مغز مردان همجنسگرا از لحاظ ساختاری با مغز مردان دگرجنسگرا در ناحیهای که فکر میشود روی رفتار جنسی تأثیرگذار است، فرق میکند. اینها یافتههای ۲۶ سال پیش یک دانشمند است. این اکتشاف میتواند اولین تشخیص الگوی متمایز در مغز باشد که ترجیح جنسی بین مردان را توضیح میدهد.
دکتر سیمون لوای (Simon LeVay)، دانشمند علوم عصبی وقت در مؤسسهی La Jolla:
نتیجهی اصلی این مطالعه نشان دادن این است که تحقیق روی جهتگیری جنسی در سطح زیستشناختی امکانپذیر است. این موضوع دیگر فقط زمینهی تحقیق روانشناسان و روانکاوان نیست.
در این کار، دکتر لوای گزارش کرده بود که در مردان همجنسگرا، قسمتی از هیپوتالاموس (ساختاری مهم در مغز پیشین)، یک چهارم تا نصف همان ساختار در مغز بقیه مردان است. این تحقیق در زمان خودش در ژورنال Science منتشر شد که قبول نمیکند هر تحقیقی را چاپ کند؛ اول باید ارزیابیها انجام شود.
مقالهی مرتبط: دربارهی اختلالات جنسیتی چه میدانید؟
در آن زمان برخیها از این کار شگفتزده شده و آن را بیسابقه خواندند. ولی در عین حال بسیاری از محققان هم هشدار دادند که تحقیقات خیلی ابتدائی اند و نباید نتیجهگیری نهایی انجام داد. بسیاری از دانشمندان ادعا کردند که حتی با تفاوتهای بیولوژیکی، احتمالاً محیط هم در شکلگیری و شخصیت بخشیدن به جنسیت یک فرد نقش دارد.
اندازهی ناحیهای از مغز که دکتر لوای مطالعه کرده بود، تقریباً هماندازه با همان ناحیه در مغز زنان به نظر میآمد. البته در هر دو هم آنقدر کوچک است که میتوان گفت اصلاً وجود ندارد.
دکتر لوای پیشنهاد کرد که این قسمت از هیپوتالاموس میتواند مسئول القای تمایل به زنان در مردان باشد و نبود آن در مردان شاید عنصری باشد که این افراد را به سوی همجنسگرایی سوق میدهد.
در مطالعات روی موش صحرایی و میمون، محققان دریافتند که آسیب به این بخش از مغز باعث میشود تمایل به جنس ماده در آنها از بین برود. در حالی که این حیوانات فعالیت جنسی داشتند و آن را با خودارضایی نشان میدادند.
با این حال دکتر لوای و بسیاری دیگر از محققان در آن زمان ابراز کردند که باید فالوآپ صورت بگیرد و حتی با اثبات این قضیه باز هم نمیتوان گفت که تعیین جهتگیری جنسی مردان فقط وابسته به مغز است.
مقالهی مرتبط: چرا دانش جدید دربارهی جنسیت و هویت برای همه اهمیت دارد؟
اعتقاد محقق بر این بود که این تنوع در اندازهی هیپوتالاموس شاید در طول تکامل جنین ایجاد شده باشد. با این حال اینکه آیا این تفاوت به دلیل مسائل ژنتیکی ایجاد شده یا نوسانات هورمونی یا چیز دیگر معلوم نشد.
همهی مردان همجنسگرایی که دکتر لوای از نمونههای مغزی آنها استفاده کرده بود بر اثر بیماری ایدز جان خود را از دست داده بودند ولی بعید به نظر میرسید که این بیماری توانسته باشد چنین تغییری در مغر ایجاد کند؛ چون در بقیهی بیماران ایدزی مشاهده نمیشود.
قبل از این کار، محققان در آمستردام نیز به یافتههایی دست پیدا کردند. آنها تفاوتهایی را بین مردان همجنسگرا و دگرجنسگرا در قسمتی از مغز یافتند. هستههای سوپراکیاسماتیک که نزدیک قسمتی است که دکتر لوای بررسی کرده بود. این بار این قسمت از مغز در مردان همجنسگرا دو برابر بقیهی مردان مشاهده شد. اما به دلیل این که هستههای سوپراکیاسماتیک نقش جنسی ندارند، این تفاوتها زیاد مهم تلقی نگردید.
در این تحقیق دکتر لوای نمونههای اتوپسی از مغز ۱۹ مرد همجنسگرا، ۱۶ مرد و شش زن دگرجنسگرا را مورد بررسی قرار داد. میانگین سنی هنگام مرگ برای هر سه گروه ۴۰ بود؛ بنابراین فرضیهی تغییر مغز با گذر سن هم رد میشد.
او تمرکز خود را روی قسمتی از هیپوتالاموس منعطف کرده بود. بخشی به نام هستههای بینابینی هیپوتالاموس قدامی (INAH3) که مطالعات قبلی نشان داده بود بین زنان و مردان اندازهی متفاوتی دارد. دکتر لوای مشاهده کرد که این ناحیه از هیپوتالاموس در مغز مردان همجنسگرا تقریباً وجود ندارد؛ درست مثل زنان.
معمولاً بیشتر تحقیقات روی تأثیر مغر بر رفتار در سطح مولکولی انجام میشود ولی این بار تغییرات آناتومیک مرکز توجه بود.
این یافتههای به نسبت قدیمی، با چیزی که دربارهی تکوین سیستم عصبی مرکزی میدانیم جور در میآید. محققان معتقدند که مغز به طور پایهای ماده است و به خاطر تأثیر هورمونهای جنسی مردانه، ساختاری مردانه میگیرد. یا یک مغز مردانه است که بعداً رفتار استاندارد، یعنی تمایل و شهوت به جنس مادهای که تخمک تولید میکند، به وجود میآید.
رَتهای نری که در دوران جنینی در معرض مسدودکنندههای تستوسترون قرار میگیرند با مغز ماده به دنیا میآیند که شامل منطقهای است که با هیپوتالاموس قدامی در انسانها ارتباط دارد. با رسیدن به بلوغ، این موشها تمایلی به جنس ماده یا حتی نر نشان نمیدهند.