انتشار این مقاله


توهمات شنوایی در سایکوز یا جنون به چه شکلی است؟

توهمات شنوایی در بیماران سایکوزی و مکالمات درونی روزمره!

دکتر Michael Garrett:

من تمام شغل خود را صرف درک بهتر بیماری سایکوزیس و کار با کسانی کردم که این بیماری را تجربه می‌کنند. درصد بالایی از مردم از این بیماری رنج می‌برند، حدود ۱٪ از جمعیت جهان مبتلا به بیماری اسکیزوفرنی هستند.

هرچند آن چه باعث توجه بیشتر ما به سایکوزیس می‌شود، احتمال ابتلای تک تک ما به این بیماری است. سایکوزیس می‌تواند برای درک ریشه و سنخیت مغز انسان بسیار مؤثر باشد.  

به یاد دارم در دوران کودکی، مانند بسیاری از همکلاسی‌هایم، از خواندن و فکر کردن به دایناسور‌ها و شرایط زمین در سال‌های دور لذت می‌بردم. مطالعه‌ی خواستگاه دایناسور‌ها و در صدر آن‌ها T-Rex، برایم حکم سفر در زمان را داشت. دایناسور‌ها بهترین راه برای تصور آن چه در گذشته وجود داشت و چگونگی شروع زندگی بود.

درک بیماری سایکوزیس نیز امکان مشابهی را برای درک ریشه‌های مغز انسان فراهم می‌کند. با این تفاوت که پیشینه‌ی مغز انسان نه در فسیل‌ها، بلکه در پدیده‌ی روان شناسی رخ داده در سایکوزیس ثبت می‌شود. به طور مثال، شنیدن صداهای خیالی، پدیده‌ای است که حدود ۶۵٪ بیماران سایکوزی آن را تجربه می‌کنند.

گرچه شنیدن صداهایی ناشناخته (یا توهمات شنوایی) از نظر دیگران یکی از نشانه‌های سایکوزیس است، ولی این پدیده، اساس ساختار پایه مغز تمام انسان‌هاست. ما نه تنها در گفت‌و‌گو‌ها با دیگران شرکت می‌کنیم، بلکه ارتباطات ما شامل دیلوگ‌هایی با خودمان نیز می‌شود.

ما همواره در ذهنمان با خود صحبت می‌کنیم، خودمان را نصیحت کرده یا تشویق می‌کنیم. انسان، موجودی اجتماعی است که برای بقای خود به دیگران نیاز دارد و با آن‌ها ارتباط برقرار می‌کند. ما همواره با والدین، اقوام و در نهایت با کل جهان در ارتباطیم.

نوزادان با روش‌هایی غیر شفاهی با دیگران ارتباط برقرار می‌کنند. از ۳ سالگی به بعد این ارتباط کلامی و شفاهی می‌شود و پس از ۶سالگی دیالوگ‌هایی در ذهن او به عنوان نشانه‌ای از تکامل عملکردی مغز شکل می‌گیرد.

به عنوان مثال؛ برای بازداشتن یک کودک خردسال از خوردن شیرینی قبل از نهار، حتما باید مخالفت مادر وارد عمل شود، در حالی در سنین کمی بالاتر، حتی اگر مادر حضور نداشته باشد، کودک با صدای بلند به خواسته خود پاسخ می‌دهد: «مامان میگه قبل نهار نباید شیرینی بخورم»، زیرا او نیاز دارد تا این جمله بشنود و تمایل خود را بهتر مدیریت کند. در نهایت در سنین بین ۴ـ۶، راهنمایی اخلاقی در درون کودک شکل می‌گیرد که با صدای خود کودک با او صحبت می‌کند.

ارتباطات کودک نه تنها با دیگران، بلکه در درون او، به عنوان دیالوگ‌هایی بین خود فرد و صدایی از ضمیر خود‌آگاه او صورت می‌گیرد. طبق گفته افلاطون (Plato)، فکر کردن نوعی دیالوگ درونی است. اساس مغز انسان، یک ساختار دیالوگی است.

آن چه در توهمات شنوایی در سایکوزیس اتفاق می‌افتد، نوعی دیالوگ درونی و مشابه رفتار عادی مغز در طول روز است، ولی بین این دو تفاوت‌هایی وجود دارد. در رفتار عادی و روزمره مغز، وقتی با خود فکر می‌کنیم یا در درون صحبت می‌کنیم، می‌دانیم که هم‌صحبت ما بخشی از وجود ماست. در سایکوزیس، صداهای شنیده شده توسط فرد، گویا از محدوده‌ای خارج از مرز‌های روان شناسی فرد منشا می‌گیرد. 

به گفته Leudar et al، صداهای شنیده شده در سایکوزیس موجب عملکرد‌های متفاوتی می‌شوند. معمولاً این صداها به رفتار‌های روزمره فرد جهت می‌دهند، مانند؛ «بپیچ چپ» یا « یه قهوه بخور». ولی در برخی موارد این صداها به فرد دستوراتی می‌دهند که خارج از محدوده‌ی آگاهی فرد است، تشویق به انجام کار‌هایی که ممکن است با مخالفت فرد روبه‌رو شود. این صداها فرد را ارزیابی می‌کنند و معمولاً به صورت منفی هستند، مانند صداهای که به فرد می‌گوید «تو یک بازنده‌ای». در برخی موارد نادر، صداها فرد را به شکل نامتعارفی تشویق می‌کنند مانند : «تو مسیح موعودی، تو فرد برگزیده‌ای».

در زندگی عادی ما گهگاهی وارد دیالوگ‌هایی با خودمان می‌شویم. به این مثال‌ها پیرامون توهمات شنوایی در سایکوزیس توجه کنید:

وقتی خسته می‌شویم و تصمیم داریم هرچه زودتر کار را تمام کنیم، صداهای می‌شنویم که می‌گوید « سعی کن کارتو تکمیل کنی بعد، فقط ۱۰ دقیقه مونده»، این صدا به رفتار ما جهت می‌دهد.

وقتی اشتباهی مرتکب می‌شویم، معمولاً به خود می‌گوییم «ای احمق! چرا همچین کاری کردی؟»، این صدا دارد عملکرد ما را ارزیابی می‌کند.

وقتی سعی می‌کنیم وزن کم کنیم، زمانی که چشممان به دسری می‌افتد، صدایی از درون می‌گوید «نصفشو بخور، اشکالی نداره». این صدا دارد بدون توجه به رژیم غذایی ما، مارا تشویق به انجام کاری می‌کند. این درحالیست که ممکن است صدایی دیگر از درون ما مارا منع کرده و بگوید «دست بردار شوخیت گرفته؟ تو الان رژیم گرفتی و طبق رژیم نباید هیچ دسری بخوری!». این صدا ترکیبی از صدای جهت دهنده و ارزیابی کننده است.

با توجه به مثال‌های اخیر، می‌دانیم که صداهای شنیده شده در سایکوزیس نوعی دیالوگ درونی و مشابه حالتی است که وقتی با خود صحبت می‌کنیم پیش می‌آید.

امیدوارم بتوانم در آینده به موارد بیشتری از ارتباط بین سایکوزیس و حالت عادی مغز در دیالوگ‌های درونی پی ببرم. مواردی مانند: توهماتی از زندگی واقعی و داستان‌ پردازی‌های افسانه‌ای که در کودکی اتفاق می‌افتد، چگونگی شکل‌گیری ماهیت این توهم‌ها و نیز ارتباط بین شیوه‌ی عجیب سخن گفتن در سایکوزیس و زبانی که ما در کنایه‌ها، شوخی‌ها و جدول کلمات متقاطع بکار می‌بریم.

نمایش دیدگاه ها (0)
دیدگاهتان را بنویسید