انتشار این مقاله


هم‌نوایی اجتماعی چیست؟

سوء مصرف مواد و شرکت در رفتارهای پرخطر در گروه‌های جوانان، طبق پدیده‌ی هم‌نوایی قابل توجیه است.

هم‌نوایی نوعی تأثیر اجتماعی بر تغییر عقاید و رفتار به منظور سازگاری با هنجارهای گروهی است. این تغییرات در واکنش به فشارهای جمعی واقعی (حضور فیزیکی اشخاص) یا خیالی (شامل فشارها و انتظارات هنجارهای اجتماعی) ایجاد می‌شوند. به بیان ساده‌تر هم‌نوایی تسلیم شدن در برابر فشارهای جمعی است و شامل موارد مختلفی هم‌چون زورگویی، اجبار، تمسخر، انتقاد و غیره می‌شود. هم‌چنین به معنای تأثیر جمعی یا فشار گروهی نیز هست. اصطلاح هم‌نوایی به طور معمول برای نشان دادن توافق به موضع اکثریت که می‌تواند به دلیل دوست داشته شدن (هنجاری / Normative) یا تمایل به درست بودن (اطلاعاتی / Informational) و یا مطابقت با یک نقش اجتماعی (شناسایی / Identification) اطلاق شود.

Jenness در سال ۱۹۳۲ اولین روان‌شناسی بود که به موضوع هم‌نوایی پرداخت. آزمایش او یک موقعیت مبهم شامل یک بطری شیشه‌ای پرشده با لوبیا بود. او از شرکت‌کنندگان خواست تا هر یک به تنهایی تخمین بزنند که چه تعداد لوبیا در داخل بطری جای گرفته است. سپس او گروهی را با بطری در اتاقی نشاند و از آن‌ها خواست تا با بحث، تعداد را تخمین بزنند. سپس از شرکت‌کنندگان خواسته شد تا نظر شخصی خود را در مورد تعداد بار دیگر بیان کنند تا مشخص شود آیا تخمین اولیه آن‌ها در اثر تأثیر جمعی تغییر یافته است یا خیر. Jenness بار دیگر از تک تک آن‌ها پرسید که آیا می‌خواهند تخمین اصلی خود را تغییر دهند و یا با نظر جمعی پیش بروند. قریب به اکثریت آن‌ها نظرات شخصی خود را به تخمین گروهی نزدیک‌تر کرده بودند. با این وجود شاید معروف‌ترین بررسی هم‌نوایی به Solomon Asch در سال ۱۹۵۱ مربوط شود.


مقاله‌ی مرتبط: تأثیرات منفی والت دیزنی بر ذهن جوانان!


انواع هم‌نوایی

Kelman در سال ۱۹۵۸، ۳ نوع مختلف هم‌نوایی را از یکدیگر تمییز داد:

مقبولیت (انتظارات جمعی)۱

زمانی‌ که فردی برای دستیابی به عکس‌العمل دلخواه از دیگری یا گروه، تأثیر را می‌پذیرد. او رفتاری را برای تشویق و تایید یا فرار از تنبیه و عدم تایید برمی‌گزیند.

در واقع انطباق با اکثریت اما بر خلاف نظر شخصی را گفته می‌شود ( آن‌چه که در تحقیقات Asch دیده شد.). زمانی که فشار گروهی برداشته شود، هم‌نوایی مقبولیت نیز از میان خواهد رفت به بیان دیگر این رخداد نوعی تغییر رفتاری موقتی است.

درونی‌سازی (پذیرش واقعی هنجارهای گروهی)۲

زمانی که فرد تأثیرات رفتاری را به دلیل مقبولیت درونی می‌پذیرد. او رفتار را به دلیل آن‌که با سیستم ارزشی خود موافق است، می‌پسندد.

درونی‌ساز همواره شامل هم‌نوایی جمعی و شخصی می‌شود. شخصی برای مقبولیت در گروهی رفتار خود را تغییر داده و خود نیز به صورت درونی این تغییر را می‌پسندد. این مورد یکی از عمیق‌ترین سطوح هم‌نوایی‌ست، زمانی‌که اعتقادات جمعی به بخشی از اعتقادات شخصی افراد تبدیل می‌شود. این بدان معنی‌ است که تغییرات ذکر شده دائمی خواهد بود. این مورد زمانی اتفاق می‌افتد که آگاهی اکثریت بیش‌تر از اقلیت باشد؛ در این صورت اقلیت نمی‌تواند اعتقادات اکثریت را به چالش بکشد.

هویت‌بخشی (جای‌گیری در گروه)۳

زمانی که شخصی تأثیری را برای برقراری رابطه‌ی مناسب و رضایت بخش خود با گروه یا فردی دیگر می‌پذیرد.

اشخاص به انتظارات موجود از نقش‌های اجتماعی هم‌چون پرستار و پلیس گردن می‌نهند. این مورد مشابه مقبولیت است با این تفاوت که نیاز به تغییر نظرات شخصی نیست. به نوعی می‌توان به بررسی زندان زیمبوردو ارتباط داد.

Ingratiational

زمانی که فرد در تلاش برای تأثیرگزاری، جلب توجه و مقبولیت باشد.

این مورد مشابه هم‌نوایی هنجاری است اما برانگیزاننده‌ی آن، نیاز به تشویق و جلب توجه به جای ترس از انزوا است. به بیانی دیگر فشارهای جمعی باعث پیروی از یک نظر نمی‌شود.


مقاله‌ی مرتبط: ما چیزی را که با تعصباتمان هماهنگ نباشد نادیده می‌گیریم، حتی اگر هزینه‌ی مالی داشته باشد!


دلایل هم‌نوایی

در سال ۱۹۵۵، Deutsch و Gerrard دو دلیل هم‌نوایی را شناسایی کردند:

هم‌نوایی هنجاری۴

  • انطباق با فشارهای جمعی برای جای‌گیری در گروه
  • انطباق به دلیل ترس از طرد شدن از گروه
  • این نوع از هم‌نوایی شامل مقبولیت می‌شود (فرد به صورت ظاهری نظرات گروه را می‌پذیرد؛ اما به صورت شخصی، با آن‌ها مخالف است.)

هم‌نوایی اطلاعاتی۵

  • زمانی که اطلاعات شخص ناقص بوده و برای راهنمایی، از گروه پیروی می‌کند
  • زمانی که فرد در یک موقعیت مبهم قرار دارد و به مقایسه‌ی نظرات شخصی با گروه می‌پردازد.
  • این نوع از هم‌نوایی شامل درونی‌سازی می‌شود؛ زمانی‌که شخص نظرات جمعی را قبول کرده و به عنوان نظرات شخصی خود می‌شناسد.

بررسی تأثیرات اتوکینتیک۶ (Sherif -1935)

هدف:  Sherif با هدف “نشان دادن آن‌که انسان‌ها با قرار گیری در یک موقعیت مبهم با هنجارهای جمعی انطباق خواهند کرد.” آزمایشی را ترتیب داد.

روش: او از یک بررسی آزمایشگاهی برای مطالعه هم‌نوایی استفاده کرد و از تأثیر اتوکینتیک برای این‌کار کمک گرفت. او لکه‌ی کوچک روشنی را، در یک اتاق تاریک بر روی صفحه انداخت و با وجود آن‌که لکه ثابت بود، به نظر می‌رسید در حال حرکت است. (خطای بینایی)
او دریافت که براورد افراد از میزان حرکت لکه بسیار با یکدیگر متفاوت است. شرکت‌کنندگان در گروه‌هایی ۳ نفره ارزیابی شدند. Sherif افرادی که تخمین نزدیک به یکدیگر داشتند را کنار هم قرار داد و شخصی را که نظری بسیار متفاوت از آن‌ها داشت را در یک گروه جای داد. هر یک از اعضا ملزم بودند که با صدای بلند نظرات خود را از میزان حرکت نور بیان کنند.

نتایج: او دریافت که از بین تمام اعداد تخمینی، گروه به یک براورد معمول رسیدند و شخصی که نظری بسیار متفاوت با آن‌ها را داشت نیز، با نظر ۲ نفر دیگر انطباق یافت. Sherif بیان کرد که افراد به انطباق تمایل داشته و به جای نظر شخصی، رسیدن به یک توافق گروهی را ترجیح می‌دهند.

نتیجه‌گیری: این آزمایش نشان می‌دهد زمانی که اشخاص در یک موقعیت مبهم قرار می‌گیرند؛ برای راهنمایی، به پیروی از دیگران خواهند پرداخت. آنان می‌خواهند که تصمیمات درستی بگیرند اما کمبود اطلاعات مانع از این امر می‌شود بنابراین مشاهده‌ی رفتار دیگران مانند به‌دست آورن اطلاعات خواهد. یه این نوع هم‌نوایی، هم‌نوایی اطلاعاتی اطلاق می‌شود.


مقاله‌ی مرتبط: چرا شبیه دوستانمان هستیم؟


عدم هم‌نوایی

virtualdr.ir/non confirmity

همه با فشارهای اجتماعی منطبق نمی‌شوند. در واقع، عوامل بسیاری موجب خواهد شد تا افراد تمایل بیش‌تری برای استقلال از گروه‌ها داشته باشند. به عنوان مثال، Smith  و Bond در سال ۱۹۹۸ به تفاوت‌های میان فرهنگ‌های شرقی و غربی  در ارتباط با هم‌نوایی پی بردند. در فرهنگ غربی اشخاص به استقلال و عدم تطابق با جمع تمایل بیش‌تری دارند یعنی در نظر آنان ارزش‌ها و منافع شخصی به جمعی ارجحیت دارد. اما در مقابل در فرهنگ شرقی نیازها و ارزش‌های خانواده و گروه‌های اجتماعی در اولویت نخست جای‌ می‌گیرد. و به عنوان فرهنگ جمعی شناخته می‌شود.


پی‌نوشت:

  1. Compliance (or group acceptance)
  2. Internalisation (genuin acceptance of group norms)
  3. Identification (or group membership)
  4. Normative confirmity
  5. Informational conformity
  6. Autokinetic effect
صبا حقی


نمایش دیدگاه ها (0)
دیدگاهتان را بنویسید