داشتن جایگاه اجتماعی سطوح پایین برای بیمار نمودن شما کافی است! با دکتر مجازی همراه باشید.
نتایج یک مطالعۀ جدید نشان میدهد که تغییر در ردهبندی اجتماعی (Pecking Order، سلسله مراتب سطوح اجتماعی و روابط بینشان در انسان و حیوانات) میمونها منجر به تحریک دستگاه ایمنی در میمونهای با سطح اجتماعی پایین شده و در نهایت به بروز واکنشهای التهابی (مشابه التهاباتی که در بیماریهای مزمن یافت میشود) میانجامد.
نکته: منظور از “سطح اجتماعی”، سطح روابط اجتماعی نیست؛ بلکه جایگاه و قدرت اجتماعی فرد در جامعه است، مانند جایگاه یک سیاستمدار در جامعه که با جایگاه یک معدنکار متفاوت است.
این مطالعه که نتایج آن امروز (۲۵ام نوامبر) در ژورنال Science (با Impact Factor بسیار بالای ۳۴/۶۶) منتشر شده، به بررسی یکی از بنیادیترین سؤالات مطرح در این زمینه پرداخته است؛ آیا وضعیت (سطح) اجتماعی میتواند بر زیستشناسی فرد تأثیر گذاشته و باعث بهبود و یا زوال سلامتی گردد؟
استیو کول (Steve Cole)، متخصص “ژنومیک اجتماعی انسان” (Human Social Genomics)، از دانشگاه کالیفرنیا، لوسآنجلس (UCLA) در این زمینه میگوید:
مدت مدیدی است که میدانیم سلامتی و طول عمر متغیری وابسته به وضعیت اجتماعی-اقتصادی هر فرد است. این ارتباط عموماْ بدون توجه به فاکتورهایی نظیر دسترسی به خدمات بهداشتی-درمانی و یا آب سالم مطرح میشود و طراحی مطالعهای جهت بررسی مکانیسم و عوامل آن مشکل میباشد. ولی این مطالعۀ اخیر، یکی از بهترینها در این زمینه است که با سایر بخشهای تحقیق، ارتباط مستحکمی دارد.
جهت بررسی تأثیر سطح اجتماعی بر سلامت، محققان بر آن شدند که سراغ یکی دیگر از گونههای به شدت اجتماعی بروند؛ میمون رزوس (Rhesus Monkey). جنی تانگ (Jenny Tung)، زیستشناس تکاملی، و همکارانش از دانشگاه دوک (Duke University) بر روی ۴۵ میمون ماده در “مرکز تحقیقات ملی یرکس جهت مطالعه بر روی پریماتها) (Yerkes National Primate Research Center) بررسیهایی را انجام دادند. محققان این ۴۵ آزمودنی را در دستههای ۵ نفری گروهبندی کردند؛ به این صورت که اعضا به شکل تدریجی و با فاصلۀ زمانی به هر گروه اضافه میشدند. نتیجۀ این رویه این بود که قدیمیترین اعضای هر گروه در گروه خود از نظر اجتماعی غالب شده و اعضای جدیدتر به تدریج به سطوح اجتماعی پایینتری تنزل مییافتند. محققان سپس به مدت یکسال روی سطوح تغییرات رفتاری و سلولی-مولکولی (از طریق بررسی نمونههای خون) آزمودنیها مطالعه کردند.
پژوهشگران سپس ۴۵ آزمودنی را در دستههای ۵ نفرۀ جدیدی گروهبندی کردند؛ به این صورت که میمونهای با سطح اجتماعی یکسان را در یک گروه جای دادند. دوباره آزمودنیها برای خود سلسله مراتب اجتماعی تشکیل دادند و محققان تغییرات رفتاری و نمونههای خون جدید را بررسی نمودند.
کاملاً مشخص بود که کدام آزمودنیها غالب (Dominate) و کدام یک تابع (Subordinate) بودند. تانگ در این باره میگوید:
مادۀ آلفا (Alpha-Female، مادۀ غالب) – کسی با او کاری ندارد!
آزمودنیهای تابع بیشتر مورد آزار و اذیت قرار میگرفتند و بدتر اینکه نه تنها از جانب آزمودنیهای غالب توپوتشر میخوردند؛ که شانهای هم برای گریستن نداشتند! این آزمودنیها همچنین در فعالیتهای نظافت دستهجمعی – که باعث تقویت روابط اجتماعی خوشایند میشود – نیر شرکت نمیکردند.
اهمیت ردهبندی اجتماعی بیش از حد انتظار ظاهر شد. آزمودنیهای ردهپایین (از نظر اجتماعی) نسبت متفاوتی از سلولهای ایمنی را در خون خود داشتند. بعضی از فعالیتهای ژنتیکی نیز در این دسته از سلولهای ایمنی شکل فعالتری به خود گرفته بود. در مجموع این تغییرات سلولی و ژنتیکی دست در دست هم داده و وضعیت فیزیولوژیکی خاصی مشابه با التهابات مزمن و خطرناک ایجاد کرده بودند. این نوع از التهابات زیربنای بروز اختلالاتی نظیر آلزایمر، سرطانهای بدخیم و بیماریهای قلبی-عروقی محسوب میشود.
جهت شبیهسازی پاسخ به عفونت، محققان دستهای از سلولهای ایمنی آزمودنیها را در معرض سموم باکتریایی قرار دادند و مشاهده نمودند که کیفیت پاسخ ایمنی سلولها با ردۀ اجتماعی آزمودنیها ارتباط دارد.
در مجموع یافتههای محققان از این مطالعه به خوبی نشان میدهد که ردهبندی اجتماعی تا چه حد میتواند بر سطح استرس و آسیبهای جسمانی تأثیر داشته باشد.