عشق میتواند فرآیندی پیچید و مرموز در مغز بهنظر آید اما دانشمندان، تئوری نسبتاً قابل قبولی از اینکه چگونه عشق بر مغز تأثیر میگذارد، دارند.
عاشق شدن تغییراتی در سطح هورمونها و مواد شیمیایی موجود در مغز پدید میآورد که سبب بهوجود آمدن لذت، حساسیت و تعهد میشود. در ادامه به بررسی راههای که در آن، عشق مغز را تحت تأثیر قرار میدهد میپردازیم.
افزایش سطح هورمونها
دانشمندان علوم عصبی عشق را به سه مرحله یا فاز تقسیم میکنند: شهوت، جذب شدن و وابستگی. در هنگام فاز شهوت، میزان هورمونهای مرتبط افزایش یافته و سبب بهوجود آمدن حس شهوت شدید میشود. هورمونهای آدرنالین و نوراپینفرین سبب افزایش ضربان قلب و عرق کردن کف دستها میشود؛ دوپامین موجود در مغز نیز سبب ایجاد حس سرخوشی و شادی شدید میشود. این ماده در پاسخ به سایر موارد لذتبخش نظیر مواد مخدر نیز ترشح میشود؛ به همین خاطر است که گفته میشود افراد عاشق همانند مستها رفتار میکنند.
عملکرد مشابه مواد مخدر
حتی پیشاز آنکه فرد عاشق شود، دیدن یک چهرهی زیبا سبب فعال شدن ناحیهای از مغز میشود که هنگام مصرف مسکنهایی نظیر مورفین فعال میشود: سیستم اپیوئیدی. این بخش از مغز مسئول ایجاد کردن حس علاقهمندی است. پژوهشی که مرتبط با این قضیه انجام گرفته است نشان میدهد مردانی که دوزهای پایینی از مورفین دریافت کردهاند، تصاویری که از چهرهی زنان به آنان نشان داده میشد را جذابتر از مردانی که دوزی دریافت نکرده بودند، توصیف میکردند.
افزایش خونرسانی به مغز
عاشق بودن سبب افزایش جریان خون به مغز میشود. در مغز، بخشی با نام هستهی اکومبنس (nucleus accumbens) وجود دارد که تستهای MRI نشان میدهند هنگامی که فرد عاشق است، فعالتر میشود. این افزایش خونرسانی، بیشتر در فاز جذبه ایجاد میشود؛ یعنی زمانی که وجود طرفین برای یکدیگر تثبیت شدهاست.
ابتلای مغز به OCD
عشق سبب کاهش مادهای به نام سروتونین در مغز میشود که اولین گام در ابتلا به اختلال وسواس (obsessive compulsive disorders) یا OCD میباشد. این امر میتواند رفتارهایی مانند تمرکز یکطرفه بر معشوق را توجیه کند. این عامل همچنین میتواند سبب شود فرد نسبت به رفتارها و ویژگیهای منفی طرف مقابل خود کور شود و تنها ویژگیهای مثبت وی را مورد توجه قرار دهد.
هورمونهایی که سبب وابستگی میشوند
پس از آنکه مدتی از عشق فرد گذشت، نسبت به مواد شیمیایی لذتآور، نوعی مقاومت بروز میدهد و فاز جذبه به فاز وابستگی تبدیل میشود؛ خصوصاً زمانی که هورمون اکسیتوسین و وازوپرسین سبب ایجاد حس امنیت و بروقف مراد بودن شرایط را ایجاد میکنند.