چه عاملی سبب میشود برخی افراد به راحتی عذرخواهی را پذیرفته و دستهای دیگر، تا ابد کینه به دل گیرند؟
در بسیاری از مواقع افرادی که کینه به دل میگیرند، افرادی هستند که انسانها را به دو دستهی خوب و بد تقسیم میکنند؛ کسانی که اشتباه میکنند و کسانی که حق با آنان است.
این امر در روانشناسی جداکردن (splitting) نام دارد و نخستین با توسط روانشناس بریتانیایی، ملانی کلین ( Melanie Klein ) مطرح شدهاست.
مفهوم جدا کردن از دوران کودکی آغاز میشود و معمولاً با افزایش سن، با گسترش دامنهی دید، به تدریج از بین میرود؛ اما در برخی از ما، هیچگاه تمایل به جداکردن افراد به دو دسته از میان نمیرود.
فردی که کینه به دل میگیرد، حق را کاملاً یک جانبه تصور میکند و فردی که ممکن است در حق آنها اشتباهی انجام دهد در دستهی بد قرار میدهد.
احساس خشم نسبت به افرادی که کار خطایی مرتکب شدهاست و تمایل به مجازات آنها نیز امری طبیعی برای ایندسته از افراد تلقی میشود.
مشکل آنجاست که حس کینه و خشمی که معمولاً با آن ظاهر میشود، تناسبی با مورد خطا ندارند؛ فردی که از شما کینه به دل میگیرد، ممکن است شما را نهتنها برای خطاهای اخیرتان مورد سرزنش و تنبیه قرار دهد، بلکه خطاها و اشتباههای گذشته را نیز مورد توجه قرار دهد؛ خصوصاً آنهایی که در زمان کودکی اتفاق افتادهاند.
علت این امر آن است که کودک، قدرت کافی و لازم را برای پاسخ به آسیبی که به او رساندهاند، ندارد؛ پس چارهای جز سرکوب خشم خود نداشته است. اکنون در سنین بزرگسالی، کاملاً به خود حق میدهد که خشم سرکوب شده را ابراز کند، حتی اگر این خشم روی هدف اشتباهی متمرکز شود.
ماهیت خشم برای مدتهای بسیاری طولانی، ذهن دانشمندان و روانشناسان را درگیر ساخته است؛ آیا همانگونه که فروید و پیروانش عقیده دارند یک غریزهی طبیعی انسانی است یا طبق عقیدهی کوهات، همواره یک واکنش به محرک بیرونی نظیر آسیب و یا تهدید است؟
عصبشناسان توجیه دیگری دارند؛ خشم در اغلب –نه همه- موارد، ترکیبی از عوامل زمینهساز درونی و محرکی بیرونی است.
برای مثال، زمانی که یک فردی دارای خشمی سرخورده است، قسمتی از آن به علت ویژگیهای شخصیتی او و قسمتی دیگر، به علت تجربیاتی است که از محیط کسب میکند.
این ترکیب همچنین نحوهی عملکرد نورونها در هنگام احساس خشم یا سرخوردگی و مواجه با تهدید را تعیین میکند.
حال بهترین راهکارها برای مواجه با افراد کینهای چه میباشد؟ در ادامه ۶ مرحله را بررسی خواهیم کرد.
۱- عذرخواهی کنید. در صورتی که واقعاً عمل اشتباهی از شما سرزده است، مسئولیت آن را به عهده گرفته و فرد را از اینکه نسبت به اشتباه خود واقف هستید، باخبر کنید.
درصورتی هم که عمل اشتباهی از شما سر نزده است، بدانید که طرف مقابلتان تصور دیگری دارد؛ پس با او صحیت کنید و وی را از سوء تفاهم به وجود آمده آگاه کنید و به او بگویید که قصد ناراحت کردن او را نداشتهاید.
۲- از طرف مقابل خود بپرسید که برای بهترشدن اوضاع چهکاری میتواند انجام دهید. در اغلب موارد، حسن نیت شما به همراه یک عذرخواهی از اشتباهتان، برای جبران کافی است.
۳- در بعضی موارد، باید به یاد داشته باشید که دلایل بسیار متعددی میتوانند دست به دست هم داده و منجر به بروز کینه شوند. هنگامی که سعی در بهتر شدن اوضاع دارید، این دلایل را بشناسید.
۴- پس از عذرخواهی و یا دفاع از خود، قضیه را به حال خود رها کنید. پافشاری زیاد بر یک ماجرا تنها سبب بدتر شدن اوضاع میشود. بدانید که کنارگذاشتن کینهها، اغلب تدریجی اتفاق میافتد. پس اجازه دهید زمان بگذرد.
۵- به فضای خراج از رابطه توجه کنید. اجازهی شایعه پراکنی را ندهید و سعی کنید در عین آرام کردن اوضاع، از افراد مورد اعتماد خود نیز مشورت دریافت کنید.
۶- و در آخر، بدانید که در برخی موارد، علیرغم تلاشهایتان ممکن است تغییری ایجاد نشوند. در این صورت، زمان آن فرا رسیده که کار، شغل یا رابطهی خود را رها کنید. هرچقدر هم که این امر دشوار باشد، نیاز است که انجام شود.