معرفی زلاندیا به عنوان یک قارۀ جدید شاید از سیاره خواندن پلوتو سختتر باشد.
آنطور که زمینشناسان میگویند؛ در اعماق نیوزیلند (یا زلاند نو) قارهای مدفون شده که طی مدت زمان بسیار طولانی از نظرها پنهان مانده است. اما چون کسی (منظور نهاد است) جهت رسمیکردن یک قارۀ جدید حضور ندارد، دانشمندان به ناچار باید در میان خود قضاوت کنند.
گروهی از زمینشناسان در حال کندوکاو جهت ارائه مدارک علمی دال بر قاره بودن زلاندیا (Zealandia) – که قرار است در شمارۀ مارس/آوریل ۲۰۱۷ مجلۀ GSA Today انتشار یابد – میباشند؛ از نظر آنان زلاندیا گسترۀ یکپارچهای از پوستۀ قارهای است که پهنهای به مساحت ۴/۹ میلیون کیلومتر مربع را پوشش میدهد؛ یعنی تقریباً به اندازۀ شبهقارۀ هند. برخلاف اکثر قارههای خشک (بالای سطح آب)، در حدود ۹۴ درصد از مساحت زلاندیا در زیر اقیانوس واقع شده است. تنها نیوزیلند، نیو کالدونیا (New Caledonia) و تعدادی جزیرۀ کوچک بالاتر از سطح آب قرار گرفتهاند (که همان ۶ درصد باقیمانده را تشکیل میدهد).
نیک مورتیمر (Nick Mortimer)، زمینشناس، از مرکز GNS Science نیوزیلند در این باره میگوید:
اگر میتوانستیم [آب] اقیانوسها را حذف کنیم، آشکارا مشخص میشد که زلاندیا ۳۰۰۰ متر بالاتر از سطح پوستۀ اقیانوسی واقع شده است. اگر به خاطر سطح اقیانوس نبود، ما مدتها پیش زلاندیا را به عنوان چیزی که واقعاً هست – یک قاره – به رسمیت شناخته بودیم.
صرف نظر از وجود شواهد کافی، زلاندیا راه بسیار دشواری – جهت کسب عنوان خود – در پیش رو دارد؛ چرا که برخلاف سیارات و دورههای زمینشناسی، هیچگونه نهاد (کمیته) بینالمللی جهت تأیید نمودن رسمی این قارۀ نو وجود ندارد. این در حالی است که تعداد قارههای فعلی نیز – معمولاْ ۶ و یا ۷ – در هالهای از ابهام میباشد؛ چرا که زمینشناسان آسیا و اروپا را رویهمرفته “اوراسیا” (Eurasia) میخوانند.
به عقیدۀ کیث کلپیس (Keith Klepeis) – زمینشناس و حامی به رسمیتشناختن زلاندیا – از دانشگاه ورمونت (University of Vermont)؛ این مسیر صعبالعبور از آنجا ناشی میشود که هیچکس انتظار اضافهشدن یک قارۀ جدید را نداشته است و این کشف، مصداق بارز “چیزهای بزرگ و سرراست از دیدگان پنهان میمانند” میباشد.
مورتیمر و دیگر زمینشناسان تا کنون یک دهه زمان صرف تشکیل و تکمیل پروندهای برای زلاندیا نمودهاند و آنطور هم که اظهار داشتهاند، موفق به ارایۀ مدارک مورد نیاز و هموار نمودن مسیر رسمیسازی این قاره شدهاند. از جملۀ این شواهد میتوان به سنگهای گرانیتی زلاندیا اشاره کرد که با بازالت (Basalt) آتشفشانی که در پوستۀ اقیانوسی دیده میشود، تفاوت دارد. زلاندیا همچنین زیر سایۀ نواری از پوستۀ اقیانوسی، هیچگونه اتصالی با استرالیا ندارد.
مورتیمر ادامه میدهد:
اگر زلاندیا با استرالیا اتصال فیزیکی داشت، در آن صورت خبر کشف یک قارۀ جدید به نام زلاندیا سروصدا به پا نمیکرد؛ بلکه افزایش ۴/۹ میلیون کیلومتری مساحت استرالیا خبرساز میشد.
اندازه نیز مسئلۀ مهمی است. هیچگونه شرطی مبنی کمینه اندازه (Minimum Size) برای یک قاره وجود ندارد؛ با این وجود مورتیمر و همکارانش این کمینه را یک میلیون کیلومتر مربع تعریف میکنند. پذیرفتهشدن این معیار پیشنهادی، زلاندیا را به لاغراندامترین قارۀ زمین – با مساحتی در حدود سهپنجم استرالیا – تبدیل خواهد نمود (هر دو مناطق زیردریایی و خشک در تشکیل مساحت کلی این قاره نقش دارند). در این قسمت بهتر است نگاهی به دو اصطلاح زمینشناسی داشته باشیم:
- میکروقاره (Microcontinent) قطعات کوچکتر پوستۀ قارهای به این نام خوانده میشود.
- شبهقاره (Subcontinent) میکروقارهای که به قارۀ بزرگتر متصل باشد، شبهقاره نامیده میشود.
بنابراین زلاندیا با داشتن مساحتی بالغ بر ۶ برابر ماداگاسکار (Madagascar) – یکی از میکروقارههای بزرگ – کاملاً واجد شرایط یک قارۀ مستقل – و نه میکروقاره – میباشد.