده زندگی کنید، باید زندگی «خودتان» را بکنید! نه زندگی کسی دیگر.
معمولا ما جوری که دیگران از ما می‌خواهند زندگی می‌کنیم. ما عادت‌های زندگیمان را بر اساس آنچه که خانواده، دوستان و جامعه از ما می‌خواهند می‌سازیم. ما محصولی از اطرافیانمان هستیم.
اینکه بر اساس اولویت‌های خود زندگی کنید، آن‌هم زمانی که اولویت‌های شما با اولیت‌های اطرافیانتان یکی نباشد، جربزه و جرأت زیادی می‌طلبد. اگر شما این شجاعت را داشته باشید که زندگی خود را حول چیزهایی که برای شما اهمیت دارد بسازید، زندگی بااعتبارتری دارید و زندگی شما پر از حس هدفمندی و پرباری خواهد‌شد.
فراموش نکنید که: «برای بله گفتن به اولویت‌هایی که خودتان دارید، باید این جرأت را داشته‌باشید که به چیز دیگری نه بگویید.»
در دنیای پراسترس و پرمشغله‌ی امروزی، خیلی ساده‌است که از اولویت‌های خود دور بمانید و زندگی خود را بر روی چیزهای اشتباهی بنا کنید. اهداف نادرست، اهدافی هستند که شما در راستای آنها کار می‌کنید، اما آنها با برای آنچه که شما اهمیت می‌دهید و آنچه می‌خواهید باشید، همسو نیستند.
برای بعضی افراد بالا رفتن از سلسله مراتب اداری هدف اشتباهی است؛ زیرا آنها ترجیح می‌دهند که ساعاتی از کار خود فاصله بگیرند و وقتشان در خانه با بچه‌هایشان بگذرانند. برای عده‌ای دیگر، رهن خانه‌ای بزرگ، هدف اشتباهی است، زیرا آنها دوست دارند که آزاد باشند و در دنیا سفر کنند.
برای داشتن حس پرباری و مفید‌بودن، بسیار مهم است که زندگی خود را از نزدیک بسنجید و کاملا صادقانه به دو سوال زیر به خود پاسخ دهید:
- چه چیزی بیشترین اهمیت را برای شما دارد؟
- چه هدف‌های نادرستی وجود دارند که شما در راستای آنها کار می‌کنید؟
خیلی مهم است که هدف‌های نادرست زندگی خود را شناسایی و حذف کنید. هنگامی که شما هدف‌های نادرست زندگی خود را حذف می‌کنید، تمرکز شما به سمت چیزهایی می‌رود که واقعا برای شما مهم است؛ و این فرصت را به شما می‌دهد که یک زندگی درست و خارق‌العاده برای خود بسازید.
راهنمایی نهایی این است که همیشه برای کار و زندگی خود اولویت‌بندی داشته‌باشید.
۲- دید کاملا شفافی نسبت به زندگی مورد نظر خود داشته باشید.
پس از اینکه اولویت‌های واقعی زندگی خود را تعیین کردید، حالا می‌توانید چشم‌انداز خود را به زندگی مورد نظرتان، شکل بدهید. چگونه می‌توانید زندگی خود را حول اولویت‌های خود شکل دهید؟
هرچیزی که درباره‌ی یک زندگی ایده‌آل فکر می‌کنید بنویسید. سپس شروع کنید به باور اینکه می‌توان به آن دست‌یافت. این کار سختی است، اما شدنی‌ست.
اگر سفر کردن یکی از اولویت‌های مهم زندگی شماست و شما از اینکه یک شغل آزاد شناور مثل لپ‌تاپ رضایت‌مند هستید که به شما این کمک را می‌کند که در هرجایی از دنیا کارتان را انجام دهید، باید باور کنید که امکان‌پذیر است. اگر عمیقا باور دارید که نمی‌توانید از چاردیواری دفتر خود رهایی یابید، شما هرگز اقدامات لازم را برای رهایی از آنجا انجام نمی‌دهید.
اگر می‌گویید که نویسندگی برای شما بسیار مهم است و بزرگترین هدف شما این‌است که پرفروش‌ترین نویسنده‌ی نیویورک‌تایمز باشید، اما عمیقا باور دارید که هرگز کتابتان را تمام نخواهید‌کرد، هر قدمی که برمی‌دارید به جهت ناباوری شما حرکت خواهد کرد. اگر شما انگیزه‌ای برای نوشتن در خود پیدا نکنید، هرگز نمی‌توانید بنویسید. وقتی احساس شکست کنید، عقب می‌کشید.
آنچه که شما درباره‌ی خودتان باور دارید و آنچه که باور دارید برایتان ممکن است، بر آنچه که هر روز از خود نمایش می‌دهید، اثرگذار است.
این مقاله را بخوانید تا بفهمید که چه چیزی در زندگی بیشتر از همه مهم است: چیزی بیشتر از زندگی وجود دارد.
۳- برنامه‌ای برای رسیدن به چشم‌اندازتان بریزید.
بیایید از مثال بهترین نویسنده دوباره استفاده کنیم. اگر شما می‌خواهید که پرفروش‌ترین نویسنده‌ی نیویورک‌تایمز باشید، باید برنامه‌ای برای رسیدن به این چشم‌انداز داشته‌باشید.
آرزو یک استراتژی نیست! شما نیاز به یک برنامه دارید!
شما باید عادت نوشتن در خود به‌وجود آورید؛ در مورد نحوه‌ی چاپ شدن کتاب‌ها تحقیق کنید و یاد بگیرید که چگونه می‌توان یک کتاب را به فروش رساند یا چگونه یک فرد را به‌کار گیرید که این‌کار را برای شما انجام دهد. برنامه‌ای برای خود خلق کنید و ددلاین برای آن بگذارید.
۴- با موانع به طور موثر مبارزه کنید.
روزانه، همانطور که شما بر ساختن زندگی خود بر اولویت‌های زندگی خود کار می‌کنید، موانعی بر سر راه شما می‌آیند. این موانع به شکل‌های مختلفی بر سر راه شما می‌آیند؛ مانند:
- ترس از شکست
- ترس از موفقیت
- ترس از دور شدن از جمعیت
- ترس از اینکه آیا چیزی که شما باور دارید که ممکن است، واقعا برای شما امکان‌پذیر است یا اشتباه می‌کنید؟
- حس خستگی و بی‌انگیزگی
- حواس‌پرتی
- وقفه افتادن بر کار
شما هرروز با چیزهایی که حواس شما را از اهداف واقعی‌تان پرت کند، بمباران می‌شوید. برای شما این مهم است که مسابقه‌ی خود را بدوید، زندگی خود را بکنید، بر آنچه که برای شما اهمیت دارد تمرکز کنید و زندگی خود را بر اساس چشم‌انداز خود بسازید!
شما با موانع زیادی روبه‌رو می‌شوید، بنابراین شما باید استراتژی‌هایی داشته باشید که با آنها مبارزه کنید و حتی در موارد سختی، همچنان رو به جلو حرکت کنید. فراموش نکنید که برای رسیدن به زندگی دلخواهتان هیچوقت دیر نیست.
سخن آخر
هنگامی که کاملا متوجه شدید که زندگی دلخواهتان چیست و چه چیزی بیشتر از همه برای شما اهمیت دارد، و برنامه‌ای برای رسیدن به دورنمای زندگی خود ریختید، همه‌چیز تغییر خواهد کرد. شما بیشتر تمرکز خواهید داشت و تصمیم‌هایی خواهید گرفت که شما را به هدف واقعی‌تان برساند.
