انتشار این مقاله


پیچیدگی فرونکاستنی

آیا تا به حال به چشمان خود دقت کرده‌اید؟ ظرافت مثال زدنی اجزای تشکیل دهنده آنان برای هر فرد ذی‌شعوری انکار‌ناپذیر است. اما بیایید کمی دقیق‌تر باشیم. نحوه بوجود آمدن سیستم پیچیده‌ای مانند چشم چگونه می‌تواند باشد؟ سالیانی دراز است که دانشمندان و افراد صاحب سخن در جهان بر سر حل سوال فوق اختلافات سختی […]

آیا تا به حال به چشمان خود دقت کرده‌اید؟ ظرافت مثال زدنی اجزای تشکیل دهنده آنان برای هر فرد ذی‌شعوری انکار‌ناپذیر است. اما بیایید کمی دقیق‌تر باشیم. نحوه بوجود آمدن سیستم پیچیده‌ای مانند چشم چگونه می‌تواند باشد؟ سالیانی دراز است که دانشمندان و افراد صاحب سخن در جهان بر سر حل سوال فوق اختلافات سختی با یکدیگر دارند. به طور عمده خلقت‌گرایان اعتقاد به وجود طراحی قدرتمند برای تمامی سیستم‌های پیچیده طبیعی دارند. در سویی دیگر تکامل‌گرایان دیدگاهی کاملا متفاوت را برگزیده‌اند. در ادامه با ما همراه باشید تا به بررسی این موضوع بپردازیم.

سیستم‌های زیستی در جانداران پیچیده اغلب دارای اجزای فوق‌العاده زیادی می‌باشند. آیا می‌توان مکانیسمی برای پدیداری آن‌ها صرف نظر از خلقت حساب شده‌ی ناگهانی‌شان یافت؟ به مثال ابتدایی خود باز‌می‌گردیم.

ساختار پیچیده چشم انسان به عنوان مدرکی برای حمایت از نظریه خلقت مورد استفاده قرار می‌گیرد. تا جایی که در سال ۱۸۰۲ فیلسوفی به نام ویلیام پیلی خلقت چشم را معجزه طراحی نامیده است.

از نظر ساختاری، چشمان انسان از لایه‌هایی مانند شبکیه، مشیمیه، صلبیه و غیره تشکیل شده‌ است. در اینجا می‌خواهیم یکی از این اجزا را حذف کنیم. عدسی را برای این کار انتخاب می‌کنیم! چشمان انسان بدون عدسی تقریبا ۹۰٪ دید دقیق خود را از دست خواهند داد. این بدین معناست دیگر نخواهید توانست اعمالی از جمله تماشای فیلم، تشخیص دوستان و مطالعه را انجام دهید. در اینجاست که خلقت‌گرایان توجیه خود را ارائه می‌دهند.

سیستمی به پیچیدگی چشم انسان، با حذف کوچکترین اجزایش کارایی خود را بطور کامل از دست خواهد داد. پس چطور ممکن است این نظم خارق العاده نتیجه روندی تدریجی باشد؟ در نتیجه یقیناً طراحی هوشمند (intelligent designer) علت و مسبب وجود آن خواهد بود.

تعریف پیچیدگی فرونکاستنی

در منابع به ادعای مطرح شده برای عدم توانایی توجیه سیستم‌های پیچیده بوسیله تکامل، نام پیچیدگی‌های فرونکاستنی گذاشته شده است. این اصطلاح نخستین بار توسط Michael Behe در کتاب «جعبه سیاه داروین» مطرح شد.

بر این اساس سیستم‌های دارای اجزای متعدد، فقط و فقط در صورت وجود تک تک اجزایشان قادر به فعالیت خواهند بود، به‌گونه‌ای که شما نمی‌توانید یکی از اجزای آن‌را جدا کرده و دستگاه کماکان قادر به کار کردن باشد. به‌عنوان مثال می‌توانید موتور یک اتومبیل را در نظر بگیرید که برای حرکت نیازمند تمامی اجزای خود است. پیچیدگی‌های موجود در این دستگاه‌ها را اصطلاحاً پیچیدگی‌های کاهش‌ناپذیر یا فرونکاستنی می‌نامند.

پاسخ تکامل‌گرایان

ساختمانی با ظرافت چشمان انسان طی میلیون ها سال تکامل تدریجی حاصل شده است. با این حال از دیدگاه نظری حذف هر یک از اجزای آن موجب به صفر رسیدن کارایی آن نخواهد گردید. بطور مثال در صورتی که عدسی از چشم انسان حذف گردد، باز هم می‌توان وجود مانع یا موجودی بر سر راه، وجود آتش در محیط و یا روز و شب را تشخیص داد. این دقیقاً همان حالتی است که فردی با چشمان بسیار ضعیف هنگام برداشتن عینک خود تجربه می‌کند. یقیناً وجود چشمی حتی با کارایی پایین بهتر از فقدان آن برای موجود زنده خواهد بود. در طبیعت تعداد زیادی از موجودات را می‌توان یافت که ساختار چشم آن‌ها تنها توانایی تشخیص جهت نور را داراست. برخی دیگر تنها تصاویری مبهم از اشیا تشکیل می‌دهند. این‌گونه شیب‌های ملایم تکاملی چشم را می‌توان در تغییرات شرایط نوری، تغییرات فاصله تشخیص شکارچی یا شکار یافت. بر روی این شیب، جایگاه چشم انسان نزدیک به یک قله خواهد بود، هرچند نه مرتفع‌ترین قله، اما یکی از مرتفع‌ترین آن‌ها.

با پیشرفت علوم طبیعی، منتقدان نظریه تکامل توجه خود را بر سیستم‌های پیچیده سلولی مانند سیستم ایمنی و ساختارهای پیچیده مولکولی مانند موتور تاژک باکتری‌ها معطوف کردند. این در حالیست که تا به امروز پیشرفت‌های علمی قادر به توجیه بسیاری از این گونه انتقادات بوده است.

عرفان گلشن


نمایش دیدگاه ها (0)
دیدگاهتان را بنویسید