خطاهای سوگیری (بایاس) در رابطه با جنسیت دیگر وجود ندارد و حتی اگر وجود داشته باشد بر استخدام و ارتقا شغلی افراد بیتاثیر است. این را به کرات به عنوان مشاور ایجاد کننده تنوع (نویسنده این مقاله) میشنوم اما تحقیقی که اخیرا در Nature Human Behaviour منتشر شدهاست نشان میدهد که سوگیریهای مربوط به جنسیت استخدام و ارتقا زنان را تحت تاثیر قرار میدهد.
مطالعهای جدید توسط روانشناس UBC ، تونی اسچمادر نشان میدهد که کمیته استخدام با اینکه این مسئله را تکذیب میکند ولی تمایل کمتری به ارتقا زنان دارد. شواهد ما نشان داده است که وقتی شخصی بداند که ممکن است زنی با موانع بیشتری روبرو شود، بیشتر میتواند بایاسهای ذهنی خود را کنار بگذارد.
تاکنون مقالات متعددی به سوگیریهای مربوط به جنسیت اشاره کردهاند. این مطالعه در این مورد که اطلاعاتی را از ۴۰ کمیته استخدام در فرانسه جمعآوری کردهاست، منحصر به فرد بوده و توسط National Committee for Scientific Research به مدت دو سال انجام شده است را نشان میدهد.
محققان ابتدا این مورد را که اعضای کمیته استخدام تا چه اندازه علم تجربی را مربوط به مردان میدانند، اندازهگیری کردند. به صورت سنتی و حتی امروزه بایاس جنسیتی بزرگی در STEM وجود دارد. نویسنده این مقاله مطالب کلیدی مهمی را در رابطه با کلیشهها و بایاسهای جنسیتی مربوط به محیطهای کاری ارائه کرده است. مطالعه بر روی مدارس نشان میدهد که این کلیشهها از مدارس و سنین خیلی کم آغاز میشوند.
محققان این اندازهگیریها را با استفاده از تست مشارکت ضمنی (IAT) انجام دادند. هر چند نسبت به درستی این تست و توان آن در اندازهگیری بایاسهایی که به صورت ناخودآگاه اتفاق میافتد اطمینان نداریم، با این حال تاکنون پیش زمینه و اطلاعات خوبی در رابطه با بایاس جنسیتی در اختیار ما قرار داده است. در این تست کلمات در صفحه نمایشگر کامپیوتر به سرعت نمایش داده میشوند و سنجش بر اساس اینکه چقدر طول میکشد تا یک شخص کلمات را در دستهبندیهای مناسب قرار دهد، صورت میگیرد. اشخاصی که ارتباط زیادی بین مردان و علوم تجربی در ذهن دارند، بیشتر طول میکشد تا بتوانند کلمات مربوط به زنان را با مفاهیم علوم تجربی جفت کنند. مطالعه نشان میدهد نه فقط مردان بلکه زنان نیز به مشارکت و ارتباط بیشتر مردان در علوم تجربی نسبت به زنان، معتقدند. مشخص میشود که وقتی به تعداد کافی الگوی شناخته شده وجود نداشته باشد، چنین کلیشههای ضمنی وجود خواهند داشت و دائما تقویت میشوند.
مجریان و اعضای کمیتههای استخدام و ارزیابی در رابطه با اینکه آیا زنان در زمینه STEM (در محیطهای کاری) مورد تبعیض واقع میشوند و آیا پروسه کاری و استخدام آنها تحت تاثیر عواملی غیر از شرایط استخدامی مربوط به کار و حرفه آنها، مثل بالانس کار و زندگی و یا تعهدات خانوادگی قرار میگیرد یا نه. تعدادی از ۴۰ کمیته استخدام مورد بررسی اذعان کردند که مسائلی از این دست برایشان اهمیتی ندارد. حال آنکه بقیه این عوامل را در امر استخدام و پیشرفت شغلی دخالت میدادند.
جالب این است که در اثر وجود چنین پیش فرضهای ضمنی شاهد چنین نتایجی در رابطه با استخدام هستیم. محققان دریافتند که کمیتههایی که از سدهای پیش روی زنان مطلعتر هستند به احتمال بیشتر و با داشتن حساسیت بالاتری بیشنر تلاش میکنند تا به پیش فرضهای ضمنی خود که میگویند علوم تجربی ذاتا مردانه، فائق آیند. از سویی دیگر شرکتهایی که بیش از بقیه نشان می دهند که علم تجربی نباید جنسیتی شود، و بایاسهای مربوط به جنسیت دیگر وجود ندارد، تمایل کمتری به استخدام و ارتقا زنان دارند.
مهم است تا اعضای کمیته انتخاب و استخدام آموزش کافی در زمینه بایاسهای مربوط به جنسیت و کلیشههای جنسیتی ببینند و روشها و استراتژیهای لازم را جهت اطمینان از اینکه گرفتار چنین کلیشهها و خطاهایی نمیشوند، بدانند.
اگر ما الگوهای مختلفهای هر کدام از جنسیتها را نداشته باشیم، محتملتر خواهد بود که زنان و اقلیتها مورد تبعیض واقع شوند حتی در زمینه استخدام و پیشرفت شغلی. همین مسائل موجود در دنیای کار و شغل خود سبب کمتر شدن الگوها خواهد شد. با چنین وضعی این را به راحتی میتوان پیشبینی کرد.