انتشار این مقاله


بسیاری از کسانی که تجربه‌ی آسیب‌های جنگ را دارند، به طور روزافزونی مذهبی تر می‌شوند

معروف است که هیچ آتئیستی در سنگر پیدا نمی‌شود، ولی مطالعه‌ی جدیدی به رهبری جوزف هنریش نشان داده که تأثیرات جنگ بر مذهب بسیار فراتر از خط مقدم را در بر می‌گیرد.

معروف است که هیچ آتئیستی در سنگر پیدا نمی‌شود، ولی مطالعه‌ی جدیدی به رهبری جوزف هنریش نشان داده که تأثیرات جنگ بر مذهب بسیار فراتر از خط مقدم را در بر می‌گیرد.

هنریش، مدیر دپارتمان زیست‌شناسی تکاملی و انسانی، و تیمی از همکاران بین‌المللی داده‌هایی پیمایشی از چندین منطقه در سراسر جهان گردآوری کرده و به این نتیجه رسیدند که به دنبال دیدن صنحه‌ی کشته شدن یا آسیب دیدن دوست یا فرد مورد علاقه در جنگ، بسیاری از افراد مذهبی می‌شوند. این تحقیق بیست و هشتم ژانویه در Nature Human Behavior منتشر شد.

علاقه‌ی من به این پرسش در کار سابقم به وجود آمد که بر تأثیرات باورهای مذهبی بر روی همکاری افراد در گروه تمرکز داشت. نظریه این است که اگر شما حدود همکاری را گسترش دهید، گروه با شانس موفقیت بالاتری با بقیه‌ی گروه‌ها رقابت کرده و حتی گاهی اوقات این کار را از طریق خشونت به پیش می‌برد.

ولی مطالعه‌ی مذکور پیشنهاد می‌کند که این کار به یک دور باطل منجر می‌شود. اگر شما به خاطر یک شوک جنگی مذهبی‌تر شوید، و سپس بقیه‌ی گروه‌ها را از طریق درگیری از دور رقابت خارج سازید، باعث به وجود آمدن یک اثر گریز خواهد شد.

برای درک رابطه‌ی بین جنگ و مذهب، هنریش و همکارانش اطلاعات مربوط به بیش از ۱,۷۰۰ مصاحبه با مردم روستاهای سیرالئون، تاجیکستان و اوگاندا را جمع‌آوری کردند. نتایج نشان داد که بین آن‌هایی که بیشتر از همه در معرض جنگ قرار گرفته بودند، عضویت در گروه‌های مذهبی به ترتیب ۱۲، ۱۴ و ۴۱ درصد افزایش یافته بود.

مضاف بر این، یافته‌های محققان حاکی از آن است که آسیب‌دیدگان تروماهای جنگ با احتمال بیشتری خدمات مذهبی دریافت می‌کنند و مذهب را در زندگی خود مهم‌تر می‌دانند. همچنین در برخی موارد، اثرات مذکور به شدت پایدار هستند.

یکی از جالب‌ترین یافته‌ها آن بود که در برخی موارد اثر مذکور مانا بود. در تاجیکستان این اثر حتی ۱۳ سال پس از جنگ هم پیدا شد، و هیچ توجیهی هم در کاهش آن وجود ندارد. به گفته‌ی هنریش، این سه منطقه به این خاطر انتخاب شدند که همگی تجربه‌ی جنگ شهری را داشتند و در عین حال، هیچ کدام بُعد مذهبی یا قومی واضحی نداشتند.

در جاهایی مثل سیرالئون، هم شورشیان و هم دولتی‌ها به روستاها رفته و بدون قائل شدن تمایز شروع به آتش گشودن می‌کنند. بعضی‌ها زخمی و کشته می‌شوند، بعضی‌ها هم نجات پیدا می‌کنند. این مسئله آزمایشی طبیعی به وجود می‌آورد؛ برخی‌ها بیشتر در معرض جنگ قرار می‌گیرند و برخی‌ها کمتر، و سپس این امکان فراهم می‌شود تا اثر شوک جنگ را بر مذهبی بودن آن‌ها مشاهده کنیم.

از همه مهم‌تر آن که این مطالعه تغییرات مذکور را فقط در تعلق خاطر مذهبی در بین افراد یک روستا مورد بررسی قرار می‌دهد. دلایل زیادی وجود دارد که ممکن است بر مذهبی بودن مردم روستاهای مختلف تأثیر بگذارد. همچنین ممکن است روستای خاصی بیشتر از بقیه مورد تهاجم قرار گیرد، ولی با مقایسه‌ی مردم یک روستا این تفاوت‌ها از بین می‌روند.

در نهایت نتیجه‌گیری مطالعه همانی شد که اغلب تاریخ‌نگاران در نزد خود دارند؛ این که جنگ به تغییرات اجتماعی جهت می‌دهد. جنگ به تکامل مؤسسات جهت می‌بخشد و سیاست‌گذاری‌های دولت را تعیین می‌نماید. همچنین دلالت‌های سیاسی این یافته‌ها می‌تواند آن باشد که اگر نگران افراط‌گرایی مذهبی هستید و با خشونت با آن مقابله می‌کنید، شاید اوضاع بدتر شود.

به خاطر اثر روانی، هنگام وارد آمدن شوک به یک جمعیت … مؤسسات جدیدی که قبلاً امکان نداشت به وجود بیایند، شکل می‌گیرند. بنابراین شوک جنگ می‌تواند جریان تاریخ را با تجدید شکل مؤسسات و تأثیر بر تفکرات مردم تغییر دهد.

علی تقی‌زاده


نمایش دیدگاه ها (0)
دیدگاهتان را بنویسید