انتشار این مقاله


آیا واقعا احساس همسرتان را درک می‌کنید؟

ممکن است فکر کنیم که می‌توانیم بگوییم شریک زندگیمان واقعا چه احساسی دارد اما آیا این مورد صحیح است؟

مدت زمان زیادی از ارتباطتمان می‌گذرد، ممکن است فکر کنیم که خیلی خوب است پس اکنون ما می‌توانیم بگوییم شریک زندگیمان واقعا چه احساسی دارد اما آیا این مورد صحیح است؟

در کتاب The Little Prince نویسنده می‌نویسد:

ما آنچه را که به چشم دیده نمی‌شود با قلب خود می‌بینیم.

در این دیدگاه جهانی، ما باید بر دل‌هایمان تکیه کنیم نه چیزی که چشمان ما می‌بیند و به ما می‌گوید تا حقیقت را در مورد جهان بیاموزیم. آیا می‌توانیم این را به واقعیت‌های زندگی زناشویی تعمیم دهیم؟

مطالعه‌ی جدیدی که توسط گروه روانشناسی دانشگاه جنوب Methodist در شهر دالاس تگزاس انجام شده است، بررسی کرده است که آیا شرکای زندگی که مدت طولانی می‌باشد با هم زندگی می‌کنند در بیان احساسات خویش به یکدیگر خوب هستند یا خیر.

تحقیقات پیشین نشان داده است که همسران به خوبی می‌توانند اثرات مثبتی را از نشانه‌های عاطفی مثبت، همچون شادی از یکدیگر دریافت کنند. همچنین پیش بینی این امر در مورد نشانه‌های عاطفی منفی پیچیده مانند غم و اندوه نیز صادق است اما آیا این درست است؟!

Chrystyna Kouros، پژوهشگری سرشناس، می‌گوید که ممکن است ما نتوانیم آنقدرها هم در پیش بینی افت و خیزهای احساسی همسرمان توانا باشیم تا بتوانیم در موقعیت مناسب او را حمایت کنیم. نتایج این پژوهشگر در ژورنال Family Process به چاپ رسیده است.

ما متوجه شدیم که وقتی که جریان احساسات به حالت عادی و روزانه‌ی خود می‌رسد، زوج‌ها در تغییرات گاه به گاه احساسات خود مانند غم و اندوه ممکن است هرگز متوجه یکدیگر نشوند؛ چراکه در این حالت ممکن است سرنخ‌های احساسی مهمشان را گم کرده باشند.

به گفته‌ی Chrystyna Kouros این امر در نهایت می‌تواند بر زندگی زوجین تاثیر داشته باشد. او خاطر نشان کرد:

عدم موفقیت در درک احساسات منفی طرف مقابل در ۱ یا ۲ روز چیز چندان عجیبی نیست. با این حال، اگر چنین حالتی تداوم داشته باشد ممکن است در مسیر و جاده‌ی زندگی آن‌ها مشکلات بزرگی ایجاد کند.

او توضیح می دهد:

این فرصت‌های از دست رفته برای پشتیبانی کردن و یا صحبت می‌تواند در طول زمان تأثیر منفی روی رابطه بگذارد.

داشتن همدلی کلید کار است

Kouros  و همکارانش، با ۵۵ زوج مطالعه‌ی خود را آغاز کردند که در این میان ۵۱ مورد این مطالعه را تکمیل کردند. این شرکت کنندگان در ابتدا برای یک پروژه‌ی بزرگتر در رابطه با روابط خانوادگی و سلامت روان مراجعه کرده بودند.

این شرکت کنندگان حداقل ۲ سال با هم زندگی کرده‌اند و یک کودک ۱۰-۱۶ ساله دارند و تمام وقت با هم هستند. شرکت کنندگان دارای نژاد گوناگون بودند، که به نوعی به عنوان آمریکایی‌های آفریقایی، اروپایی آمریکایی یا اسپانیایی شناخته می‌شدند.

محققان از هر زوج خواستند تا خاطرات روزانه‌ی خود را تکمیل کنند و در آن جزئیات کامل احساسی و رفتاری خویش را بنویسند همچنین  آن‌ها مجبور بودند تا در مورد حالات روحی همسرانشان نیز مطالبی بنویسند.

یافته‌های این تحقیق نشان داد که در کل، شرکت‌کنندگان در درک زمانی که شریک زندگیشان احساس غم و اندوه، تنهایی و یا… دارد خیلی خوب نبودند هرچند که برخی از آن‌ها در رابطه با نشانه‌های عاطفی نسبت به سایر شرکت کنندگان از درک بیشتری برخوردار بودند.

پژوهشگران این تحقیق می‌گویند این امر ممکن است به این علت باشد که ما تمایل داریم فرض کنیم که شریک زندگیمان همان احساسی را دارد که ما غالب اوقات آن را تجربه می‌کنیم با این حال، آن‌ها بر اهمیت تأمل قرار دادن آگاهی از این واقعیت که احساسات شریک زندگیمان ممکن است همانند ما نباشد تأکید کردند.

محققان می‌گویند این فرآیند متعهد شدن به احساسات شریک زندگیمان، همدلی نام دارد و این چیزی است که ما باید به آن توجه داشته باشیم.


مقاله‌ی مرتبط: قدرت ارتباط مثبت در زندگی زناشویی


Kouros توضیح می‌دهد:

شما با داشتن همدلی بر سرنخ‌هایی از احساسات همسر خود تکیه می‌کنید و حالات روحی روانی خاص او را کشف می‌کنید.

در توجه بیشتر به یکدیگر تلاش کنید

تمام امیدها از بین رفته است. Kouros می‌گوید که این مشکل به اندازه‌ی کافی حاد نیست که نیازی به درمان داشته باشد اما زوج‌ها می‌توانند به سادگی شروع به توجه به یکدیگر کنند و صرفا توجه به الگوی رفتاری و احساسی خود را متوقف کنند.

او می‌گوید:

پیشنهاد می‌کنم تا زوج ها کمی تلاش بیشتری برای توجه به شریک زندگی خود در زمان هایی که در کنار هم هستند اختصاص دهند. در عین حال، ما نباید شرکای زندگیمان را با سوالات مداوم در مورد وضعیت عاطفی‌شان تحت تاثیر قرار دهیم، زیرا این امر می‌تواند منجر به درگیری شود. در عوض، ما باید تلاش کنیم که یک تعادل عاطفی هماهنگی در زندگی خودمان ایجاد کنیم.

Kouros اذعان می‌کند که داشتن چنین حالتی چندان بعید نیست. در صورتیکه شما احساس می‌کنید خلق و خوی همسرتان اندکی با روزهای دیگر متفاوت است شما فقط به سادگی می‌توانید بپرسید که روز خود را چگونه گذرانده است یا شاید حتی بجای مطرح کردن و تاکید بیشتر بر ناراحتی او، در مورد شام امشبتان یا بچه‌ها با او گفت و گویی انجام دهید بهتر باشد.

او همچنین تأکید می‌کند که ما نباید انتظار داشته باشیم تا دیگران بتوانند براحتی احساسات ما را درک کنند و در صدد حل مشکل عاطفی ما برآیند.

اگر موضوعی وجود دارد که نیاز دارید با همسرتان گفت‌وگویی بکنید منتظر نمانید تا او لب به سخن بگشاید؛ چراکه این زندگی یک خیابان دو طرفه است و این کار تنها مسئولیت همسر شما نیست!

پونه تیزفهم


نمایش دیدگاه ها (0)
دیدگاهتان را بنویسید