انتشار این مقاله


چرا زنان به جادوگری متهم می‌شوند؟

همواره در جوامع مرد سالار زنان در معرض اتهام به جادوگری قرار دارند این نوع از برچسب گذاری باعث تقسیم جوامع به دو بخش می‌شود که ناخود آگاه باهم همکاری نمی‌کنند.

در روستاها‌ی چین، خانواده‌ها برای بدست آوردن زمین و ثروت یا سایر منابع در رقابت با سایرین از روش اتهام زنی استفاده میکنند.

از شکار جادوگران قرون وسطایی در اروپا، تا «پزشکان جادوگر» امروزی در تانزانیا، همواره اعتقاد به جادوگری در جوامع انسانی در طول تاریخ وجود داشته است. انسان شناسان مدتهاست که مجذوب این پدیده شده‌اند، اما تلاش کرده‌اند آن را با روش های کمی مطالعه کنند – دانسته‌های ما از این که چگونه و چرا جادوگری ایجاد می شود، بسیار ناچیز است.

اما مطالعه‌ای که ما دریک منطقه چینی انجام دادیم، فرصتی برای تست معمول‌ترین فرضیه را فراهم کرد: اتهامات جادوگری به عنوان مجازاتی برای کسانی که با هنجارهای محلی سازگار نیستند، عمل می‌کند. با توجه به این نظریه، علامت های جادویی، علامت های ظاهرا غیر قابل ‌اعتماد بودن درافراد رامشخص می‌کند و دیگران را تشویق می‌کنند تا از ترس نشاندار شدن از دستورات پیروی کنند. با این حال، برخی از مطالعات تجربی نشان داده اند برچسب جادوگری زدن اعتماد و انسجام اجتماعی را در یک جامعه تضعیف می‌کند.

اما مطالعه‌ای که ما دریک منطقه چینی انجام دادیم، فرصتی برای تست معمول‌ترین فرضیه را فراهم کرد: اتهامات جادوگری به عنوان مجازاتی برای کسانی که با هنجارهای محلی سازگار نیستند، عمل می‌کند. با توجه به این نظریه، علامت های جادویی، علامت های ظاهرا غیر قابل ‌اعتماد بودن درافراد رامشخص می‌کند و دیگران را تشویق می‌کنند تا از ترس نشاندار شدن از دستورات پیروی کنند. با این حال، برخی از مطالعات تجربی نشان داده اند برچسب جادوگری زدن اعتماد و انسجام اجتماعی را در یک جامعه تضعیف می‌کند.

مطالعه ما بر روی ۸۰۰ خانوار در پنج روستای جنوب غربی چین انجام گرفت. رفتار اجتماعی کسانی را که به آنها برچسب “جادوگری” زده شده بود، مورد بررسی قرار دادیم و آن‌ها را با کسانی که برچسب گذاری نشده بودند مقایسه کردیم. این تحقیق که در «رفتار طبیعی انسان» منتشر شد، مبنای همکاری طولانی مدت بین دانشمندان دانشگاه کالج لندن، آکادمی علوم چین در پکن و دانشگاه لانژو گردید.

برای تعیین شبکه های موجود در اجتماع و همکاری میان خانواده‌ها، بررسی های خانه به خانه انجام دادیم، با پرسیدن اینکه چی کسی فرزند دارد، با چه کسی ازدواج کرده و با چه کسی مشارکت دارد. همچنین اطلاعاتی در مورد هدیه دادن و گروه های کاری در مزارع در طول فصل برداشت و کاشت جمع آوری کردیم تا ببینیم که چه کسانی به خانواده ها در کار کشاورزی کمک می‌کنند. تمام این اقدامات موجب ایجاد چهار شبکه در اجتماع میان خانواده‌ها بر اساس خویشاوندی، شرکای تولید مثل، مبادله هدیه یا کار مزرعه شد.

جایگاه جادو

هنگامی که در این منطقه بودیم، گاهی اوقات به ما هشدار داده می‌شد که در خانه‌های خاص غذا نخوریم، چرا که باور بر این بود که زنان آن خانه‌ها افراد استثنائی «سم دهنده» هستند. برچسب هایی که آنها استفاده می‌شد – “zhu” یا “zhubo” – که گاهی اوقات نیز به عنوان “جادوگر” ترجمه می‌شوند. باور مشترک این بود که خانه ها به‌نوعی، برچسب‌گذاری شده‌بودند و ما از اینکه برای ۱۳٪ از خانه ها حساب شده بود، تعجب کردیم.

این برچسب گذاری یکی از قوی‌ترین انواع پیش‌آگاهی‌دهندگی انتخابی در شبکه بندی جوامع می‌باشد. خانواده‌های برچسب خورده ،به ندرت فرزندان یا مشارکتی با خانواده های غیربرچسب گذاری شده داشتند، اغلب هدیه‌ای مبادله نمی‌کردند و یا در مزارع یکدیگر کار نمی کردند. با این حال، خانواده های برچسب زده شده به یکدیگر کمک کرده و با یکدیگر همکاری می‌کنند، چیزی که هزینه های محرومیت از حضور در شبکه های اجتماع اصلی را کاهش می‌دهد.

ما همچنین یک بازی «اقتصادی» را در روستاها انجام دادیم، یعنی به هر فرد مبلغ کوچکی داده شد و از آنها خواسته شد بخشی از آن را هرچقدر که می‌خواهند به روستا اهدا کنند، تا بین شرکت‌کنندگان تقسیم شود. ما هیچ مدرکی نیافتیم که کسانی که به آنها برچسب جادوگری زده شده‌بود در این بازی نسبت به دیگران همکاری کمتری داشتند.

در واقع ما متوجه شدیم که خانواده های برچسب گذاری شده بسیار شبیه به خانواده های دیگر بودند، بجز اینکه این خانواده‌های بیشتر توسط زنان سرپرستی یا هدایت ‌می‌شدند و کمی ثروتمندتر از حد متوسط بودند.

ما همچنین متوجه شدیم که فرآیند کسب برچسب، مبهم بود. حتی قربانیان اغلب نمی‌دانستند که چه کسی چنین شایعه‌ای را در مورد آنها پخش کرده است، فقط ممکن است آنها متوجه شوند که دیگران از آنها اجتناب می‌کنند.

برخی از منابع حضور این برچسب ها را در خانواده نشان می‌دهند که دختران آنها را از مادران خود به ارث می‌برند. از این رو منشا این تهمت ممکن است مدت‌ها قبل رخ داده باشد.

تفسیر نتایج

انسان شناسان معتقدند که ترس از دست دادن شهرت (با برچسب خوردن یا دلایل دیگر) می‌تواند مانع بزرگی برای همکاری در جوامع بزرگ باشد، اغلب تجربه‌های آزمایشگاهی که با استفاده از بازی‌های اقتصادی بدست آمده‌است از این عقیده حمایت می‌کند. چنین آزمایش‌هایی نشان می‌دهد که کسانی که گناهکاران را مجازات می‌کنند، می‌توانند به نفع خود شهرت پیدا کنند.

با این حال، نمونه های دنیای واقعی دشوارتر است. بیشتر مطالعات جادوگری کمی نیستند و شبکه های اجتماع را آنگونه که ما مورد آزمایش قرار دادیم، بررسی نمی‌کنیم. در حالی که این مطالعه نشان داد که هیچ مدرکی وجود ندارد که کسانی که با این برچسب مضر، برچسب گذاری شده‌اند، ناسازگار باشند، اما به طور کامل توضیح نمی‌دهد که چرا چنین اتهاماتی در بعضی موارد زده می‌شود و در موارد دیگر وجود ندارد.

نتیجه گیری ما این است که اتهام جادوگری در نتیجه رقابت بین خانواده‌ها شکل گرفته است. برچسب گذاری ممکن است برای افراد به روشی برای پیشروی در رقابت‌ها و بدست آوردن مزایای رقابتی در منابع و تولید مثل تبدیل شده‌باشد. با این حال، منابع رقابت ممکن است در موارد مختلف متفاوت باشد.

توضیحات دیگری نیز وجود دارد که ممکن است مورد استفاده قرار گیرد. در سراسر جهان مفهوم جادوگری ویژگی‌های مشترک بسیاری دارد. به عنوان مثال، زنان میانسال رایج ترین قربانیان هستند و اغلب با اتهام مسموم کردن درگیر هستند. اما تفاوت های زیادی نیز وجود دارد. عقیده دیگری که درمورد ریشه‌های تقسیم بندی جادوگری وجود دارد این است که این موضوع درنهادهای پدرسالارانه که سعی در ایجاد سلطه بر جنبش های مادرسالار دارند، رایج می‌باشد. این احتمال می‌تواند در مورد بودایسم نیز مورد استفاده قرار بگیرد، مذهب غالب در این منطقه، بیشتر تحت سلطه مردان است در حالیکه ساختار اجتماعی سنتی در منطقه “مادرسالارانه” می‌باشد، و معمولا توارث از طریق خطوط زنانه صورت می‌گیرد.

ابعاد پدرسالارانه اتهامات جادوگری می‌تواند رواج زنان به عنوان قربانی در جوامع سنتی و حتی در جوامع مدرن که می‌تواند چیزی شبیه «شکار جادوگر» باشد، را توجیه کند. مانند قلدری های آنلاین که به ویژه زنان را هدف قرار می‌دهد.

هرچه تحقیقات بیشتری انجام می‌دهیم، به فهم و درک مکانیسم‌های پشت پرده که می‌تواند برای زنان سراسر جهان ویرانگر باشد، نزدیکتر می‌شویم.

این مقاله ابتدا در The Conversation منتشر شد. مقاله اصلی را بخوانید.

زهرا اکبرزاده


نمایش دیدگاه ها (0)
دیدگاهتان را بنویسید