تأثیر بیسابقهای که بشر بر زمین گذاشتهاست بر همۀ ما روشن است. به ندرت روزی میگذرد بی آن که رسانهها خبری دربارهی تأثیر فعالیتهای اقتصادی انسانها بر آبوهوای زمین یا گونههای در معرض انقراض منتشر نکنند. در واقع، تأثیرگذاری ما بر این سیاره به اندازهای ژرف و عمیق است که برخی دانشمندان اصرار میورزند دورهای از تاریخ که در آن حضور داریم را آنتروپوسین (-Anthero به معنای انسان) نام نهند.
اما آیا میدانستید هماکنون انسانها مسئول تغییراتی گسترده در مسیر تکامل هستند و تغییراتی که در زمین ایجاد میکنیم به اندازهای عمیق هستند که سرنوشت تکاملی میلیونها گونه در دستان ماست؟ اینها چه تغییراتی هستند که تا این اندازه در شکلگیری تکامل نقش دارند؟
آلودگی، اوتروفیکاسیون (Eutrophication)، شهرنشینی، جنگلزدایی، گسستگی زیستگاهها، تغییر در اقلیم جهانی، شکار و ماهیگیری بیش از حد مجاز، هجوم گونههای بیگانه، اهلیکردن و پیدایش بیماریهای جدید و ناپدید شدن قدیمیها چند مورد از این تغییرات هستند.
تقریباً تمامی آنها تأثیرات تکاملی دارند. برخی از آنها در سطح جهانی تأثیرگذارند – مانند تغییرات آبوهوا ناشی از فعالیتهای انسانی – در حالی که برخی دیگر بیشتر تأثیرات محلی دارند – از جمله آلودگی و گسترش شهرنشینی.
مطالعهی جدیدی که توسط Marina Albert و تیم تحقیقاتی ایشان در PNAS منتشر شدهاست و سری مقالاتی که در Philosophical Translations of the Royal Society B منتشر شدهاست، جایی برای تردید در این که انسانها مسئول موج جدید و سریعی از تغییرات تکاملی هستند، باقی نمیگذارند.
چند مثال این نکته را روشنتر میکنند.
در بین زیستشناسان شناخته شدهاست که ماهیگیری تجاری تأثیر زیادی بر گونههای ماهی داشتهاست. با هدفقراردادن ماهیهای بزرگتر – که در ماهیگیری تجاری انجام میشود – برخی گونهها به مرور کوچکتر شدهاند و نسبت بیشتری از آنها در سنین کمتر و اندازههای کوچکتر به بلوغ میرسند.
در مناطق شهری – که تأثیر فعالیتهای انسانی بسیار مشخص است، مطالعات بسیاری نشاندادهاند که گیاهان و جانوران، بومی یا غیر بومی، در پاسخ به دگرگونی محیط تطابق یافتهاند. معروفترین نمونه، به اصطلاح، ملانینیشدن صنعتی (Industrial Melanism) نامیدهمیشود. این واقعه سبب کاهش چشمگیر تعداد شاپرکهای فلفلی در انگلستان در قرن نوزدهم شد؛ زمانی که صنعتیشدن سبب شد آلودگی، تنهی درختان را بپوشاند و گونههای تیرهرنگ را در برابر پرندگان شکارچی مستتر کند. اما هنگامی که آلودگی در دههی ۱۹۷۰ از بین رفت، وضعیت معکوس شد و شاپرکهای فلفلی سیاهرنگ شکارشده و مطابق با آن تعادل جمعیتی نیز تغییر کرد.
تغییرات دیگر شامل تغییر رنگ پرها در پرندگانی که در مناطق شهری زندگی میکنند، مقاومت ماهیها به آلودگی شدید در مسیرهای آبی و رشد علفهای هرزی در پیادهروها که بذرهای خود را منتشر نمیکنند، هستند.
اما واضحترین نمونهها مقاومت آنتیبیوتیکی است. همچنین، یکی از بدترین خبرها برای سلامت انسانها و اقدامات ما برای کنترل بیماریهای عفونی است که موجب تکاپو برای کشف انواع جدیدی از آنتیبیوتیکها شدهاست تا با مقاومت گستردهی میکروبی مقابله شود.
برای اولین بار در تاریخ ما توانایی آن را داریم که در مورد آینده فکر کنیم و تصمیم بگیریم. در وضعیت فعلی ما باید سیاستگذاران را به تفکر در مورد آیندهی سلامت انسانها و اقداماتی برای بهبود آن، نه فقط برای چند سال پیش رو، بلکه در چند نسل آینده ترغیب کنیم. آیندهی ما به آن بستگی دارد.