انتشار این مقاله


سازمان بهداشت جهانی اعتیاد به بازی‌های ویدیوئی را به عنوان یک اختلال روانی در نظر می‌گیرد

اعتیاد به بازی‌های ویدیوئی چیست؟ آیا من نیز مبتلا هستم؟

بسیاری از ما می‌دانیم چگونه بیماری‌هایی مانند وابستگی به الکل یا مواد مخدر می‌توانند سبب درد و رنج شوند. اشتیاق به کشیدن سیگار یا نوشیدن الکل در موارد خاص اعتیاد محسوب نمی‌شود، اما اعتیاد فرد را مجبور به رفتارهای غیرمعمول و اغلب مخرب می‌کند تا نیاز بیشتر به عامل مخدر را تأمین کند. اما افراد می‌توانند به برخی رفتارها مانند قمار کردن نیز اعتیاد پیدا کنند. محققان در حال رسیدن به این درک هستند که برخی رفتارهای به ظاهر بی‌خطر عصر حاضر مانند بازی‌های ویدیوئی می‌توانند به عوامل بالقوه خطرناک تبدیل شوند.

اکنون می‌توان به این باور باور رسید که ممکن است سازمان بهداشت جهانی به زودی اختلالات بازی‌های ویدیوئی-اعتیاد به این بازی‌ها-را به عنوان یک بیماری روانی واقعی طبقه بندی کند.

لازم به ذکر است که این اطلاعات برگرفته از یک پیش نویس بتا است که توسط طبقه بندی بین‌المللی آماری بیماری‌ها(ICD) که وابسته به سازمان بهداشت جهانی می‌باشد، منتشر شده است.

ICD ابزار مرجع استاندارد برای بیماری‌ها می‌باشد، اما در این پیش نویس تأکید شده است که هنوز این طبقه بندی توسط سازمان بهداشت به تأیید نرسیده است. شمار زیادی از متخصصین روان‌پزشکی با این طبقه بندی موافق نیستند.

اما این که افراد ساعت‌ها وقت صرف بازی World of Warcraft می‌کنند، می‌تواند نشانه‌ای شوم باشد چیز جدیدی نیست! این بیماری هنوز در راهنمای تشخیصی و آماری بیماری‌های روانی(DSM) طبقه بندی نشده است، اما آخرین شماره مجله تایمز آمده است” اختلال بازی‌های اینترنتی قبل از آن که در کتاب‎های رسمی به عنوان یک بیماری شناخته شود، نیاز به مطالعات بالینی بیشتری دارد”

چگونه بازی‌های ویدیوئی می‌توانند اعتیادآور باشند؟

افراد برای ابتلا به اعتیاد لزوماً نیازی به مصرف مواد مخدر ندارند. اعتیاد یک بیماری مزمن است که با قسمت‌های پاداش، انگیزه و حافظه مغز و همچنین مدارهای مرتبط آنان، در ارتباط است. اساساً هر ماده یا فعالیتی که شروع به فعال کردن قسمت پاداش مغز-بیت‌هایی که سبب ترشح هورمون‌های رضایت بخشی(دوپامین و سروتونین) می‌شوند-به طریقی که فرد را مجبور به انجام مجدد بکند، اعتیادآور می‌باشد. بازی‌های ویدیوئی هنگامی که به فرد اجازه می‌دهند تا با نبود کردن حریفان و ثبت امتیازات جدید، هیجان خود را خالی کنند، در واقع همان کاری را با مدارهای مغزی وی انجام می‌دهند که یک شات مشروب می‌کند! حتی بازی‌های ظاهراً بی‌خطر مانند Candy Crush نیز می‌تواند کاربران را به دنبال کردن رنگ‌ها و صداها وادارد، که با ترشح مقادیر فراوان دوپامین در ارتباط است.

این چرخه افراد را مجبور به اخذ تصمیماتی می‌کند که بالقوه برای آنان مضر می‌باشد، مانند استعمال دخانیات سرطان‌زا-یا انجام بازی‌های ویدیوئی در تمام طول روز، در حالی که فرد می‌داند باید به جای آن مشغول کار، ارتباط با خانواده و دوستان یا مراقبت از خود و اطرافیان باشد. افراد با اعتیاد به قمار که به عنوان یک بیماری مطرح است آشناتر هستند. اما روشن می‌شود که بازی‌ها نیز می‌توانند به افراد آسیب وارد کنند، حتی بدون اینکه حرفی از پول در میان باشد.

وجود استدلال‌هایی مبنی بر عدم احتساب این نوع از اعتیاد به عنوان یک بیماری رسمی، بدین معنا نیست که اعتیاد به بازی‌های ویدیوئی نمی‌تواند خطرناک و پایدار باشد. برخی کارشناسان این احساس را دارند که واژه اعتیاد یک اصطلاح را تداعی می‌کند، این درحالی است که بسیاری از معتادان به بازی کودکان و نوجوانان هستند. این نگرانی وجود دارد که طبقه بندی این مورد به عنوان یک اعتیاد می‌تواند موجب شود تا والدین و پزشکان استفاده عادی از بازی‌های ویدیوئی را نیز حتی هنگامی که برای آنان مناسب است، به عنوان یک رفتار پاتولوژیک محسوب کنند. این امر ممکن است زمانی که بازی‌های آنان از آنها گرفته می‌شود، منجر به کشیده آنان به طرف مواد خطرناک‌تر شود.

تنها اعتیاد رفتاری موجود در DSM اعتیاد به قمار می‌باشد. اما برخی استدلال می‌کنند که اعتیاد به خوردن، استفاده از اینترنت، رابطه جنسی و برخی رفتارهای دیگر نیز باید در این طبقه بندی قرار گیرند.

اعتیاد به بازی‌های ویدیوئی چیست؟ آیا من نیز مبتلا هستم؟

باید به این مهم توجه داشت که وجود اختلالی به نام اختلال بازی‌های ویدیوئی به معنای مضر بودن مطلق این بازی‌ها نیست. این بازی‌های می‌توانند یک ابزار مؤثر یادگیری باشند. یا می‌توانند فقط یک سرگرمی باشند، اما سرگرمی نیز مهم است! و کسی نمی‌خواهد این سرگرمی را بگیرد.

 رفتارهایی که WHO به عنوان تظاهرات اختلال بازی‌های ویدیوئی لیست خواهد کرد، عبارتنداز:

  1. کنترل ضعیف در شروع، تناوب، شدت، مدت، پایان و محتوای بازی
  2. اولویت دادن به بازی تا حدی که اهمیت آن بیشتر از دیگر اعمال زندگی و فعالیت‌های روزانه شود
  3. ادامه یا تشدید بازی کردن با وجود پیامدهای منفی آن

یکی دو ساعت بازی در برنامه روزانه، فرد را معتاد نمی‌سازد، اما اگر این ساعات برنامه ریزی شده تبدیل به یک فعالیت شبانه‌روزی شود و به قیمت اختلال در عملکرد وی در کار و مدرسه شود، یک اخطار جدی می‌باشد!

در برخی کشورها که بازی کردن افراطی(marathon gaming) در اجتماع مورد قبول است، افراد با ترکیبی از دلایل مانند خستگی، استرس، سوءتغذیه و کاهش آب بدن در حالی که روزها جلوی کنسول‌های بازی خود نشسته‌اند، می‌میرند! اما موارد تعیین شده‌ی سازمان بهداشت جهانی تنها به این موارد افراطی اشاره نمی‌کند.

فرد ممکن است با وجود تأکید همسرش مبنی بر کم‌رنگ شدن رابطه‌شان یا حتی با دانستن اینکه فردا صبح یک قرار کاری یا امتحانی مهم دارد به بازی کردن ادامه دهد. فرد ممکن است به کلی تغذیه سالم، بهداشت و ورزش را فراموش کند، فقط به این دلیل که نمی‌تواند بازی کردن را کنار بگذارد. اگر فرد همیشه احساس کند کنترلی روی بازی کردن خود ندارد(به خصوص اگر احساس کرده‌ باشد در مواقع نیاز نمی‌تواند آن را متوقف کند یا به خاطر آن دروغ می‌گوید)در این صورت فرد با این نوع اعتیاد دست به گریبان است.

 اگر فرد مشکل اعتیاد به بازی داشته باشد باید چه کند؟

خبر خوب این است که ترک کامل اعتیاد به بازی‌های ویدیوئی حتی بدون کمک پزشک برای بدن بسیار آسان‌تر از ترک مواد مخدر و الکل می‌باشد. فرد ممکن است اذیت شود و قطعاً مشکلی با کنار گذاشتن بازی مورد علاقه خود خواهد داشت، اما همانند ترک دیگر مواد لزومی به تحمل روزها درد فیزیکی ندارد. جستجوی یک منبع سالم‌تر دوپامین-مانند ورزش-می‌تواند کمک شایانی به گذراندن روزهای سخت ترک بکند. اما باید مراقب باشد تا بازی را با یک رفتار ناسالم‌تر مانند مصرف الکل جایگزین نکند.

در حالت ایده‌ال فرد این کار را به تنهایی انجام نخواهد داد. اعتیاد به بازی‌های غیرقمار ممکن است هنوز در DSM نباشد، اما اگر اعتیاد به بازی به قیمت به مخاطره انداختن سلامت و شادی فرد شود، باز هم می‌توان از یک روانپزشک کمک گرفت. اگر فرد نتواند به پزشک مراجعه کند، بهتر است با دوستی حامی یا یکی از اعضای خانواده در مورد مشکلات خود صحبت کند.

سینا پاکی


نمایش دیدگاه ها (0)
دیدگاهتان را بنویسید