۱. حفظ احترام متقابل: بسیاری از مردان و زنانی که من با آنها صحبت کردهام به من گفتهاند که ارزشهای مشترک، حس شوخ طبعی و علایق یکسان منجر به دوستی آنها شده است. اما همه آنها بر این عقیده بودند که احترام به یکدیگر برای اثر بخشی رابطه بسیار مهم است. این به معنی توجه شما به دوستی و خواستههای دوستان از این رابطه است و انتظار دارید که متقابلا برای شما هم همین کار را بکند. این بدین معنی است که شما تفاوتهای یکدیگر را میشناسید و به آنها احترام میگذارید. همچنین به این معنی است که همیشه احساس محق بودن را نداشته باشید.
آیا مردان و زنان میتوانند فقط باهم دوست باشند؟
آیا مردان و زنان میتوانند «فقط باهم دوست» باشند یا خیر؟ محققان راهکارهایی در مورد دوستی بین دو جنس ارائه میدهند.
لیندا در اواخر دههی دوم زندگیش، با مردی که به گفته خودش “یک پسر شگفت انگیز و فوقالعاده است” نامزد میکند. تنها مشکل این است که او دوستان زیادی دارد و تقریبا همه آنها خانوم هستند. لیندا میگوید: “من نمیتوانم کمی حسادت نکنم.” “چگونه در جهان یک پسر میتواند واقعا با تمام این زنان دوست باشد؟”
این سؤال که آیا مردان و زنان میتوانند «فقط باهم دوست» باشند یا خیر، زمانی برایم مطرح شد که برای نگارش یک کتاب جدید با زنان دربارهی روابط دوستانه آنها مصاحبه میکردم. بعضیها گفتند که بهترین دوستانشان مردان بودند. دیگران اظهار داشتند که با مردان نسبت به زنان دیگر راحتتر هستند. اما من نیز شنیدهام که جذابیت جنسی همواره در روابط دوستانه مطرح میباشد. همان طور که یک خانوم میگوید، “یکی از شما تقریبا همیشه به دیگری جذب میشود و نتایج به یک مشکل بر میخورند. اگر این جذابیت دوطرفه باشد، و شما به آن شیوه عمل کنید، پس پایان دوستی است. و اگر این حس متقابل نباشد، خوب، احساسات یک نفر جریحه دار میشود.”
یک گروه از محققان دریافتند که جذابیت جنسی یکی از بزرگترین مشکلات برای “دوستی بین دو جنس” است.
محققان همچنین بیان کردهاند دوستیهای غیر جنسی با زنان برای مردان سختتر است.
اما همه در این خصوص موافق نیستند. من اخیرا مصاحبهای با مردان درباره دوستیهایشان داشتهام و اگرچه هنوز هیچ آماری در دست ندارم، با یک میزان شگفت آور منظمی شنیدهام که مردان در سنین مختلف به دوستی خود با زنان بها میدهند. به گونهای که یکی از مردان میگوید: “من میتوانم در مورد احساساتم با دوستان خانومم صحبت کنم به طوری که معمولا نمیتوانم به همان شیوه با مردان صحبت کنم”. علاوه بر این، با توجه به گفته بسیاری از مردانی که با آنها صحبت کردهام، جذابیت جنسی عامل به هم زدن این رابطه دوستی نیست. “من اغلب به دوستان خانومم جذب میشوم، اما این بدان معنا نیست که ما باید بر اساس آن جذابیت عمل کنیم. در حقیقت، من کاملا مطمئن هستم که این کار دوستی را خراب میکند”.
نکته جالب اینجاست که، بسیاری از زنانی که من با آنها صحبت کردهام به من گفتهاند که شوهرانشان بهترین دوستانشان بودند. آنها اغلب کمی در مورد اشتراک این اطلاعات خجالت زده بودند، اما تحقیقات در مورد ازدواج موفق نشان میدهد که در زوجهایی که با یکدیگر دوست بودند، نسبت به کسانی که بیشتر به جنبه عشقی یا جنسی تمرکز کردهاند، احتمال زندگی زناشویی مثبتتر دو برابر بیشتر میباشد.
مسئله مهم دوستی بین دو جنس به ویژه در این روزها بسیار بحث برانگیز است، زیرا مردان و زنان که شرکای بالقوه رمانتیک نیستند، با یکدیگر بیشتر از گذشته برخورد دارند. همان طور که یک گروه از محققان بیان کردهاند “هم اکنون در بسیاری از نقاط جهان مدرن، مردان و زنانی که با هم نسبت ژنتیکی (خویشاوندی) ندارد در سن باروری به گونه بیسابقهای با هم در تعامل هستند: آنها با هم کار میکنند، فرزندان خود را سرگرم میکنند، با یکدیگر فعالیتهای ورزشی میکنند و به آموزش حرفهای و تفریح میپردازند”.
پس چگونه مردان و زنان میتوانند اتفاقات گاه گاه گمراه کننده و اغلب پیچیدهی دوستی بین دو جنس را حل و فصل کنند؟ توجه به این سه ایده زیر میتواند کمک کننده باشد.
از دیدگاه تاریخی، مردان به لحاظ روابط دوستانه با مردان دیگر از نظر شغلی، پیشرفت کردهاند – فرضیهی رایج بازی گلف با شرکای تجاری، به طیف گستردهای از فعالیتها با امکانات شبکه گسترش یافته است. اگر مردان و زنان نتوانند راههایی برای دوستی پیدا کنند، این امکانات شبکه برای اکثریت زنان باقی میماند و آنها را از حالت رشد بالقوه شغلی خارج میکند.
چنین احترامی در برخی از فرهنگها نسبت به سایر فرهنگها آسانتر است. به عنوان مثال، یک تاجر زن اهل چین که مصاحبهای با او داشتم ابراز میکرد که که احساس میکند که وقتی فرهنگ برابری بین مردان و زنان ترویج میشود، بسیار راحت تر با دوستان مذکرش ارتباط برقرار میکند. اما کنار گذاشتن احساس حق به جانب بودن، و حرکت به دنیای درک متقابل و احترام متقابل برای هر دوستی ضروری است. و در دوستی بین دو جنس، شاید مهمتر نیز باشد.
۲. از مرزهای خود محافظت کنید: این مبحث کاملا جدا از حس احترام متقابل نمیباشد. در واقع به معنی شناخت محدودیتهای دوستی و نداشتن توقعات نابجا از یکدیگر است. همچنین به معنی داشتن حق «نه» گفتن و محدود کردن همدیگر تا جایی که باعث میشود رابطهی دوستی کار آمد باشد. مردی به من گفت دوست خانمش فقط بعلت اینکه شبها حس تنهایی میکرد، نیمه شب به او زنگ میزد. برای او این کار به معنی دخالت بیاجازه در زندگی شخصیاش که خارج از محدودههای دوستی بود، به حساب میآمد. پس این مرد با خانم صحبت کرد و به او گفت که زنگ زدن های شبانه موجب ناراحتیش میشود. و این برای خانم بسیار ناراحت کننده بود زیرا شاید این رابطه برای مرد فقط دوستی معمولی بود برای خانم چیزی فراتر از آن بود. محافظت از مرزها به معنی شناخت تفاوت عشق و دوستی است.
۳. احساسات خود را در صورت لزوم شفاف سازی کنید: صحبت کردن در مورد همه چیز خوب یا لازم نیست. ممکن است این توصیه از طرف یک روانپزشک شگفت انگیز باشد، گاهی اوقات بهتر است که در مورد هر چیزی صحبت نکنیم! اما ارتباط خوب برای هر رابطهای مهم است. هنگامی که قطعیت وجود دارد، اغلب بهتر است آن را با واژههایی بیان کنید و از دوست خود بخواهید که او نیز همین کار را انجام دهد. مهم است که صادق باشید، حتی اگر نگران باشید که ممکن است احساسات شما آسیب رساننده باشد. دوستی تنها در صورتی میتواند زنده بماند که هر دو در یک جایگاه باشید. کمدی رمانتیک را کنار بگذارید، اگر یکی از شما مخفیانه امیدوار باشد که این رابطه به یک رابطهی عاشقانه تبدیل شود، در حالی که دیگر علاقهای به ایجاد همچون رابطهای ندارد، حتما کسی از این رابطه صدمه خواهد دید.
دنبال کردن این دستورالعملها نه تنها میتواند به مدیریت و حفظ دوستی بین دو جنس کمک کننده باشد، بلکه میتواند به روابط دیگر شما نیز سود برساند. به عنوان مثال، زمانی که لیندا به طور مستقیم بدون حمله و بی احترامی کردن با شوهرش درباره نگرانیهایش درباره دوستیهای همسرش با دیگر زنان سخن گفت، همسرش توانست به وضوح روشن کند که علاقهای به عبور از مرزها با دوستان خانمش ندارد. در واقع، او به من گفت، «متوجه شدم که احساس مراقبت او نسبت به زنان دیگر بخشی از چیزی است که او را به عنوان یک شوهر شگفت انگیز میکند! و همچنین متوجه شدم که من بخشی از او را داشتم که با دیگران به اشتراک نمیگذارد.» پس از این اتفاق او نه تنها راحتتر دوستی زنان دیگر با شوهرش را پذیرفت بلکه پس از مدتی بعضی از آنها به بهترین دوستان خود او تبدیل شدند.