درست در زمانهایی که تصمیم بر نداشتن فرزند همچنان توسط دیگران پذیرفته و تایید نشدهاست، جوامع مربوط به بیفرزندی داوطلبانه شکل گرفته و زیاد شدند ( در مورد افرادی که تمایلی به داشتن فرزند ندارند). در نظر دانشجویان، افرادی که به صورت داوطلبانه تصمیم به نداشتن فرزند میگیرند، نه تنها افراد خوشحال و راضی نیستند، بلکه معتقدند این رفتار آنها در مقایسه با کسانی که بچهدار میشوند کاملا ناپسند و غیر اخلاقی است.
علارغم برچسبهایی که به این افراد زده میشود،از کاهش آمار تولد در آمریکا و سایر مناطق جهان چنین برداشت میشود که امروزه افراد بیشتری تصمیم به بچهدار نشدن میگیرند. هنوز تحقیقات محدودی در حوزه جوامع بیفرزندی داوطلبانه، خصوصا مردان بدون فرزند، انجام گرفتهاست.
بدین ترتیب، در مطالعه کیفی اخیر، با همکاری اسمیت، نایت، فلچر و مکدونالد ، علت تصمیم مردان به بچهدار نشدن و تجربیاتی که پیرامون این تصمیم وجود دارند، مورد بررسی قرار گرفت.
سابقاً فقط درمورد زنانی که تجربه بیفرزندی داوطلبانه را داشتهاند تحقیق شده بود و تلاش کرده بود فشار اجتماعی که زنان را مجبور به بچهدار شدن میکند، به تصویر بکشد. در این تحقیقات معلوم شد که اکثر زنان به خاطر این تصمیم خود به «خودخواهی» یا «ناتوانی» متهم میشوند.
با اینکه این فشارهای اجتماعی بر مردان کمتر از زنان است، با این حال مردانی که تصمیم به بیفرزندی میگیرند کمتر از زنان احساس رضایت میکنند. علت این پدیده میتواند این باشد که مردان از بچهدار نشدن، چیز زیادی عایدشان نمیشود. به علاوه، مردان بدون فرزند در مقایسه با پدران، بیشتر در ریسک آسیبهای فیزیکی و روانی و یا حتی مرگ و خود کشی قرار دارند.
برای درک بهتر تجربیات روانی که موجب چنین تصمیمی در مردان میشود، تیم تحقیقاتی با ۱۱ نفر از مردان بدون فرزند (بین سنین ۲۸ تا ۳۴ سالگی) در استرالیا مصاحبه کردند و ۵ دلیل اصلی که موجب پیدایش این تصمیم شدهاست را مشخص نمودند:
۱. متفاوت بودن
اکثر مردان اصرار داشتند که از هنجارها و قواعد عرفی دور هستند و اصطلاحاً فرد «سنتی» نمیباشند. آنها معتقدند که مجبور نیستند خود را با نقشهای جنسیتی و استانداردهای جامعه مطابقت دهند. به عنوان مثال، به تفاوت بین یکی از مردان با دیگران برادرانش از زبان خودش توجه کنید:
«دو تن از برادران من در حدود ۲۵ سالگی ازدواج کردند و احساس من این است که هر دو در مقوله بچهدار شدن و ازدواج عجله کردهاند، لزا آنها را به هیچ وجه درک نمیکنم. انگار نمیتوانستهاند صبر کنند تا به حد کافی مرد شوند، … و فکر کنم در نهایت این من هستم که همیشه به عنوان یک ‹عموی عجیب› برای بچهها شناخته خواهم شد، ولی من از شرایطی که دارم خیلی هم خوشحالم!»
اکثر مردها بر این باورند که سایر افراد از بچهدار شدن دلایل خاصی دارند، مانند مراقبت از آنها هنگام پیری.
۲. تجربه عدم صمیمیت با پدر
میتوان گفت عدم صمیمیت با والدین، خصوصا پدر، دلیل مشترک بین اکثر این افراد بود. مردها تجربیاتشان از روشهای غیر صمیمانه پدرانه را با آنچه به نظرشان ایدهآل میرسید ( مانند عوض کردن پوشک، نگهداری از کودک و … ) مقایسه میکرند. آنها معتقدند که اگر روزی پدر شدند، بر خلاف پدران خود، فردی احساسی و صمیمی خواهند بود. این باور تصمیم بچهدار شدن را به چالشی بزرگ در زندگی این مردان تبدیل کردهاست.
۳. از دست دادن آزادی یا سرمایه
برخی از مردان، بچهدار شدن را تهدیدی برای آزادی و امنیت مالی خود میدانند، گاهی حتی این حس خود را «خودخواهی» نیز تلقی میکنند. برخی نیز عنوان میکنند که از لحاظ مالی آمادگی بچهدار شدن را ندارند. با این حال این افراد سعی دارند به شیوه دیگری در اجتماع نقش خود را ایفا کنند، مانند ‹ایجاد تغییرات در جامعه›.
۴. مشاهده تجربیات منفی دیگران
برخی از مردان تصمیم بیفرزندی داوطلبانه را با تجربیات بد دوستان و اطرافیانشان توجیه میکنند. به گفته این افراد، بچهدار شدن عواقبی مانند از دست دادن زندگی جنسی و سر و کله زدن با بچههایی که رفتار نامناسبی دارند، خواهد داشت. هیچ یک از مردها حتی یک تجربه خوب از کسانی که بچهدار شدهبودند و مشغول به بزرگ کردن بچه بودند به یاد نداشت.
۵. ترسهایی پیرامون جهان
این افراد بیان میکنند که آوردن کودک به چنین جهان «بیرحمی» اصلاً منصفانه نیست. نگرانیهایی که در این مورد وجود دارد عبارتند از: «افزایش جمعیت»، «بحرانهای انرژی» و «تغییرات آب و هوایی».
جالب اینجاست که به گفتهی این افراد، فشارهای خارجی تاثیر چندانی در اتخاذ این تصمیم ندارند. برخی از مردان زیاد به مساله بچهدار شدن فکر نکردهاند و از این رو اهمیتی برایشان ندارد. با این حال، برخی از ترس از دست دادن شریک خود، از صحبت کردن با آنها در این مقوله اجتناب میکنند.
با اینکه به نظر میرسد جامعه، خانواده و دوستان این افراد تاثیر زیادی در تصمیم آنها مبنی بر بچهدار نشدن ندارد، در حین مصاحبه مشخص شد که برخی مردان تحت تاثیر انتخاب همسرشان در مورد داشتن یا نداشتن فرزند قرار میگیرند.
علارغم تمامی دلایلی که این افراد را به بیفرزندی تشویق میکنند، محققان معتقدند برای این افراد «هیچ وقت دیر نیست» و همیشه راه بازگشتی هست. جالب است بدانید با این که جواب تمامی این مردها به سوال «آیا تصمیم دارید در آینده بچهدار شوید؟» به طرز قاطعانهای «به هیچ وجه» بود، ولی به نظر نمیرسید در مورد تصمیم خود زیاد هم مُصر باشند.
برخی مردان از تجربیات شیرین خود با سایر کودکان، مانند بچه خواهر یا برادر خود، میگفتند و اعتراف میکردند که ممکن است در آینده نظرشان در این مورد تغییر کند. یکی از شرکت کنندگانی که تحت عمل وازکتومی قرار گرفته بود نیز میگفت که اگر همسرش باردار شود، حاضر است بچه را نگه دارد!
نظر محققان این است که انعطافپذیری مردان به عنوان یک مکانیسم محافظتی به آنها این امکان را میدهد که در مورد آنچه پیش میآید، سازگار شوند. اکثر مردها به این نتیجه رسیدهاند که تصمیم بر عدم بچهدار شدن در مردان میتواند تصمیمی متغییر باشد، در حالی که طبق تحقیقات انجام شده، بیفرزندی یک تصمیم بی برو برگرد برای برخی زنان است.
شاید برایتان عجیب باشد، اما تمامی دلایلی که باعث تصمیم به بیفرزندی در مردان میشود، مانند نیاز به آمادگی بیشتر، ضرورت محافظت از کودک در برابر خطرات دنیا و نیاز به برقراری رابطه صمیمی با کودک، نشانههایی از یک والدین خوب هستند.