شبیهسازیها تصویر دقیق و با جزئیاتی از انتشار ذرات غبار در کهکشان خودمان تهیه کردهاند؛ که به طور واضحی با اندازهگیریهای پس زمینهی مایکروویو کیهانی تداخل دارد.
نظریهی تورم، دورهی کوتاهی از انبساط کیهانی را در لحظات پس از بیگ بنگ لازم میداند. یکی از پیشبینیهای این تئوری، تولید امواج گرانشی توسط انبساط است که موجب به وجود آمدن قطبش ضعیفی در پس زمینهی مایکروویو کیهانی (CMB) شده است.
آزمایشهای متعددی به دنبال یافتن چنین اثری هستند در صورتی که باید قبل از هر چیز، علت تشعشعات قطبیده یکسان، حاصل از گرد و غبار موجود در بین ستارگان را ذکر کنند. مطالعات عددی که توسط Alexei Kritsuk و Raphael Flauger از دانشگاه کالیفرنیا، سن دیگو و مرحوم Sergey Ustyugov که قبلا در موسسهی Keldysh برای ریاضیات کاربردی در مسکو بود، انجام گرفت؛ نشان میدهد که آشفتگی میدانهای مغناطیسی بین ستارهای در کهکشان راه شیری چگونه بر مشارکت ذرات گرد و غبار با دادههای CMB تاثیر میگذارد.
قطبش CMB را میتوان به دو جز تقسیم کرد که حالات E و B نامیده میشوند. امواج گرانشی تورمی، قطبش حالت B را میسازند که همانند گردابی به اطراف میچرخد. اما زمانی که ذرات غبار در کهکشان راه شیری در میدانهای مغناطیسی بین ستارهای ردیف میشوند، همان شکل از نور قطبیده را منتشر میکنند. بیشتر به خاطر نا امیدی آنها، محققان دریافتند که انتشار غبار، منبع سیگنالهای حالت آزار دهندهی B بوده است که توسط تلسکوپ BICEP2 در سال ۲۰۱۴ کشف شد.
مطالعات Kritsuk و همکارانش، بخش از تلاشهای مداوم برای فهم کامل این موضوع که چگونه غبار در پیدایش CMB تاثیر میگذارد، است. این تیم از شبیهسازیهای هیدرودینامیک مغناطیسی موجود در رابطه با اغتشاشات بین ستارهای، برای ایجاد نقشههای ترکیبی از انتشار پلاریزه شدهی ذرات غبار استفاده کردند. آنان دریافتند که گرد و غبار به تنهایی میتواند نسبت شدت حالت E به حالت B را تولید کند که تقریبا با نسبت موجود در مشاهدات CMB توسط ماهوارهی پلانک، مطابقت دارد. با توضیح نقش غبارهای بین ستارهای، این شبیهسازی و نمونههای دیگر باید به پژوهشگران کمک کند تا آزمایشهای حساستری برای تابش قطبیدهی حالت B در CMB طراحی کنند.