آیا کورتیزول اضافی در نتیجهی استرس روانی طولانیمدت به اضافه وزن منتج میشود؟ شواهدِ نه چندان ثابت شدهای پیشنهاد میکند که استرس به چاقی میانجامد. با این حال برخی از وضعیتهای بیماری وجود دارند که با تولید کورتیزول اضافی مشخص میشوند؛ به این بیماری سندرم یا بیماری کوشینگ میگویند (بیماری کوشینگ به طور ویژه با غدهی هیپوفیز قدامی ایجاد میشوند ولی سندرم کوشینگ به هر گونه افزایش هورمونهای قشر فوق کلیه اطلاق میگردد). در اصل هاروی کوشینگ در سال ۱۹۱۲ زنی ۲۳ ساله را توصیف کرد که از اضافه وزن، رشد موی زیاد و از دست دادن قاعدگی رنج میبرد. قند خون بالا و دیابت آشکار در یکسوم کیسها موجود بود. بیمارانی که به مدت طولانی پردنیزون مصرف میکردند شبیه این بیماران بودند و به اصطلاح مبتلا به Cushinoid syndrome بودند. توزیع مجدد ویژهای از چربی در اندامها، تنه و صورت وجود داشت که چاقی تنهای نامیده شد. افزایش عجیب وزن در صورت با “چهرهای مثل ماه” توصیف میشود. “قوز بوفالو” نیز به علت تجمع چربی در پشتشان به آنها اطلاق میگردد.
با این حال مشخصهی این بیماری افزایش وزن است. در سری کیسها، ۹۷% بیماران افزایش وزن مرکزی را تجربه میکردند و در ۹۴% آنها وزن کل بدن افزایش یافته بود. مقاومت به انسولین یکی دیگر از ویژگیهای سندرم کوشینگ است. اعتقاد بر این است که کورتیزول اثرات انسولین بر سلولهای عضلانی و… را کاهش میدهد و اجازه نمیدهد کربوهیدرات در آنها ذخیره گردد؛ به همین دلایل هم کورتیزول و هم پردنیزون باعث افزایش وزن میشوند. بسیاری از بیماران از این گله دارند که افزایش وزن آنها نه ربطی به غذای مصرفیشان دارد و نه به ورزشی که انجام میدهند. هر بیماری که به افزایش ترشح کورتیزول بیانجامد به افزایش وزن خواهد انجامید.
سندرم کوشینگ تحت کلینیکی (مربوط به یا نشاندهندهی یک بیماری که برای قطعی بودن به اندازهی کافی شدید نیست یا به راحتی نشانههای آن قابل مشاهده نمیباشد) با چاقی مرتبط است. گلوکز ناشتا و انسولین، هر دو در این بیماران بالا میرود و کورتیزول موجب آن است.
اگرچه، این اثر در جمعیت نرمال هم دیده میشود، با این که خبری از سندرم کوشینگ نیست. در نمونهای تصادفی از North Glasgow (اسکاتلند)، دفع کورتیزول با شاخص تودهی بدنی (BMI) و دور کمر رابطه داشت. سطوح بالاتر کورتیزول در افراد سنگینتر دیده میشود. افزایش وزن مرتبط با کورتیزول به طور ویژه ذخیرهی چربی در شکم ارتباط دارد که نسبت کمر به باسن (WHR) را افزایش میدهد. این توزیع چربی در شکم خطرناکتر از چربی عمومی میباشد.
دیگر سنجشهای کورتیزول نیز این ارتباط را تأیید میکند. افرادی که میزان دفع کورتیزول آنها از ادرار بالاست نسبت کمر به لگنشان بالاتر است. همچنین میزان بالای این هورمون در بزاق، BMI و نسبت کمر به باسن بیشتری داشتند. به عبارت دیگر، کورتیزول بالای مزمن با چاقی و انسولین ارتباط مستقیم دارد.
با این توصیفات میتوان با پردنیزون کسی را چاق کرد؟ اگر چنین چیزی هم باشد این ارتباط سببی است یا فقط صرفاً یک ارتباط میباشد. آیا پردنیزون عامل چاقی است؟ قطعاً همین گونه است. چاقی یکی از عوارض جانبی شناختهشدهی این داروست و این ارتباط سببی میباشد.
اگر چنین است باید با کاهش کورتیزول وزن هم کاهش پیدا کند. چنین هم هست. با کاهش کورتیزول وزن افراد کم میشود. بیماری آدیسون اغلب به علل خودایمنی با تخریب غدهی فوق کلیه همراه است. در این افراد کاهش وزن را میتوان به صورت محسوسی مشاهده کرد.
با وجود اینکه کورتیزول تا حد متوسطی موجب آزاد شدن اسیدهای چرب میشود ولی وقتی میزان آن زیاد شود افراد را به نوعی از چاقی دچار میکند که توصیف شد. علت این امر هنوز معلوم نیست ولی باور بر این است که به علت تحریک دریافت غذا، چربی در برخی از بافتها سریعتر از آن که آزاد و اکسید شود، تولید میگردد.