انتشار این مقاله


باغ‌وحش کیهانی: چرا امکان دارد ما تنها شکل پیچیده‌ی حیات در جهان نباشیم؟

شاید برای پیدا کردن یک هم‌صحبت از جنس خودمان، مجبور باشیم به کهکشان‌های دورتر برویم، بسیار دورتر…

آیا ما روی یک زمین استثنایی زندگی می‌کنیم؟ زمینی آنقدر استثنایی که در داشتن تنوعی از حیات منحصر به فرد است، ولی بقیه‌ی کرات در بهترین شرایط، ممکن است فقط چند گونه میکروب داشته باشند! یا نه؛ ما در عالمی هستیم که امکان دارد موجودات دیگری نیز به پیچیدگی ما وجود داشته باشند. این به آن معناست که ما فقط بخشی از یک باغ وحش بزرگ در کیهان هستیم.

بحث و جدل روی این موضوع ادامه دارد ولی به نظر می‌رسد که باید قبول کنیم دومی محتمل‌تر است. تا امروز نزدیک به ۳۷۰۰ اگزوپلنت (سیاره‌ی فراخورشیدی) رصد شده و احتمال دارد میلیاردها سیاره‌ی قابل سکونتِ بالقوه و اقماری شبیه ماه ما در کهکشان‌های دیگر نیز یافت گردد. ما اطلاعاتی درباره‌ی حیات در آن‌ها نداریم، ولی بسیاری از دانشمندان فکر می‌کنند که چنین حیاتی می‌تواند از خصوصیات فیزیکی و شیمیایی هر سیاره‌ای با شرایط مناسب منشأ بگیرد.

این را در گوشه‌ی ذهن‌تان داشته باشید تا به سؤال اصلی‌مان برگردیم. اگر کره‌ای دیگر نیز میزبان حیات باشد، آن حیات چه شکلی خواهد بود؟ فرضیه‌ی ما این است که اگر یک سیاره حیات‌خیز برای مدت کافی قابل سکونت بماند، اشکال پیچیده‌ی حیات به وجود خواهد آمد. شاید مدت زمان زیادی باید بگذرد؛ مثلاً برای تکامل جانوران روی زمین اکسیژن مورد نیاز بود؛ بنابراین تا ظهور فسیل‌ها روی زمین چند میلیارد سالی طول کشید که باید اکسیژن کافی در اتمسفر جمع می‌شد. هر چقدر هم که طول بکشد، بالاخره باید زندگی ساده به پیچیدگی برسد؛ این امر غایی و غیرقابل اجتناب است.

چگونه چنین ادعایی را مطرح می‌کنیم؟ مطمئناً مسیری که حیات روی زمین طی کرده، منحصر به فرد بوده است؛ پر از اتفاقات غیرمعمولی مثل برخوردش با یک سیاره‌ی دیگر در همان اوایل؟ این اتفاق باعث شد زمین قمری بسیار بزرگ، یک هسته‌ی مذاب از آهن، گوشته‌ای که می‌تواند صفحات تکتونیکِ روی خودش را پذیرا باشد، مقدار زیادی آب (ولی نه خیلی زیاد) و ویژگی‌های بسیار دیگری داشته باشد که حیات به تک‌تک آن‌ها وابسته است.

طرفداران فرضیه‌ی زمین استثنایی در این باره که زمین منحصر به فرد است صحیح می‌‌گویند؛ تاکنون منظومه‌ای مثل منظومه‌ی شمسی ما پیدا نشده ولی همه‌ی این‌ها روی هم نشان نمی‌دهد که ما خارق‌العاده هستیم! این همه موسیقی‌دان وجود دارد ولی همه چه نامی برایشان آشناست؟ بتهوون.

اشکال به‌خصوص حیات روی زمین برای ما انگار زیاد اهمیتی ندارد. ما فقط به ساختارهای بزرگ، راه رفتن و فکر کردن اهمیت می‌دهیم! برای مثال ساختار جفت در پستانداران فقط یک بار تکامل یافته است، ولی بافت‌های مشابهی به منظور تغذیه‌ی رویان در عقرب‌ها، سوسک‌ها، سوسمارها، کوسه‌ها و مارها نیز به وجود آمده است. چشم پستانداران منحصر به فرد است، ولی احتمالاً چندین بار در طول تکامل شاهد ساختارهای متفاوت چشم بوده‌ایم. هر مسیر ویژه دو فرجام بیشتر ندارد؛ یا باقی می‌ماند و یا حذف می‌شود؛ ولی مسیرهای زیادی برای تکامل این عملکردهای ویژه به وجود آمده است.

با این توصیفات، پس چه چیزی موجب به وجود آمدن ارگانیسمی پیچیده می‌شود؟ هزاران موجود خاص وجود دارد اما زیست‌شناسان تکاملی چند ابتکار کلیدی شناسایی کرده‌اند که به نوعی علت انتقال ساده‌ترین شکل حیات به این مرحله از تنوع می‌تواند باشد.

برخی از این راه‌های مبتکرانه در مسیر پر پیچ و خم تکامل مغز قرار می‌گیرد: قبل از شکل دادن به مغزی هوشمند، ابتدا باید سلول‌های عصبی داشته باشیم، و این به آن معناست که اول باید یک برنامه‌ی پیچیده‌ی ژنتیکی در اختیار ما باشد، تا سلول‌ها را در مکان‌ها و زمان‌های معین تشکیل دهیم. بسیاری از این گام‌های کلیدی در راه تکوین موجودات پیچیده، نسبتاً پایه‌ای هستند؛ حتی با وجود این که نتیجه‌ی نهایی که از ترکیب آن‌ها ایجاد می‌شود، فراتر از مسائل پایه‌ای می‌باشد.

به نظر می‌آید ابتکارهای کلیدی در راه پیچیدگی این‌ها باشند: شکار نور (تولید انرژی از نور)، فراهم کردن اکسیژن (ایجاد منبعی قابل دسترس و بالقوه از انرژی به منظور گسترش حیات)، معماری پیچیده‌ی سلول‌هایی که ما در یوکاریوت‌ها می‌بینیم، چندسلولی بودن، ساختارهای ژنتیکی پیچیده‌تر از DNA ساده‌ی یک باکتری (یک برنامه‌ریزی پیچیده‌ی ژنتیکی)، هوش و البته آمیزش!

با نگاه به این راه‌های مبتکرانه، از ساده‌ترین اشکال حیات گرفته تا پیچیده‌ترین آن‌ها، دانشمندان به این نتیجه رسیده‌اند که هر کدام از آن‌ها به طور مستقل چندین بار روی زمین به تکامل رسیده‌اند. بنابراین با این که این‌ها گام‌هایی اساسی در راه حیاتی پیچیده‌تر محسوب می‌شوند، ولی خیلی هم غیرمحتمل نیستند.

با این توضیحات باید آماده‌ی دیدن هر شکلی از حیات در بقیه‌ی سیاره‌ها باشیم! بیوشیمی سیارات دیگر شاید متفاوت باشد و در این صورت ما با آناتومی کاملاً نامتعارفی از حیات سروکار داریم. شاید اصلاً گونه‌های پیچیده‌ی آن‌ها هیچ شباهتی به جانوران و گیاهان نداشته باشد ولی از لحاظ عملکرد با گونه‌های پیچیده‌ی روی زمین قابل مقایسه باشد.

پس آیا ممکن است تمدن‌های تکنولوژیک دیگری هم وجود داشته باشد؟ تقریباً می‌شود گفت هوش، چیزی شایع روی زمین است. استفاده از ابزار، حل مسأله، یادگیری مهارت‌های جدید و انتقال آن‌ها به بقیه، همگی بارها به طور مستقل در جانورانی مثل اختاپوس‌ها، طوطی‌ها، دلفین‌ها، کَپی‌ها (شامل ما هم می‌شود) و فیل‌ها تکامل یافته‌اند. پس چرا از این بین، فقط یک گونه خط تکامل را دنبال کرده است تا به پیشرفت‌های تکنولوژیک برسد؟

اگر حیات پیچیده چیز غیرمعمولی نیست، این مرحله‌ی نهایی شاید چیزی باشد که اقتصاددان، رابین هانسون، در دانشگاه جورج میسون ویرجینیا آن را “فیلتر بزرگ” می‌نامد. لغزشگاهی که حیات واقعاً پیچیده را بسیار کمیاب می‌کند. اگر چنین باشد، این مسأله ناکامی ما را در یافتن شواهدی از تکنولوژی فرازمینی توجیه می‌کند. البته از یاد نبریم که این جستجو خیلی وقت نیست که شروع شده است. ۳۰ سال پیش ما هیچ سیاره‌ی فراخورشیدی نمی‌شناختیم. پس کسی چه می‌داند؛ شاید نسل بعدی خوانندگان دکتر مجازی شاهد کشف آن باشند!

کاوشگرهای بین‌ستاره‌ای (برنامه‌ریزی شده توسط ناسا و استارشات) شاید در مسیر درستی برای پیدا کردن اولین موجودات فرازمینی باشند. این کار، بهترین راه برای کاوش اشکال پیچیده‌ی حیات و تست فرضیه‌ی باغ‌وحش کیهانی است.

به هر حال، شاید خوب باشد قبول کنیم که کهکشان باغ‌وحشی است با تعداد معدودی بازدیدکننده؛ و شاید برای پیدا کردن یک هم‌صحبت از جنس خودمان، مجبور باشیم به کهکشان‌های دورتر برویم، بسیار دورتر…

Dirk Schulze-Makuch، استاد دانشگاه تکنیکال در برلین و Williams Bains، محقق آستروبیولوژی نویسندگان کتاب باغ‌وحش کیهانی: حیات پیچیده در بسیاری از جهان‌ها
Dirk Schulze-Makuch، استاد دانشگاه تکنیکال در برلین و Williams Bains، محقق آستروبیولوژی نویسندگان کتاب باغ‌وحش کیهانی: حیات پیچیده در بسیاری از جهان‌ها
علی تقی‌زاده


نمایش دیدگاه ها (0)
دیدگاهتان را بنویسید