در قسمت قبلی گفتیم که دخالتهای نابهجای انسان در طبیعت به نابودی تعداد پرشماری از گونهها طی یک سدهی گذشته انجامیده است. در این قسمت با ۱۰ نمونهی دیگر از حیوانات منقرض شده در ۱۰۰ سال اخیر آشنا خواهیم شد.
پیشنهاد نویسنده: حیوانات منقرض شده در ۱۰۰ سال اخیر (قسمت اول)
طوطی کارولینا
این پرنده تنها بازمانده از گونهی خود بود، و در قسمت شرقی ایالات متحده زندگی میکرد.
آخرین بازمانده از خانوادهی طوطی کارولینا در سال ۱۹۱۸ در باغ وحش سینسیناتی جان خود را از دست داد. مرگ این طوطی نر مدتی پس از درگذشت جفت او به نام «بانو جین» به وقوع پیوست.
علت انقراض: مطابق با گزارش نشریهی «The Smithsonian» جنگلزدایی و شیوع بیماری از جمله دلایل دخیل در نابودی این پرنده بوده است. علاوه بر این، پر طوطی کارولینا از جمله لوازم زینتی پرطرفدار در ساخت کلاههای زنانه بود.
کرگدن سیاه غربی
خبر انقراض این گونهی باشکوه در سال ۲۰۰۶ تأیید شد. این رویداد به دنبال شکست حامیان محیط زیست در جستوجوی آخرین اعضای خانوادهی کرگدن سیاه در «کامرون» به وقوع پیوست. کرگدن سیاه غربی یکی از چهار زیرگونهی متعلق به کرگدنها بود.
علت انقراض: شکار غیرمجاز توسط انسان. در کشورهایی مانند یمن و چین، اعتقاد بر این بود که شاخ این کرگدن قدرت جنسی را افزایش میدهد.
کپوردندان تِکاپو
این ماهی از گونههای بومی چشمههای آب داغ، واقع در بیابان «موهاوی» آمریکا، بود. کپوردندان تکاپو اولین حیوانی است که علیرغم تمهیدات صورت گرفته از جانب «برنامهی حفاظت از گونههای در معرض خطر» در سال ۱۹۷۳، به فهرست حیوانات منقرض شده پیوست.
علت انقراض: نابودی زیستگاه طبیعی به انقراض جانور دامن زد.
گرگ جزیره فالکلند
این گرگ که با عناوینی چون «گرگ قطب جنوب» و «روباه جزایر فالکلند» شناخته میشد، در اواخر قرن نوزدهم به انقراض رسید.
گرگ جزیرهی فالکلند همانطور که از نام آن برمیآید، به صورت بومی در جزایر فالکلند آرژانتین میزیست. این گرگها تا مدتها دور از دسترس انسان به حیات خود ادامه داده بودند، اما با ورود انسان به فالکلند، سرنوشت به شکل دیگری برایشان رقم خورد.
گرگ جزیرهی فالکند طبیعت مهربانی داشت (مانند سگ) و از همین رو شکار آن به سادگی صورت میگرفت. دانشمندان معتقدند که این حیوان از پنگوئنها (پستاندار) و پرندگانی تغذیه میکرد که بر روی زمین لانه میساختند.
علت انقراض: دوباره، شکار غیرمجاز توسط انسان، و ورود موفقیتآمیز به فهرست حیوانات منقرض شده در یک قرن اخیر.
ببر جاوه
این ببر با ظاهری شبیه به «ببر سوماترا» از گونههای بومی جزیرهی جاوه در کشور اندونزی بود. جمعیت ببر جاوه در قرن نوزدهم به قدری زیاد بود که بومیان این جزیره را کلافه کرده بود. اما با پیشرفت و توسعه در اندونزی، تعداد این ببرها هم رو به کاهش گذاشت. در دههی ۱۹۵۰، تنها ۲۰ ببر جاوه در دنیا باقی مانده بودند.
علت انقراض: نابودی زیستگاهها در پی توسعهی کشاورزی به کاهش بیسابقهی جمعیت این ببرها انجامید. آخرین تلاشهای صورت گرفته از جانب دوستداران محیط زیست در دهههای ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰، به دلیل کمبود مکان و عدم به کارگیری راهبرد اصولی، به شکست انجامید.
بوآی کاوگر جزیرهی راند
گونهی کاوگر از مارهای بوآ در جزیرهی کوچکی به نام «جزیرهی راند» میزیست. بوآی کاوگر بیشتر شبانهروز را به نقب زدن در لایههای رویی خاک میپرداخت. این مار پیش از آن که به مرزهای جزیرهی راند محدود شود، در سایر قسمتهای جمهوری موریس نیز یافت میشد. با این حال، تا دههی ۱۹۴۰ جمعیت آن به شدت کاهش پیدا کرده بود.
بوآی کاوگر پس از سال ۱۹۴۹ منحصراً در جزیرهی راند پیدا میشد. این گونه از مار بوآ برای آخرین بار در سال ۱۹۷۵ مشاهده گردید، و پس از آن به جمعیت حیوانات منقرض شده در ۱۰۰ سال گذشته پیوست.
علت انقراض: ورود جمعیتهای غیربومی از خرگوشها و بزها به جزیره باعث نابودی پوشش گیاهی و زیستگاه طبیعی این مارها شد.
لاکپشت جزیره پینتا
در سال ۱۸۳۵ که داروین به جزیرهی گالاپاگوس سفر کرده بود، این لاکپشت هنوز زندگی میکرد. اما دیری نپایید که آخرین بازمانده از این خانواده نیز جان خود را از دست داد. «جرجِ تنها» نام آخرین نمونهی خالص از این لاکپشت بود که در سال ۲۰۱۵ چشم از جهان فروبست.
علت انقراض: ورود جمعیت بزهای اهلی (توسط انسان) به جزیرهی پینتا، و همچنین موشها (باز هم توسط انسان)، به نابودی این لاکپشت انجامید. بزها با چرای بیش از حد، زیستگاه طبیعی لاکپشت را از بین بردند. موشها و انسانها هم به ترتیب به شکار لاکپشتهای نوزاد و بالغ پرداختند.
پروانهی آبی هلندی
این پروانهی هلندی یکی از زیرگونههای متعلق به «آبی آلکون» بود. آبی آلکون به طور عمده در چمنزارهای هلند یافت میشد. با این که خویشاوندان این پروانه همچنان در بخشهایی از اروپا و آسیا به چشم میخورند، اما آخرین نمونه از آبی آلکون در سال ۱۹۷۹ مشاهده گردید. امروزه پروانهی آبی هلندی جزو حیوانات منقرض شده به حساب میآید.
علت انقراض: رشد کشاورزی و زندگی شهرنشینی (ساخت و ساز) تأثیری منفی بر زیستگاههای این پروانه بر جای گذاشت؛ به طوری که این پروانهها منبع غذایی خود را از دست دادند.
آهوی شومبورگ
برخلاف انتظار، آهوی شومبورگ بومی تایلند بود. اما دلیل آلمانی بودن نام آن، مطابق معمول به اسم نخستین کاشف این آهو باز میگردد.
بعضی از دانشمندان همچنان باور دارند که این آهو را باز هم در طبیعت میتوان پیدا کرد. با این حال، انقراض آهوی شومبورگ در سال ۲۰۰۶ به طور رسمی تأیید شد. ظاهراً آخرین آهوی بازمانده از این خانواده در سال ۱۹۳۸ و در جریان اسارت کشته شده بود.
علت انقراض: جدا از انسانها، آهوی شومبوگ طعمهی بسیار لذیذی برای ببرها و پلنگهای بومی به شمار میآمد. امروزه تنها میتوان سر خشک شدهی یکی از این آهوها را به چشم دید، که در موزه تاریخ طبیعی پاریس نگهداری میشود.
دودو
دودو پرندهی بامزهای بود که نمیتوانست پرواز کند. این پرنده از گونههای بومی جمهوری (یا جزیره) موریس محسوب میشد. ورود اولین مهاجران به این جزیره با افتی کاملاً محسوس در جمعیت این پرنده همراه بود.
ظاهراً آخرین نمونه از دودو در دههی ۱۶۶۰ مشاهده شده بوده. از آنجایی که در آن دوران کمپین خاصی در راستای حفاظت از گونههای در معرض خطر وجود نداشت، دودو و فسیلهای مربوط به آن به نابودی پیوستند.
دودو با این که بیش از ۱۵۰ سال است به انقراض پیوسته، اما سرگذشت بسیار مهمی دارد. در آن دوران، ساکنین جزیره (و کلاً خیلی از مردم دیگر) اعتقاد داشتند که پروردگار پس از آفرینش یک گونهی خاص، هرگز تصمیم به نابود کردن آن نمیگیرد. به همین دلیل، بعد از ناپدید شدن دودو، هیچکس تلاش نکرد تا علت آن را پیدا کند.
این عقیده باعث شد مردم فکر کنند که دودوهای بیشتری همچنان در جای دیگری از زمین به زندگی خود ادامه میدهند، چرا که خداوند مخلوقات خود را از بین نمیبرد. البته، پیامدهای چنین عقایدی تنها به اینجا ختم نشد. از آنجایی که مردم فکر میکردند دودوها همچنان بر روی زمین راه میروند، تلاشی برای نگهداری درست از آخرین دودوهای باقیمانده نکردند. به این ترتیب، دودوی افسانهای هم به فهرست حیوانات منقرض شده اضافه گردید.
علت انقراض: باور عموم بر این است که دریانوردان به شکار بیرویهی این پرنده روی آورده بودند. اما به نظر میرسد موشهایی که برای اولین بار توسط مهاجران به این جزیره آورده شدند، به نابودی جمعیت دودو دامن زده باشند. مطابق با گزارش BBC، موشها تخمهای دودو را میخوردند، و شکارچیان بزرگتر نیز به حساب خود پرنده میرسیدند!