همزمان با جشن سراسری روز جهانی زنان در دنیا -دیدهبان سالانهی ۸ مارس- کشورها، از قرقیزستان گرفته تا کامبوج، به طور رسمی به حقوق زنان و دستاوردهای آنان را در زمینههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی افتخار میکنند. این روز به عنوان دیدهبان رسمی سازمان ملل متحد از سال ۱۹۷۵ شروع به کار کرده و در بسیاری از کشورهای جهان، به عنوان روزی خاص در نظر گرفته میشود. ولی خاستگاههای این روز بسیار فراتر از ۱۹۷۵ میرود. و رادیکالتر از چیزی است که شاید از یک روز جشن سراسری انتظار داشته باشیم.
این روز چگونه شروع شد؟
انگیزهی تأسیس روز جهانی زنان میتواند به فوریهی ۱۹۰۸ در نیویورک برگردد. زمانی که هزاران زن کارگر صنعت پوشاک اعتصاب و در اعتراض به شرایط کاری شروع به راهپیمایی در سطح خیابانها کردند. “مثل امروز، این زنان در کارگاههای نابهسامانتر کار میکردند [در مقایسه با کارگران مرد]، در ردههای پائینتری از صنعت پوشاک بودند، و دستمزدشان کمتر بود و با آزارهای جنسی دستوپنجه نرم میکردند“. Eileen Boris، پروفسور مطالعات فمینیست در دانشگاه کالیفرنیا سانتا باربارا چنین میگوید.
به افتخار آن اعتصابها، که بیشتر از یک سال به طول انجامید، یک روز ملی زنان برای اولین بار در روز بیست و هشتم فوریهی ۱۹۰۹ از طرف حزب سوسیالیست آمریکا جشن گرفته شد.
در کنفرانس بینالمللی زنان کار در سال ۱۹۱۰، این ایده، به رهبری سوسیالیست و کمپینر آلمانی، کلارا زتکین، تبدیل به یک جنبشی بینالمللی شد که هدفش حمایت از حق رأی جهانی بود. زتکین به عنوان خطیب پرشور و مدافع حقوق زنان کار شناخته میشود. تلاشهای او برای هویت دادن به این روز در سطح اروپا در اوایل دههی ۱۹۱۰ نادیدهگرفتنی نیست.
مهمترین اعتراض روز زنان
با این که روز بینالمللی زنان با کنش جنش شغلی زنان در ایالات متحده آغاز شده بود، اما در سال ۱۹۱۷ در روسیه تبدیل به یک انقلاب واقعی شد. با گسترش ایدهی زتکین در سراسر اروپا، روسیه که روز جهانی زنان را در سال ۱۹۱۳ ثبت کرده بود، به دلایل دیگری نیز ناآرام بود. یک کشور خسته از جنگ، با کمبور وسیع غذا و افزایش محبوبیت اعتراض که تظاهرات روز بینالمللی زنان در سال ۱۹۱۷ در این کشور در ۲۳ فوریهی آن سال برگزار شد. این تظاهرات اهمیت دارد و باید امروز بازخوانی شود.
با این که این اولین روز جهانی زنان نبود، تاریخنگار و فعال مرکز داویس هاروارد برای مطالعات روسیه و اوراسیا، Rochelle Ruthchild، به تفاوتهای بین اعتراضات اولیه و این تظاهرات اشاره میکند که در پایتخت سابق روسیه، پتروگراد شروع شد و شامل هزاران نفر میشد. “زنان بیشتر آنهایی بودند که در صف غذای مجانی میایستادند و هستهی تظاهرات را آنها تشکیل میدادند. در واقع، انقلابیون مرد مثل تروتسکی از کار آنها خوشش نمیآمد. آنان باید تا می صبر میکردند؛ یعنی تا اعتراضات سالانهی کارگری یکم مِی.
با وجود رهنمودهای اولیه از طرف رهبران انقلاب، اعتراضاتی که در هشتم مارس شروع شده بود، به تجمعات کارگری از همهی بخشهایی انجامید که نیازمند غذا، حقوق بهتر و پایان استبداد بودند. یک هفته بعد، تزار استعفا داد. این پیامی بود برای سرنگونی امپراطوری روسیه و هموار شدن راه برای سوسیالیسم و شکلگیری اتحادیهی جماهیر شوروی در ۱۹۲۲.
شما میتوانید ادعا کنید که این تظاهرات جرقهی استعفای تزار نیکولای و پایان حکومت رومانوفها بود. این یکی احتمالاً ثمربخشترین تظاهرات روز جهانی زنان تاریخ باشد.
هشتم مارس (۲۳ فوریه در تقویم ژولیان) انقلاب دموکراتیک بورژوازی، اولین انقلاب از مجموع دو انقلاب ۱۹۱۷ روسیه محسوب میشود.
حق رأی و روز بینالمللی زنان
زنان روسیه خوستار حق رأی بودند و در ۱۹۱۷ به آن رسیدند؛ این نتیجهی مستقیم اعتراضات مارس بود و بعد از آن بیش از ۴۰ هزار زن و مرد دوباره خیابانها را پر کرده و خواستار حق رأی جهانی شدند. این اتفاقات روسیه را به چهرهی اول دنیا برای قانونگذاری حق رأی زنان تبدیل کرد؛ یعنی یک سال قبل از بریتانیا و سه سال قبل از ایالات متحده. در واقع، زنان طالب حق رأی در بریتانیا و آمریکا به روسها با چشم اسوه و الگو نگاه میکردند و به دول خود هشدار میدادند که از آنها عقب افتادهاند.
جنبشهای زنان، حق رأی یا حقوق شغلی، همیشه ارتباطات بینالمللی داشته است. فعال بریتانیایی، Emmeline Pankhurst، در ژوئن ۱۹۱۷ از روسیه دیدن کرد و به وجود آمدن اتحادیهی بینالمللی زنان برای صلح و آزادی در طول جنگ جهانی اول، نمونههایی از این ارتباطات جهانی در اوایل قرن بیستم بودند.