داروين و والاس همزمان تئوری انتخاب طبيعی را شرح دادند. چرا؟
تحقیقات جدید نشان داده که تکنولوژی جدید و ایدهها از مغز مدون ما پدیدار میشوند؛ نه از نابغه های منحصر بفرد. مقالات چنین میگویند که ابداعات، به وسیله پیشرفتهای جزئی، تلفیق ایدهها، موقعیت ها و شانس محض به وجود میآیند. درحالی که داروین، نیوتن و بقیه دانشمندان بسیار مستعد و منحصر بفرد بودند، آنها از یافته های قبلی که توسط دیگر دانشمندان کشف شده بود استفاده میکردند. یکی از نویسندگان مقاله مذکور بیان میدارد که بهترین چیز برای خلاقتر بودن این است که با افرادی که مخالف شما هستند صحبت کنید. دکتر مایکل موتوکیریشنا، سردبیر مقاله اظهار داشت:
فرآیند انقلاب فرهنگی به تکنولوژیها و تکنیکها اجازه ظهور میدهد، که هیچ فردی به تنهایی نمیتواند آن را خلق کند؛ زیرا درواقع مغز انسانها، به تنهایی، آنقدرها هم باهوش نیست.
ما میتوانیم وقتی دو نفرهمزمان یک ایده جدید دارند، شاهد این فرآیند باشیم _مثل چارلز داروین و آلفرد والاس با نظریه انتخاب طبیعی. بیشتر از اینکه داروین و والاس نابغه های قهرمان باشند، آنها در محیط فرهنگی یکسان، کتابهای یکسان میخواندند و به جزایری که تنوع بیولوژیکی داشتند سفر می کردند. محققان دریافتند که، نوآوری اجتماعی تحت تاثیر سه فاکتور میباشد:
١- جوامع بزرگتر مرتبط با هم که در آنها ایدهها بتوانند با هم ترکیب شوند.
٢- انتقال آسان دانشی مفید بین مردم به طوری که بتوان بر پایه آن ساختاری را شکل داد.
٣- تحمل انحراف: امتحان کردن چیزهای جدید سخت است و احتمال شکست بسیار. این بایستی مجاز باشد.
دکتر موتوکریشنا در این باره اظهار داشت:
برای نوآور بودن، بهتر است اجتماعی بود تا باهوش.
هیچ شکی وجود ندارد که در استعدادهای خام مردم تفاوت وجود دارد، ولی آنچه که استیو جابز را از جو بلاگز متمایز می کند، تماس آنها با ایده های شگفت انگیز و متفاوت میباشد. اگر میخواهید که خلاق تر باشید، بهترین کاری که میتوانید انجام دهید این است که با افرادی که با شما مخالفاند، صحبت کنید.