سیستم عصبی انسان، ساختاری بسیار پیچیده است که سیگنالهای الکتریکی را از مغز به کل بدن ارسال میکند و به ما توانایی فکر کردن و حرکت میدهد. متاسفانه این سلولها در صورت آسیب دیدن توسط تروما و یا بیماری، مجددا تولید نمیشوند. این امر باعث پدیدار شدن ناتواناییهای دائمی میگردد.
با این حال، در داخل مغز تعداد اندکی از سلولهای بنیادی عصبی نیز وجود دارد که در بزرگسالی هم حضور دارند. این سلولها معرف یک منبع احتمالی برای سلولهای جدید به منظور ترمیم مغز آسیبدیده هستند. پژوهشی که توسط محققان University of Calgary انجام شدهاست، ابعاد جدیدی را از هویت سلولهایی آشکار میکند که به عنوان سلولهای بنیادی عصبی عمل میکنند.
مقاله مرتبط: سلولهای بنیادی در مغز
سلولهای بنیادی عصبی آستروسیتی یکی از انواع این سلولها است که خودتجدیدشونده بوده و میتواند نورونهای جدیدی را به دنبال آسیب مغزی به وجود بیاورند. نوع دیگر، سلولهای اپاندیمی هستند که یک لایه محافظتی و حمایتی را بین مغز و مایع احاطه کننده آن ایجاد میکنند. سلولهای اپاندیمی احاطهکننده بطنهای مغزی بوده و دقیقا در مجاورت سلولهای بنیادی عصبی قرار دارند. از اینرو، احتمالا تنظیمکنندههای مهم عملکرد این سلولها هستند.
مطالعات بسیاری نشان دادهاند که سلولهای اپاندیمی زمانی که آسیبی به مغز وارد شود، میتوانند به عنوان سلول بنیادی عمل کنند. این مطالعه نشان داده است که این موضوع نمیتواند درست باشد و نیز نحوه کمک این سلولها به عملکرد مغز را آشکار میکند.
محققان فرایندی را در پیش گرفتند که آنان را قادر میساخت تا به طور اختصاصی سلولهای اپاندیمی درون مغز بالغین را لیبل کنند. این لیبل کردن نباید بر روی سلولهای آستروسیتی انجام میشد. آنان شگفتزده شدند وقتی مشاهده کردند که پس از ماهها تحت نظر گرفتن سلولهای اپاندیمی، چه در مغزهای سالم و چه در انواع آسیبدیده، هیچگونه تقسیم و یا ایجاد سلولهای جدیدی انجام نمیشود. در نتیجه این سلولها مشخصات سلولهای بنیادی عصبی را دارا نمیباشند.
با بررسی گسترده بیان ژن در هزاران سلول مغزی بالغ، محققان قادر بودند که به طور مستقیم به مقایسه سلولهای اپاندیمی و سلولهای بنیادی آستروسیتی بپردازند. آنان مشاهده کردند که با وجود شباهتهای فراوان میان این دو نوع سلول، تفاوتهایی نیز در الگوی بیان ژن وجود دارد که احتمالا زمینهساز بنیادی شدن است.
این مطالعه علاوه بر ان که هویت سلولهای بنیادی مغزی بالغین را اشکارتر میکند، مدل جدیدی را نیز برای مطالعه عملکرد سلولهای اپاندیمی و نقش آنها در حفظ عملکرد طبیعی مغز ارائه میکند. این مدل ابزار مهمی برای درک بهتر اختلالات عملکردی سلولهای مغزی و نیز تاثیر سلولهای اپاندیمی بر این اختلال عملکرد و ایجاد بیماریهای نورودژنراتیو میباشد.