انتشار این مقاله


تداخل حواس یا حس آمیزی در بدن انسان واقعیت دارد

حس‌آمیزی فقط یک آرایه‌ی ادبی نیست.

تا کنون این سؤال را از خود پرسیده‌اید که هدف از سرو بستنی در ظروف بستنی‌خوری چیست؟ یا اصلاً تا حالا به این فکر کرده‌اید که چرا فلان کافی‌شاپ را به دیگری ترجیح می‌دهید؟ شده بوده که برای لحظه‌ای حس کنید با زبان‌تان بوی چیزی را درک کرده‌اید؟ و یا این که، تا حالا اتفاق افتاده که اصلاً متوجه ترمز کردن خودروی جلویی نشوید؟ مشکل از شما نیست. مغز کمی پیچیده‌تر از آن چیزی که ما فکر می‌کنیم کار می‌کند. تداخل حواس یا حس آمیزی در بدن انسان واقعیت دارد.

برای آشنایی بیش‌تر با پیچیده‌ترین اندام زیستی در هستی، روایت مغز را بخوانید.

زبان بوینده؛ تداخل حواس چشایی و بویایی

پژوهشگران فیلادلفیایی مدتی قبل اعلام کردند که جوانه‌های چشایی دارای انواعی از پروتئین‌های حساس به بو هستند. یافته‌های این مطالعه، بیش از هر زمان دیگر، وابستگی دو حس چشایی و بویایی به یک‌دیگر را تأیید می‌کند. اگر این مسئله واقعیت داشته باشد، در آن صورت می‌توان با استفاده از بوهای خوشایند، افراد را برای خوردن غذاهای سالم ولی نه‌چندان خوشمزه (بروکلی؟) تشویق کرد. برای مثال، می‌توان با اضافه کردن بوی قند به غذا، فرصت این را فراهم آورد که بیماران دیابتی هم بتوانند بدون ترس از پیامدهای خوردن شیرینی‌جات، یک وعده غذای شیرین بخورند!

نور کورکننده؛ تداخل حواس بینایی و بینایی

گفته می‌شود که تمام افراد هنگام رانندگی در شب، دچار نوعی کوری ناشی از حرکت می‌گردند. این واقعه هنگامی روی می‌دهد که شما در حین رانندگی در تاریکی، توجه‌تان به سمت ماشین‌هایی که در جهت مخالف در حال حرکت‌اند جلب می‌شود، و ناگهان دیگر نمی‌توانید ترمز گرفتن راننده‌ی مقابل را تشخیص دهید. علت این است که چشم برای لحظه‌ای از دیدن چراغ قرمز پشت ماشین جلویی غافل می‌شود. این پدیده برای اولین بار در سال ۱۹۶۵ شرح داده شد. زمانی که اطلاعات دیداری در مقابل یک پس‌زمینه‌ی متحرک به نمایش در می‌آیند، مغز از پردازش آن‌ها چشم‌پوشی می‌کند.

اثر مک‌گورک؛ تداخل حواس بینایی و شنوایی

اثر مک‌گورک (McGurk) به ارتباطی گفته می‌شود که برای درک گفتار، بین دو حس شنوایی و بینایی برقرار است. این اثر برای اولین بار در سال ۱۹۷۶ توضیح داده شد. اثر مک‌گوری هنگامی بروز می‌یابد که بخش آوایی از یک کلمه، با بخش دیداری از آن همراه گردد. در این حالت، بخش سوم از کلمه به صورت خودکار درک می‌شود. برای درک بهتر، می‌توانید به ویدیوهای مربوط مراجعه کنید. اما می‌توان برای این اثر یک مثال آورد. فرض کنید فردی در مقابل شما ایستاده و به طور متوالی بخش «با» را صرف می‌کند. پس از یک مکث کوتاه، او دوباره به صرف همین بخش ادامه می‌دهد، ولی این‌بار پیش از گفتن «با» لب پایین خود را می‌گزد، به طوری که انگار دارد بخش «فا» را صرف می‌کند. و شما هم بر اساس آن چه که می‌بینید، «با» را «فا» خواهید شنید. حال اگر در همان حال چشمان‌تان را ببندید، می‌بینید که «فا»یی در کار نبوده و دوست‌تان در تمام این مدت در حال گفتن «با» بوده است.

طعم قاشق و چنگال؛ تداخل حواس بینایی و چشایی

پژوهشی که در سال ۲۰۱۳ در دانشگاه آکسفورد انجام گردید، نشان داد که شکل، وزن، اندازه و رنگ قاشق و چنگال در درک مزه‌ی غذا تأثیر دارد. به این معنی که مغز پیش از آن که اصلاً غذا وارد دهان شود، بر اساس مشخصات ظاهری قاشق، چنگال و کارد، در مورد مزه‌ی غذا قضاوت می‌کند. مثلاً اگر ماست را با قاشق چینی سفید بخورید، آن را شیرین‌تر از زمانی احساس خواهید کرد که با قاشق فلزی معمولی می‌خورید. شاید به همین دلیل باید بستنی را در ست ظروف بستنی‌خوری سرو کرد. این ظروف معمولاً رنگ روشنی دارند.

بوی موسیقی؛ تداخل حواس شنوایی و بویایی

مطالعات عدیده‌ای به ارتباط بین درک بو و صدا در مغز اشاره کرده‌اند. محققان دانشگاه آکسفورد مطالعه‌ی جالبی در این مورد انجام دادند. آن‌ها از تعدادی داوطلب خواستند که هنگام بوییدن انواعی از غذاها، بوی آن را به ابزار و آلات موسیقی تشبیه کنند. در نتایج این مطالعه آمده است که پیانو بوی میوه‌ای داشته و ابزار برنجی نیز بوی مُشک می‌دهند. گفته می‌شود بخشی از مغز به نام «برجستگی بویایی» در بروز این پدیده نقش دارد. برجستگی بویایی به هر دو محرک بویایی و صوتی پاسخ می‌دهد.

میلاد شیرولیلو


نمایش دیدگاه ها (0)
دیدگاهتان را بنویسید