خوب شروع کردن صبح برای اغلب افراد کار دشواری است. احتمالا شما هم از این افراد هستید.
صبح زود، با صدای زنگ آلارم، چشمانتان را باز میکنید. اول پیش خود، از اینکه دوباره صبح شده است مینالید! سپس به لیست بلند و بالای کارهایی که باید در طول روز انجام دهید فکر کرده و روز وحشتناکی را برای خود تصور میکنید.
تعداد فنجانهای قهوهای را که باید در طول روز بخورید میشمارید. سپس گشتی در سایتها شبکههای اجتماعی مختلف زده و ۵ هزار بار ایمیلتان را چک میکنید!
بعد از چند بار snooze آلارم گوشی، بالاخره از جایتان بلند میشوید. وقتی میخواهید صورتتان را بشویید، نزدیک ۱۸ بار به وسایل مختلف مثل اسباببازیها برخورد میکنید!
اگر این اتفاقات هر صبح برای شما پیش میآید، یعنی شما برای صبح زود ساخته نشدهاید! اما کارهایی وجود دارند که میتوانید برای دلپذیرتر شدن صبحتان انجام دهید. در ادامه ۷ راهکار آورده شده که به شما کمک خواهند کرد صبح خوب، دلپذیرتر و شادابتری داشته باشید.
مقالهی مرتبط: دوازده گام برای کمک به سحرخیز شدن
۱. اول حال خودتان را بپرسید!
بعد از اینکه بیدار شدید چند دقیقه را صرف پرسیدن اوضاع خودتان و شریک زندگیتان بکنید. سعی کنید حسی که دارید را مشخص کنید. Caroline Leon از اعضای آکادمی زنان پیشنهاد میکند این سوالها را از خود بپرسید: شب را چطور خوابیدی؟ دربارهی موضوع خاصی نگران هستی؟ اولویتهایت برای امروز چه چیزهایی هستند؟ همین الان چه حسی داری؟
توصیهی دیگر Leon، استفاده از شیوهی مشهور صفحات صبحگاهیِ Julia Cameron است. کَمِرون دربارهی این شیوه میگوید:
صفحات صبحگاهی، حدود ۳ صفحه جریان نوشتههای آگاهانه هستند که اول صبح نوشته میشوند. فرقی نمیکند چگونه بنویسید. لازم نیست نوشتهتان خیلی هنرمندانه باشد. این نوشتهها دربارهی هر چیزی هستند که صبح از ذهنتان میگذرد. این نوشتهها فقط برای خود شما هستند. این نوع نوشتن به شما کمک خواهد کرد کارهایتان را اولویتبندی کرده و روزتان را تنظیم کنید. همچنین به شما کمک خواهد کرد تا هدفتان را برای روز مشخص کرده و انگیزه داشته باشید.
۲. بدنتان را هر جور که دوست دارید تکان دهید.
به حرکتهایی فکر کنید که در آن لحظه دوست دارید انجام دهید. حرکتهایی که در لحظه حس خوبی به شما میدهند، سپس آنها را انجام دهید. منظورمان این نیست که ۶ صبح، به باشگاه بروید (چون باشگاه رفتن در ۶ صبح احتمالا آخرین چیزی است که یک فرد میتواند دوست داشته باشد!).
حرکاتی را انجام دهید که دوست دارید. برای مثال، Helen McLaughlin، نویسنده و مربی، گاهی اوقات صبحش را با حرکات کششی ساده مثل کششهای شانه و ستون فقرات شروع میکند. بعضی وقتها هم با آهنگهای مختلف میرقصد! به تازگی هم او و همسرش، ساعتشان را کمی زودتر کوک میکنند تا بتوانند دقایقی را با هم پیادهروی کنند.
۳. از سکوت لذت ببرید.
لیون معتقد است بهترین درمان برای ذهن آشفتهی فرد در صبح، ۱۰ دقیقه نشستن در سکوت است. وی نشستن راحت روی یک بالش روی زمین را خیلی دوست دارد! میتوانید در این سکوت، عشق و موفقیت را برای خودتان و اطرافیانتان آرزو کنید. به گفتهی Gay Hendricks در کتاب The Big Leap این کار بهترین راه و دعا برای موفقیت خود شماست.
یا اینکه میتوانید عبارتهایی را که نیاز به شنیدنشان دارید برای خود تکرار کنید؛ مثل عبارتهای تشویقی یا حمایتکننده. امروز احتمالا روز سختی خواهد بود. مهم نیست. من سعی میکنم بهترین کار ممکن را انجام بدهم. تمام تلاشم را خواهم کرد و به خود استراحت هم خواهم داد.
۴. بیرون از خانه صبحانه بخورید.
به عقیدهی McLaughlin صبحانه خوردن بیرون از خانه این فرصت را به شما میدهد که از هوا و روشنایی روز بهره ببرید.
بیرون از خانه بودن، به ذهنتان این فرصت را میدهد که بیدار شود. این کار همچنین فرصتیست که قبل از شروع یک روز اضطرابآور و شلوغ، از آرامش محیط استفاده ببرید. اگر هوای بیرون سرد است، دوش گرمی که بعد از آن میگیرید هم بسیار برایتان دلپذیر خواهد بود.
۵. ۱۰ دقیقه را هم به خلاقیت اختصاص دهید.
چه کارهای خلاقانهای باعث خوشحالی شما میشوند؟ ۱۰ دقیقه (یا بیشتر) ساعتتان را کوک کرده و آن کار را انجام دهید. شاید بخواهید صبحانهتان را طراحی کنید. یا شاید بخواهید خاطرهای جالب را مرور کرده و آنرا به دفتر خاطراتتان اضافه کنید. یا حتی شاید بخواهید دربارهی ویژگیهای شخصیت رمانتان فکر کنید. یا شاید هم بخواهید دربارهی آسمان صبح شعری بگویید. ۱۰ دقیقه را به انجام هر کاری که دوست دارید اختصاص دهید.
۶. کتابی که دوست دارید را بخوانید.
در پایان روز خیلی از ما دوست داریم هرچه سریعتر زیر لحاف، کتاب مورد علاقهمان را بخوانیم. خوب، چرا این کار لذتبخش را هنگام صبح هم انجام ندهیم؟ McLaughlin در این باره میگوید:
هنگام صبح باز نگه داشتن چشمها خیلی راحتتر است اگر به جای زل زدن به صفحهی گوشی یا ترک کردن رختخواب گرم و نرم، مدتی را در دنیای یک کتاب خوب غرق شویم.
برخی از کتابهایی که McLaughlin توصیه میکند عبارتند از: Lost Cat: A True Story of Love (گربهی گمشده: داستان عشق واقعی) و Desperation (بیچارگی) و GPS Technology؛ این کتابها نوشتهی Caroline Paul و Wendy MacNaughton هستند.
چه کتابی را دوست دارید بخوانید؟ کتاب شعر؟ داستان کوتاه؟ یا یک داستان علمی-تخیلی؟ یا شاید کتاب کودک! چون این کتابها همیشه حس خوبی به انسان میدهند. چند دقیقهی اول صبح را به این کار اختصاص دهید تا روزتان را با کلماتی زیبا و داستانهایی جادویی شروع کنید.
۷. یک پروسهی خاص را انتخاب کنید تا آن را کامل بفهمید.
چیزهایی که در محیط ما وجود دارند، تلنگری برای حواس ما هستند. زمانی که عجله داریم، متوجه این تلنگرها نمیشویم. این موضوع کاملا قابل درک است. این که این تلنگرها به عنوان یادآوری برای ما هستند نیز قابل فهمیدن است.
وقتی لباس میپوشید، چای دم میکنید یا به آسمان نگاه میکنید، سعی کنید تمام جزییات آنها را در نظر بگیرید. حرکات بدنتان هنگام انجام دادن این کارها را ببینید. دقت کنید که مثلا برای برداشتن کتری، بدنتان چگونه بخشهای مختلف را با هم هماهنگ میکند.
لازم نیست آدم سحرخیزی بوده و به این کار عادت کرده باشید تا بتوانید از صبحتان لذت ببرید. میتوانید با افزودن این تغییرات کوچک به صبحتان، خندانتر باشید. هرچه باشد، صبح میتواند حال ما را در کل روز کنترل کند. داشتن یک صبح شادتر به داشتن روز بهتری کمک خواهد کرد.