عادتها
آیا تا به حال دقت کردهاید٬ زمانی که فردی عادتی آزاردهنده دارد٬ اغلب اوقات تنها کسی که از قضیه آگاهی ندارد٬ خود اوست؟ ممکن است فردی با دهانی پر باشد که نمیداند حسی مشمئزکننده به دیگران میدهد. یا فردی که به طور مداوم از سوسیس با ادویه سیر میخورد ولی متوجه نیست که همواره مانند آن بو میدهد. این مثالها چه چیزی درباره عادتهای آزاردهنده خودمان یادآور میشوند؟ ما اغلب اوقات آخرین نفری هستیم که متوجه میشویم.
دوستی دارم که فقط حرف میزند و حرف میزند. مکالمه با او مانند ایستادن در مقابل رگبار یک مسلسل میباشد. با وجود اینکه بسیار باهوش و درعین حال تحصیلکرده است٬ ولی درک نمیکند که چه تاثیری بر اطرافیانش میگذارد. همین مکالمههای یکطرفه باعث بدنامی او شده است. بیش از یکبار این مشکل را با او مطرح کردهاند ولی هرگز توجه نکرده است. او از لحاظ اجتماعی ناتوان است و از خود بیخبر است.
ما باید ضمن آگاهی از تاثیراتی که بر اطرافیان خود میگذاریم آمادگی تغییر آن را داشته باشیم. بهانههایی از این دست که “ این همون چیزیه که هستم!” روشی عاقلانه برای زندگیکردن نیست. اگر چندین فرد در موردمان اظهارنظر کردند که٬ زیاد حرف میزنیم٬ همیشه دیر میرسیم٬ یا رفتار بدی داریم٬ بایستی قدر این بازخوردهای سودمند را بدانیم. اغلب موارد نشانهای از این که یک جای کار میلنگه.
یک راه برای ارتقای خودآگاهی٬ صحبتکردن با دوستی است که کاملا به او اعتماد دارید. در جستجوی انسانهایی باشید که باور دارید مغرضانه از شما انتقاد نخواهند کرد و از آنها بپرسید “من چگونه به نظر میرسم؟ ”بگذارید بدانند شما شیفتهی بهبود شخصیت خود هستید٬ و تنها چیزی که رضایت را برایتان به ارمغان میآورد صداقت کامل آنهاست.
بعضی از پرسشها میتوانند اینگونه آغاز شوند:
”زیاد حرف میزنم؟”
”بیش از حد شکایت میکنم؟”
”در نوشیدن زیادهروی میکنم؟”
”نفس من بدبو است؟”
”کلماتی که به کار میبرم توهینآمیز است؟”
” آیا زیاد درمورد سلامتم ٬شریک زندگیم٬ بیخوابی٬ ثروتم٬ دینی که بدان پایبندم٬ تمریناتی که انجام میدهم صحبت میکنم؟”
” بر سر میز غذاخوری چگونه رفتار میکنم؟”
”با دهان باز غذا میخورم؟”
”باعث سر رفتن حوصله دیگران میشوم؟”
”در کمد من لباسی هست که مناسب پوشیدن نیست و باید دور انداخته شود؟”
گرچه اینها سوالاتی شخصی اند ولی پاسخ آنها برای شما حیاتی است! هرچه دوستتان بیان داشت وحی منزل نیست٬ ولی لازم است بدان اهمیت بدهید. از خودتان بپرسید: ”تا به حال فردی دیگر همین نظر را در مورد من بیان داشته است؟” و نیز بپرسید: ” اگر قرار بود با کسی مثل خودم زندگی یا کار کنم٬ از این قضیه خوشنود بودم؟
شاید شما دائما به دیگران توهین کرده٬ و تصمیمی برای تغییر رفتارتان ندارید. این تصمیم در صورتی که آگاه باشید چه اتفاقی در جریان است و تبعات آن برای شما چه خواهد بود قابل قبول است.
در شرایط ایدهآل٬ دیگران عیبهای شما را تحمل میکنند٬ ولی شما همیشه نمیتوانید روی آن حساب کنید. ممکن است برای افزایش تحمل خود تلاش کنید ولی اغلب مردم اینطور نیستند.
چه بسیار کارکنان بلندپروازی که به خاطر طرز پوشش فرصت ارتقای از آنها دریغ شده است.
چه بسیار ازدواجهایی که به خاطر پیوسته صحبتکردن خانم یا گوش ندادن مرد به حاصلی نرسیدهاند.
به طور خلاصه
انسانهای متمایز٬ از نوعی خودآگاهی بهرهمندند که ارزش آنها را نزد دیگران بالا میبرد. اگر میخواهید بر دیگران تاثیر مثبت بگذارید٬ باید این نوع از آگاهی را به دست بیاورید.