هر کسی میتواند عصبانی شود، این آسان است. اما عصبانی شدن از فرد مناسب، به میزان مناسب، در زمان مناسب، برای هدف مناسب و با روش مناسب کار آسانی نیست.
در این نقلقول، فیلسوف ارسطو کاملا مفهومی را خلاصه میکند که موضوع داغی در روانشناسی، آموزش و تجارت است؛ یعنی هوش هیجانی!
افراد دارای هوش هیجانی بالا عادات و رفتارهایی دارند که در توانایی آنها برای مدیریت احساساتشان و درک احساسات دیگران دخیل هستند. آیا کسی را میشناسید که به زیرکی احساساتش را هماهنگ کند، قادر به ابراز احساسات به روش مناسبی باشد، همدلی داشته باشد و چگونگی احساس دیگران را درک کند؟ آن شخص احتمالا فردی با هوش هیجانی بسیار بالاست!
افراد با هوش هیجانی بالا دارای چهار مهارت اصلی هستند:
- توانایی درک احساسات
- توانایی استدلال با احساسات
- توانایی دریافت احساسات
- توانایی مدیریت احساسات
۱. افراد با هوش هیجانی بالا به آنچه احساس میکنند توجه دارند.
روانشناسان خودآگاهی را به عنوان اجزای اصلی هوش هیجانی شناسایی کردهاند. خودآگاهی شامل تشخیص خلق و خوی، عواطف و احساسات است. همچنین، بخشی از خودآگاهی شامل آگاهی از چگونگی تاثیر خلق و احساسات شما بر دیگران میباشد. توانایی کنترل حالات عاطفی خود نیاز اساسی هوش هیجانی است.
۲. افراد با هوش هیجانی بالا چگونگی احساس دیگران را درک میکنند.
همدلی از دیگر عناصر اصلی هوش هیجانی است. همدلی شامل توانایی درک احساسات و عواطف دیگران میباشد. برای تعامل با افراد دیگر در حیطههای مختلف زندگی، از جمله محل کار یا مدرسه، باید بتوانید احساسات آنها را بفهمید. اگر همکارتان ناراحت یا ناامید است، دانستن اینکه چه احساسی دارد میتواند به شما ایدهی بهتری برای چگونگی واکنش بدهد.
۳. افراد دارای هوش هیجانی بالا قادر به تنظیم احساسات خود هستند.
خودتنظیمی برای هوش هیجانی کاملا اساسی است. درد احساساتتان خوب است، اما اگر نتوانید از این اطلاعات استفاده کنید، مفید نیست. افراد دارای هوش هیجانی بالا قبل از عمل براساس احساساتشان فکر میکنند. آنها با احساسات خود هماهنگ هستند، اما اجازه نمیدهند که احساساتشان بر زندگیشان حاکم شود.
۴. افراد دارای هوش هیجانی بالا باانگیزه هستند.
افراد با هوش هیجانی بالا برای دستیابی به اهداف خود انگیزه دارند و برای دستیابی به موفقیتهای درازمدت قادر به مدیریت رفتارها و احساساتشان هستند. آنها ممکن است درمورد ایجاد تغییر در زندگیشان عصبی شوند، اما میدانند که مدیریت این ترس مهم است. آنها میدانند که با یک جهش و ایجاد تغییر، زندگیشان بهتر میشود و یک گام به اهدافشان نزدیکتر میشوند.
۵. افراد با هوش هیجانی بالا مهارتهای اجتماعی خوبی دارند.
افراد دارای هوش هیجانی بالا تمایل دارند که مهارتهای اجتماعی قدرتمندی داشته باشند، اما احتمالا تا حدی، زیرا به اندازهی احساسات دیگران با احساسات خود نیز هماهنگ هستند. آنها میدانند که چگونه با مردم بهطور موثری برخورد کنند و برای حفظ روابط اجتماعی سالم و کمک به موفقیت اطرافیانشان تلاش میکنند.
۶. افراد دارای هوش هیجانی بالا مایل و قادر به گفتگو دربارهی احساسات با دیگران هستند.
بعضی اوقات افراد همدل و هماهنگ با احساساتشان هستند، اما در تلاشند این احساسات را با دیگران درمیان بگذارند. افراد با هوش هیجانی بالا نهتنها احساسات را درک میکنند، بلکه میدانند که چگونه آنها را بهطور مناسبی بیان کنند.
اما دقیقا منظور از بهطور مناسبی چیست؟ برای مثال، تصور کنید که روز افتضاحی را سرکار پشت سر گذاشتهاید. درمورد چیزهایی که در جلسهی مهم پیش رفته است، خسته، ناامید و عصبی هستید. بیان نامناسب احساساتتان ممکن است به این صورت باشد که به خانه بروید و با همسر خود درگیر شوید و ایمیل ناخوشایندی به رئیس خود بفرستید. اما واکنش عاطفی مناسبتر میتواند این باشد که درمورد ناامیدی خود با همسرتان صحبت کنید، برای رهایی از تنش پیادهروی کنید و برای بهتر کردن روز بعد برنامهای داشته باشید.
۷. افراد دارای هوش هیجانی بالا میتوانند علل اصلی احساسات خود را به درستی تشخیص دهند.
تصور کنید که ناامید و از دست همکارتان عصبانی هستید. وقتی احساساتتان را ارزیابی میکنید، آنچه را که واقعا از آن ناراحت هستید تجزیه و تحلیل کنید. آیا از اعمال همکارتان عصبی هستید یا عصبانیتتان ناشی از ناامیدی و فشار کار و مسئولیتهای بسیار زیادی است که رئیستان بر دوشتان قرار داده است؟ افراد با هوش هیجانی بالا قادر به بررسی وضعیت هستند و منشا اصلی احساساتشان را به درستی تشخیص میدهند.
در ابتدا ممکن است این کار آسان به نظر برسد، اما واقعیت این است که زندگی عاطفی ما میتواند پیچیده و بهم خورده باشد. درصورت برخورد با احساسات قدرتمند مانند عشق و عصبانیت، پیدا کردن منشا دقیق احساسات میتواند مهارتآمیز و دشوار باشد.