آیا دنیای ما منحصر به فرد است؟ از فیلمهای علمی-تخیلی تا فکتهای علمی این عقیده وجود دارد که جهانهای دیگری موازی با جهان ما وجود دارد. تمام تصمیماتی که در این جهان میگیرید در حالتهای دیگر در آن جهانها صورت میگیرد. برای مثال دو شغل به شما پیشنهاد میشود؛ یکی در آمریکا و یکی در آسیا. هر کدام را که انتخاب کنید دیگری را هم در جهانی دیگر انتخاب کردهاید. میلیونها تصمیم از میلیاردها انسان! در این صورت باید بینهایت جهان وجود داشته باشد.
این نظریه در کتابهای کمیک و فیلمهای تخیلی نفوذ زیادی دارد. این نظریه «جهانهای موازی» نامیده میشود که رویهای از تئوری جهانهای متعدد است. شواهد اندکی از وجود جهانهای متعدد وجود دارد. این تئوری برای فهم چگونگی به وجود آمدن جهان ما مفید است.
۱۳.۷ میلیارد سال پیش تمام چیزهایی که ما در کیهان میشناختیم به صورت یک ذرهی بینهایت کوچک بود. سپس، بر اساس تئوری بیگبنگ، محرکی ناشناخته باعث انبساط آن در سه بعد فضایی شد. با سرد شدن انرژی بینهایت حاصل از این انفجار، نور شروع به درخشیدن کرد! نهایتاً ذرات کوچکتر با پیوستن به هم اجرام عظیم کنونی مانند کهکشانها، ستارهها و سیارات را به وجود آوردند.
مقاله مرتبط: نظریهای علمی دربارهی چیزی که بیگبنگ را به وجود آورد
یکی از سوالاتی که مطرح میشود این است که آیا جهان ما تنها جهان حاصل از این انفجار است؟ زیرا با امکانات کنونی تنها قادر به دیدن این جهان هستیم. زیرا جهان خمیده است و ما درون تنگ ماهی گیر افتادهایم و نمیتوانیم بیرون را ببینیم؛ البته اگر واقعاً بیرونی وجود داشته باشد!
استدلالهای وجود جهانهای موازی
حداقل پنج تئوری برای امکان وجود جهانهای متعدد وجود دارد:
۱. ما شکل دقیق فضا-زمان را نمیدانیم. بر اساس یکی از نظریههای برجسته فضا-زمان مسطح است و برای همیشه ادامه دارد. بنابراین احتمال وجود جهانهای متعدد وجود دارد. اما با توجه به این موضوع، جهانها میتوانند خود را تکرار کنند. به همین دلیل است که ذرات تنها میتوانند به روشهای مشخصی کنار هم قرار گیرند.
۲. یکی دیگر ازتئوریها برای جهانهای متعدد نظریهی «تورم همیشگی» است. بر اساس تحقیقات Alexander Vilenkin وقتی به فضا-زمان به صورت به هم پیوسته نگاه کنیم، در برخی از مناطق فضا بر خلاف جهان ما، انبساط متوقف شده است. برخی دیگر شاید هنوز هم در حال بزرگ شدن هستند. بنابراین اگر جهان خود را مانند حبابی در نظر بگیریم، بنابراین در کنار بینهایت جهان حبابی دیگر قرار دارد. نکتهی جالب این تئوری این است که هر یک از این جهانها میتوانند قوانین فیزیک مخصوص به خود را داشته باشند زیرا با هم مرتبط نیستند.
۳. یا شاید جهانهای متعدد از نظریهی مکانیک کوانتوم (چگونگی رفتار ذرات زیراتمی) پیروی کنند. طبق قوانین احتمالات ، این تئوری نشان میدهد که برای هر کدام از پیامدهای حاصل از یک تصمیم شما، یک جهان وجود خواهد داشت که در هر کدام یکی از پیامدها در حال رخ دادن است. مثلاً در جهانی به آمریکا میروید، در دیگری به آسیا، در یکی داخل هواپیما هستید و بسیاری حالت دیگر که میتوانند رخ دهند.
۴. راه احتمالی دیگر کاوش جهانهای ریاضی است که به زبان ساده، توضیح میدهد که ساختار ریاضیات بسته به جهانی که در آن قرار دارید تغییر میکند. ساختار ریاضیات چیزی است که میتوانید به طریقی که کاملاً مستقل از انسان است آن را توضیح دهید. در واقع جهانی وجود دارد که کاملاً مستقل از من و شماست و حتی اگر هیچ انسانی نباشد باز هم وجود دارد.
۵. و اما آخرین، نه کماهمیتترین، نظریهی جهانهای موازی است. با توجه به مطالب قبلی دربارهی مسطح بودن فضا-زمان، تعداد احتمالی اشکال ذرات در جهانهای موازی به ۱۲۲^۱۰^۱۰ محدود میشود. بنابراین با نامحدود بودن تعداد جهانها احتمال تکراری بودن آنها زیاد است. این بدان معنی است که بینهایت عالم موازی وجود دارد. حبابهایی دقیقاً شبیه به جهان ما که کسی دقیقاً همانند شما در آن وجود دارد! و همچنین وجود جهانهایی که تنها در موقعیت یک ذره یا دو ذره با هم تفاوت دارند و همینطور جهانهایی که کاملاً متفاوت با جهان ما هستند!
استدلالهای مخالف وجود جهان موازی
با این حال، همه با نظریهی جهانهای موازی موافق نیستند. اخترفیزیکدان Ethan Siegal در سال ۲۰۱۵ با تا ابد ادامه داشتن فضا-زمان در تئوری موافقت کرد اما گفت که برخی محدودیتها در این ایده وجود دارد.
مشکل اصلی این است که جهان کمتر از ۱۴ میلیارد سال سن دارد. بنابراین سن جهان ما به وضوح بی حد و مرز نیست، بلکه مقدار محدودی است. این موضوع تعداد احتمالات موجود ذرات برای بازآرایی خود را محدود میکند و و متاسفانه این، احتمال وجود چندین کپی از شما را محدود میکند!
مقاله مرتبط: فرضیه چندجهانی: تئوری علمی یا دیوانگی ابطالناپذیر؟
انبساط ابتدای جهان به صورت نمایی صورت گرفته است، زیرا انرژی بسیار زیاد بوده است. با گذشت زمان، این تورم آشکارا کاهش پیدا کرد؛ ذرات مادهای که در بیگبنگ ایجاد شدهاند، دیگر تورم نمییابند. این به این معنی است که جهانهای متعدد میزان انبساط متفاوتی دارند و درنتیجه مدت زمان متفاوتی هم برای انبساط در اختیار دارند. بنابراین احتمال وجود جهانی مشابه با جهان خودمان به شدت کاهش مییابد.
حتی با کنار گذاشتن مسائلی مانند اینکه در این جهانها ممکن است تعداد نامحدودی از مقادیر احتمالی برای ساختارهای اساسی، ذرات و تعملات وجود داشته باشد و حتی کنار گذاشتن مسائل تفسیری نظیر اینکه آیا این جهانها دقیقاً همین واقعیت فیزیکی ما را دارند یا نه باز هم احتمال وجود این جهانها بعید است. واقعیت این است که تعداد نتایج احتمالی به سرعت بالا میرود، حتی خیلی سریعتر از حالت نمایی. بنابراین حتی اگر انبساط واقعاً برای زمانی نامحدود در حال انجام بوده باشد باز هم هیچ جهان موازی کاملاً شبیه به هم وجود ندارد.
مقاله مرتبط: آیا جهان ما یک برنامۀ کامپیوتری از پیش طراحیشده است؟
اما به گفتهی Siegal به جای اینکه به این منحصربه فرد بودن خود به عنوان محدودیت نگاه کنید، باید آن را جشن بگیرید! باید در هر لحظه بهترین تصمیم را بگیرید که بعداً پشیمانی به بار نیاورد. زیرا واقعیت دیگری وجود ندارد که بتوانید تصمیم رؤیاهایتان را در آن بگیرید، بنابراین شما تنها کسی هستید که میتوانید آن انتخابها را انجام دهید.
خییییلی خوب بود ? مرسی
خواهش میکنم لطف دارین
ببخشید ممکنه این نظریه بحث تناسخ رو هم توجیه کنه؟
با سلام
تناسخ بازگشت دوباره ی همان روح بعد از مرگ به همین دنیاست، ولی تو تئوری جهانهای موازی منظور وجود چند تا کپی از شما تو دنیاهای مختلفه! و ممکنه با اینکه فرد در این دنیا مرده تو دنیای دیگه به زندگیشش ادامه بده. در ضمن یکی از اشکالاتی که به این تئوری وارده همینه که آیا اون کپی ها همین روحی رو دارن که شما دارین؟! یا صرفا از لحاظ فیزیکی مشابه هستند؟ تقریبا دو تا نظریهی غیرمرتبط هستن.
با توجه به پاراگراف پایین هم اگر دقت کنید منظور شباهت فیزیکیه و اینکه آیا اگه فیزیک کاملا مشابه باشه روح هم مشابهه، هنوز بی پاسخه.
«و اما آخرین، نه کماهمیتترین، نظریهی جهانهای موازی است. با توجه به مطالب قبلی دربارهی مسطح بودن فضا-زمان، تعداد احتمالی اشکال ذرات در جهانهای موازی به ۱۲۲^۱۰^۱۰ محدود میشود. بنابراین با نامحدود بودن تعداد جهانها احتمال تکراری بودن آنها زیاد است. این بدان معنی است که بینهایت عالم موازی وجود دارد. حبابهایی دقیقاً شبیه به جهان ما که کسی دقیقاً همانند شما در آن وجود دارد! و همچنین وجود جهانهایی که تنها در موقعیت یک ذره یا دو ذره با هم تفاوت دارند و همینطور جهانهایی که کاملاً متفاوت با جهان ما هستند!»
امیدوارم مفید واقع بشه. با تشکر از شما
بعضاً بشدت به اين قضيه فكر ميكنم كه كليت جهان هستي همون چيزيه كه من در لحظه ميبينم و موقعيتيه كه توش قرار دارم و چيزي غير از اون وجود خارجي نداره و صرفاً تصور منه و در عين حال اين واقعيت به تعداد موجودات بصورت همزمان وجود داره. يعني جهان هستي مجموعه اي از تأثيرات موجودات ديگه روي منِ نوعيه و تمام موجودات بصورت همزمان محور جهان هستن. به بيان ساده تر جهان هستي، دائماً در حال توليد شدنه و يك لوكيشن ثابت نيست. جهان در هر لحظه به مجموعه اي كه حواس انسان ساپورت ميكنه خلاصه ميشه و در واقع هرآنچه كه ما در لحظه حس نميكنيم، موجوديت نداره. يعني عليرغم اينكه جهان با تمام عظمتش موجوده، هيچ چيز موجود نيست.
بسیار عالی و مفید و از تمام سایتها بهتر و وازه تر و شیواتر بیان کرده بودید که مخاطب عام هم متوجه لپ مطلب بشود، از این رساندن مفاهیم مطالب پیچیده علمی به زبان هم کاملا تخصصی و حرفه ای و هم به زبان ساده و عام پسندتان ممنونم، بهترین سایتی بودید که دراین باره مطلب رو به همه فهمیده بودید
تشکر واقعا بابت مطلبتون واقعا درک این قضیه جهان موازی مشکله و با مطلب شما تا حدودی تونستم به ماهیت این نظریه پی ببرم.