چرا روانشناسی کودکان 9-11 سال مهم است؟
سن ۹ تا ۱۱ سالگی یکی از مراحل مهم رشد بچهها است که در اینجا درباره خصوصیات آن و روانشناسی کودک در این دوره صحبت کردهایم.
اطلاع داشتن از ویژگیهای هر بازه سنی، میتواند تاثیر مثبت زیادی روی کیفیت روابط ما با فرزندانمان داشته باشد. در این مقاله به اواسط دوران کودکی، یعنی سنین ۶ تا ۱۲ سال، بهویژه از ۹ تا ۱۱ سالگی، میپردازیم؛ یعنی درست تا قبل از رسیدن به بلوغ جنسی. ویژگیهای جسمی، دوستیابی، رشد عاطفی و رشد اخلاقی در این دوره از زندگی، جزو موضوعاتی هستند که درباره آنها حرف میزنیم.
ویژگی های مهم کودک سنین ۹ تا ۱۱ سال
در ادامه، ویژگیهای مهم کودکان در سنین ۹ تا ۱۱ سال را در چند دسته جا دادهایم و برایتان نوشتهایم. فقط بگذارید ابتدا توضیح کوتاهی بدهیم. منظور از ویژگیهای جسمی یا فیزیکی، مواردی مثل رشد جسمی کودک و مهارتهای حرکتی او است. دستهی بعد، ویژگیهای اجتماعی است که شامل معاشرت بچهها با یکدیگر و قابلیتهای آنها در دل اجتماع میشود. بعدی ویژگیهای عاطفی است که نشان میدهد بچهها چطور با احساساتشان کنار میآیند و چطور آنها را ابراز میکنند. بعد نوبت به ویژگیهای فکری و اخلاقی آنها میرسد؛ اینکه بچهها در این سن و سال چطور یاد میگیرند و چه اخلاقهای خاصی از آنها سر میزند.
بازه ۹ تا ۱۱ سال دورهای است که رشد جسمی کودک در آن شروع به اوج گرفتن میکند. این اوجگیری کودک را برای بلوغ و ورود به دوران نوجوانی آماده میکند. در این دوره، استفاده از تکنیکهای «یادگیری فعال» توصیه میشود؛ مخصوصا فعالیتهای عملی که تنها به نشستن و گوش دادن محدود نمیشوند، عالی هستند. در این سن و سال همچنین بین دخترها و پسرها حس رقابت جدیتری شکل میگیرد و باید سعی کرد که از فعالیتهایی که به رقابت بین دو جنس دامن میزند، دوری کرد.
بعضی از موارد اصلی ویژگی های کودکان ۹ تا ۱۱ سال از این قرار است:
ویژگی های جسمی
- سرعت رشد عضلات بزرگ همینطور بالا میرود و قدرت، تعادل و هماهنگی آنها بیشتر میشود
- کودک سطح انرژی بالایی دارد و میتواند بسیار فعال باشد
- تفاوت سرعت رشد در بین دو جنس: دخترها معمولا سریعتر از پسرها به بلوغ میرسند
- هماهنگی میان عضلات کوچک بیشتر میشود
ویژگی های اجتماعی
- عموما به بزرگترها به چشم افراد شایسته، قابل اعتماد و منبع اقتدار نگاه میکنند
- بهخاطر احترام و ارزشی که برای شایستگی افراد بزرگسال قائل هستند، قوانین آنها را رعایت میکنند
- به گروه، باشگاه و دار و دسته خود وفادارند
- از رمز گذاشتن و رمزی صحبت کردن لذت میبرند.
- روابط دوستیشان رفتهرفته قویتر و پیچیدهتر میشود.
- حضور در جمع افراد همجنس برایشان اهمیتی دو چندان دارد و به شکلدهی هویتشان کمک میکند.
- کار گروهی و همکاری را به تکروی ترجیح میدهند.
- فشار همرنگ شدن با جماعت (از سوی همسن و سالها) بر آنها بیشتر میشود
- از مذاکره و سازش با همسن و سالها برای حل مسائل استفاده میکنند.
ویژگی های عاطفی
- معمولاً باورهای والدین و کلا خانواده را قبول دارند.
- به بچههای بزرگتر با دیده تحسین نگاه میکنند و از آنها الگو میگیرند.
- روی مهارتهای تصمیمگیری خود کار میکنند.
- آرامآرام شروع به زیر سوال بردن صلاحیت افراد میکنند.
- به همنشینی با بزرگترهای دلسوز نیاز دارند.
- مقایسه شدن/مقایسه کردن خودشان با دیگران برایشان راحت نیست و بهسختی درکش میکنند.
ویژگی های تفکر
- تواناییهای تحصیلی هرکدامشان نسبت به دیگری بسیار متفاوت است.
- دامنه توجه آنها نسبت به قبل بیشتر است، ولی علایق خیلی از آنها بهسرعت تغییر میکند.
- در ابتدای راه یادگیری قضاوت درست قرار دارند.
- قضاوت و نگاهشان به مسائل، مطلق است: یا خوب یا بد. برای بین این دو، جایگاه چندانی قائل نیستند.
- به جمعآوری کلکسیون و مجموعه و داشتن سرگرمی خاص علاقه دارند.
ویژگی های اخلاقی
- نسبت به خانواده مستقلتر میشوند و خودشان را به دوستان نزدیکتر میکنند.
- بیشتر از قبل به جسم خود توجه میکنند. ممکن است نسبت به بدنشان دچار وسواس شوند و کم غذا بخورند. درواقع این مشکلات خیلی اوقات از همین سن و سال شروع میشود.
تاثیر جنبه های مختلف رشد کودک بر روانشناسی او
از سن ۶ تا ۱۲ سالگی را بهعنوان اواسط دوران کودکی میشناسند؛ مقطعی که بازه سنی مورد بحث ما در این مقاله را هم در بر میگیرد. هر جنبه از رشد کودک در این مرحله روی روان او تأثیرات خودش را میگذارد که آشنایی با آنها بد نیست.
در این بازهٔ سنی، مانند قبل از آن، رشد مغز از عوامل ارثی تاثیر میگیرد. به همین خاطر عوامل ارثی نقش زیادی در سرعت رشد قوای فکری کودک دارند. ازطرفی این عوامل اگر مشکلدار باشند ممکن است ناهنجاریهایی در رشد ذهنی کودک به وجود بیاورند. بهخاطر وراثت، والدینی که هوش بالایی دارند احتمال زیادی دارد که فرزندشان هم باهوش شود؛ البته بهشرط آنکه این ویژگی تحت تاثیر ژنهای ناهنجار قرار نگیرد. ناهنجاری ژنتیکی میتواند روی سرعت رشد توانایی یادگیری بچهها در اواسط کودکی، تاثیر منفی زیادی بگذارد.
در این بازه سنی، محیطِ زندگیِ کودک تأثیر فراوانی روی رشد تواناییهای ذهنی و شناختی او میگذارد. مدت زمانی که او صرف یادگیری میکند هم از عوامل محیطی اثرگذار است. کودکی که روزانه زمان کافی برای یادگیری میگذارد، احتمالا نسبت به دیگرانی که چنین کاری نمیکنند، رشد شناختی سریعتری را تجربه خواهد کرد.
در اواسط کودکی، بچهها خیلی از مهارتها را بهواسطه مشاهده یاد میگیرند. به همین خاطر اطرافیان و افرادی که با کودک زیاد برخورد دارند با رفتارشان روی رشد ذهنی او اثر میگذارد. مثلا بچههایی که در مدرسه با هم سن و سالهایشان بیشتر معاشرت میکنند، احتمالا رشد شناختی بهتری خواهند داشت؛ به خاطر آنکه فضای مدرسه کنجکاوی و تمایل به یادگیری را تحریک میکند.
رشد شخصیتی، اخلاقی و اجتماعی هم جزو جنبههای مهم اواسط کودکی هستند. جنس معاشرت اجتماعی، سطح رشد تواناییهای شناختی و ویژگیهای وراثتی در این زمینه نقش پررنگی دارند. بچهها الگوهای رفتاری خودشان را براساس معاشرتهای دیگران شکل میدهند. بهخاطر نقش پررنگ یادگیری از طریق مشاهده، بچهها را در این بازه سنی میتوانیم منعکسکننده ویژگیهای اخلاقی اطرافیانشان بدانیم.
بنا به نظریه رشد پیاژه (Piaget)، رشد اخلاقی و شخصیتی بچهها از همین دوره اواسط کودکی آغاز میشود. در نظریه فوق، این دوره جزوی از «مرحله عملیات عینی» (Concrete operational stage) محسوب میشود؛ مرحلهای که کودک شروع به تفکر منطقی میکند و به نظرات دیگران درباره خودش توجه نشان میدهد. در این مرحله، معاشرت بچهها با اولیا و مربیان کمکشان میکند که کنترل احساساتشان را یاد بگیرند. آنها با دنبال کردن رفتار بزرگترها متوجه این واقعیت میشوند که مردم قرار نیست همیشه افکار و احساساتشان را با دیگران در میان بگذارند.
یک نظریه دیگر هم با نام نظریه رشد اریکسون داریم که «مرحله سازندگی در برابر احساس حقارت» را برای اواسط کودکی انتخاب کرده است. طبق این نظریه، بچهها به واسطه معاشرتهای اجتماعی و پاداش گرفتن، از بابت تواناییها و دستاوردهایشان احساس غرور میکنند. زمانی که کودک کاری هرچند ساده را به سرانجام میرساند، راهنمایی و تعریف و تمجیدهای والدین به او انگیزه میدهد تا در موقعیتهای اجتماعی مختلف، با اعتماد به نفسی بیشتر و بیشتر ظاهر شود.
در این مرحله، رشد اجتماعی و شخصیتی کودک، اعتماد به نفس او را برای مستقل شدن بالا میبرد. کودکان در این بازه سنی، اخلاق خود را براساس ارزشهای ترویجشده توسط بزرگترها در جمعهای کوچک، شکل میدهند؛ پس والدین باید به انتقاد سازنده از کودک توجه کافی نشان بدهند.
مقاله مرتبط: انواع سبک های فرزندپروری
چطور با کودکان 9 تا 11 ساله باید رفتار کنیم؟
برای آنکه در این مقطع حساس با فرزند خود رفتار بهتری داشته باشید، باید به اصول فرزند پروری توجه داشته باشید به عنوان نمونه میتوانید میتوانید از نکات زیر کمک بگیرید:
- برای فرزندانتان وقت بگذارید. با او درباره دوستانش، دستاوردهایش، مشکلاتش و چیزهایی که انتظارش را میکشند صحبت کنید.
- در جریان اوضاع مدرسه او باشید. در جلسات اولیا و مربیان شرکت کنید و با معلمهای او دیدار داشته باشید.
- فرزندتان را تشویق کنید که در باشگاهها و گروههای مختلف داخل و بیرون مدرسه عضو شود؛ مثلا در یک تیم ورزشی.
- به او کمک کنید تا به برداشت خودش از درست و غلط برسد. درباره کارهای خطرناکی که ممکن است دوستانش او را به انجام آنها تشویق کنند صحبت کنید. منظورمان کارهایی مثل: سیگار کشیدن، آسیب زدن به خود و رفتارهای پرخطر دیگر است.
- در راهِ مسئول بار آمدن راهنماییاش کنید. او را در کارهای خانه، مثل آشپزی و تمیزکاری، شرکت بدهید. با او درباره پسانداز کردن و خرج کردن درست پول صحبت کنید.
- با خانوادههای دوستان فرزندتان رفت و آمد به اندازه داشته باشید.
- درباره اهمیت احترام گذاشتن به سایرین با او صحبت کنید. تشویقش کنید هوای دیگران را داشته باشد. به او بگویید در مواقعی که دیگران با او برخورد درستی ندارند و بیاحترامی میکنند، چه باید بکند.
- به او کمک کنید اهدافی برای خودش تعیین کند. او را تشویق کنید که درباره تواناییها و مهارتهایی که دوست دارد به دست بیاورد و همینطور راه رسیدن به آنها فکر کند.
- قوانین واضح و مشخصی تدوین کنید و آنها را اجرا کنید. با فرزندتان درباره انتظاراتتان از او، زمانی که بزرگتری پیشش نیست، صحبت کنید. اگر دلیل هر قانون را توضیح دهید، در خیلی از مواقع او خودش متوجه میشود که چه باید بکند.
- اگر لازم شد برای محافظت از او سراغ تذکر و تنبیه اصولی بروید. اما فکر تنبیه بدنی را هم نکنید که تنها دلخوری و احساس گناه میآورد.
- موقع تعریف و تمجید، فرزندتان را ترغیب کنید که درباره کارهایی که به نتیجه رسانده فکر کند. در کنار گفتن عباراتی مثل «به تو افتخار میکنم»، از جملاتی مثل «حتما حسابی احساس رضایت کردی» هم استفاده کنید. اینطوری او تشویق میشود که حتی زمانی که کسی کارهای خوبش را نمیبیند، رفتار خوبی داشته باشد و تصمیمات درستی بگیرد.
- هر موقع که صلاح دانستید، درباره تغییرات جسمی و روحی-روانی دوران بلوغ با او صحبت کنید.
- تشویقش کنید که هر روز مطالعه کند. جویای تکالیف درسی او باشید.
- با کودک صادق و مهربان باشید و همه اعضای خانواده مثل کوه پشت او و یکدیگر باشید.
منبع: مجله کودک دانزی