خندیدن همراه اطرافیان موادی شیمیایی را در مغز آزاد میکند که احساس خوبی به فرد میدهند و علاوه بر آن درد را هم سرکوب میکند. قبلاًها دانشمندان فکر نمیکردند که خنده هم مثل فعالیت ورزشی سبب ترشح اندورفینها در بدن میشود ولی نظر آنها عوض شد.
تحقیقاتی کمی دربارهی علت خنده و نقش آن در جامعه انجام شده است. دانشمندان بر این باورند که شناخت بسیاری از رمز و رازهای آن در گرو شناخت دقیق اثر و مکانیسم اندورفینهاست.
خندیدن با صدای بلند موجب فعال شدن اندورفینها در مغز میشود؛ بحثی قدیمی و کماکان ثابت نشده! این مواد شیمیایی تسکیندهندهی درد در پاسخ به فعالیت بدنی، ذوقزدگی، درد، غذاهای ادویهدار و ارضای جنسی و عاطفی ترشح میشوند.
این مواد توانایی ما را برای نادیده گرفتن درد بالا میبرند؛ بنابراین محققان از همین خصوصیت برای آزمایش این که آیا خنده سبب ترشح اندورفین میشود یا نه استفاده کردند. آنها ابتدا آستانهی درد شرکتکنندگان در آزمایش را اندازه گرفتند سپس آنها را در معرض تست کنترل یا القای خنده قرار دادند و در نهایت سطوح درد را دوباره اندازهگیری کردند.
تست شامل ویدئوهای خندهدار، اعم از نمایشهای تلوزیونی، مستر بین! و سریال “friends” و حتی نمایش کمدی زنده هم بود؛ چون خنده نوعی فعالیت اجتماعی محسوب میشود. (مردم در موقعیتهای اجتماعی ۳۰ برابر بیشتر میخندند تا وقتی که تنها هستند)
تستهای دردی مورد نظر شامل پوشیدن بازو با روکشی حاوی مایع یخزده و یا سرآستین فشار خون بود و تا زمانی ادامه مییافت که خود افراد بگویند که دیگر توان تحمل آن را ندارند. درمورد نمایشهای زنده هم شرکتکنندگان باید طوری مینشستند که پس از مدتی دیگر قادر به ادامه آن نمیبودند.
در تمام تستهای انجام شده، قدرت افراد پس از خندیدن در برابر درد افزایش یافت. به طور میانگین تماشای برنامهای کمدی به مدت ۱۵ دقیقه آستانهی درد را به اندازهی ۱۰% افزایش میداد. در مقابل وقتی چیزی بیاثر را تماشا میکردند تغییری در آستانه درد آنها مشاهده نمیشود (و بیشتر مواقع هم پایین بود). این نتایج اثرات خندیدن را بهتر از هر آزمایش دیگری معلوم میکرد.
نگاهی دقیقتر
باور بر این است که توالیهایی از بازدمها که در خندههای واقعی اتفاق میافتند موجب خستگی عضلات شکم میشود و در نتیجه اندورفینها در پاسخ به آن آزاد میشوند. ترشح این مواد معمولاً با فعالیت فیریکی همراه میشود.
در سیستم عصبی محیطی (PNS) بتا-اندورفینها با اتصال به گیرندههای اُپیودی (افیونی) حس درد را خنثی میکنند؛ هم در پایانههای عصبی پیش سیناپسی و هم پس سیناپسی. ابتدا این اثر را بر نورون پیشسیناپسی اعمال میکنند؛ با این اتفاق آبشاری از واکنشها ترشح tachykinins را مهار میکنند؛ مخصوصاً مادهی P، پروتئینی کلیدی که در انتقال درد نقش دارد. در سیستم عصبی محیطی انواعی از گیرندههای اُپیودی حضور دارند.
در سیستم عصبی مرکزی (مغز و نخاع) نیز به صورتی مشابه بتا-اندورفینها به همان گیرندههای مذکور اتصال مییابند و اثر مهاری خود را بر نورونهای پیشسیناپسی اعمال میکنند؛ اما برخلاف مورد محیطی این جا موجب آزادسازی انتقالدهندههای GABA (گاماآمینوبوتریکاسید) میشوند؛ مادهای مهاری که باعث افزایش ترشح دوپامین هم میشود. دوپامین در کل احساس لذت را القا میکند.