از کجا آمدهاست؟ آیا آمدهاست؟ به کجا میرود؟ یگانه تفاوت آن با ۸.۷ میلیونِ دیگر در چیست؟ در این مقاله به گوشهای از داستان پر فراز و کمنشیب «انسان» خواهیم پرداخت.
گونهی انسان امروزی که با نام علمی هوموساپینس (Homo sapiens) شناخته میشود، بر اساس انواع مختلف دادههای فسیلشناختی و ژنتیکی قدمتی در حدود ۲۰۰ هزار سال دارد. با توجه به عمر ۳.۵ میلیارد سالهی حیات بر روی کرهی زمین، عمر انسان امروزی نشان از تازهکار بودن آن در عرصهی تکامل حیات در کرهی زمین دارد.
مقاله مرتبط: تکامل؛ چه عاملی سبب تمایز انسانها از سایر حیوانات میشود؟
صفاتی که موجب میشود تا بتوان انسانها را در گونهای جداگانه قرار داد چیست؟ چندین خصوصیت و ویژگی، انسانها را از سایر موجودات متمایز میکند؛ مشخصترینِ این موارد شامل ایستادن به حالت قائم، راهرفتن روی دو پا، وجود سیستم عصبی مرکزی بسیار بزرگ و تکاملیافته نسبت به سایر موجودات و ایپها (Apes)، کار با دست و استفاده از ابزارهای پیچیده، قابلیت تکلم و تفکر نمایدن (Symbolic thought) و در نهایت از دیدگاه آناتومیکال، استخوانها و عضلات آروارهی تحلیلیافته و لولهی گوارش کوتاه میباشند.
فهرست صفات اشتقاقی انسانها در سطح مولکولی، پس از اینکه دانشمندان ژنوم انسان و شامپانزه را مقایسه کردند، رو به افزایش نهاد. اگرچه این دو ژنوم ۹۹ درصد یکسان هستند، اما حتی تفاوت یک درصدی در یک ژنوم با سه میلیارد بازآلی میتواند تغییرات بسیاری را بهوجود آورد. علاوه بر آن تفاوت در برخی از ژنها، بهسبب مکانیسمهای مولکولی ویژه، قابلیت ایجاد تغییرات بسیار وسیعتر از انتظار را خواهد داشت.
مطالعات اخیر دانشمندان نشان از وجود تفاوت در ۱۹ ژن تنظیمکننده بین انسان و شامپانزه دارد. این ژنها کلید روشن و خاموش شدن بسیاری از ژنهای دیگر بوده و ممکن است یکی از علل تفاوتهای اساسی میان انسانها و شامپانزهها باشد. نکتهی قابل توجه آن است که ویژگیهای نامبرده شده، انسان را از سایر ایپها اشتقاق میدهد؛ اما برخی از این ویژگیها در اجداد انسان امروزی که با نام هوموساپیس شناخته نمیشوند نیز وجود داشته و صفت مخصوص گونهی هوموساپیس نمیباشند.
نخستین هومینینها
مطالعات دیرینشناسان موجب شناسایی حدود ۲۰ گونهی انقراض یافته شدهاست که بررسیهای ژنتیکی شباهت بیشتری از آنها به گونهی ما در مقایسه با شامپانزه نشان میدهد. این گونهها با نام هومینین (Hominin) یا ایپها شناخته میشوند. از سال ۱۹۹۴ چهار گونه از هومینینها که مربوط به ۴ میلیارد سال پیش بودند در آثار فسیلشناختی کشف شدهاند. قدیمیترین این هومینینها ساهل آنتروپوس تکادنسیس (Sahelanthropus tchadensis) است.
هومینینهای اولیه، صفات اشتقاقی مشترکی با انسانها داشتهاند. از جمله این موارد میتوان به دندانهای نیش کاهش یافته اشاره نمود. همچنین موقعیت سوراخ مگنوم در جمجمه نشان از دوپا بودن این موجودات داشته است. در مقایسه با دیگر نخستیها، هومینینها دارای مرکز ثقل پایینتر، ستون فقرات کوتاه (با توجه به طول بدنشان)، لگن پهن و سینهای پهن هستند.
باید توجه داشت که ویژگیهایی که انسان را از سایر ایپهای امروزی اشتقاق میدهد همگی با هم و به یکباره بهوجود نیامدهاند. با وجودی که هومینینهای اولیه به احتمال فراوان دوپا بودهاند، اما اندازهی مغز آنها در حدود یکچهارم حجم مغز گونهی هوموساپیس است. این موجودات همچنین ابعادی کوچکتر و در حدود ۵۰ کیلوگرم وزن داشتهاند.
مقاله مرتبط: تحول دیرینهشناسی؛ کشف اجداد جدید انسانها
هنگام بررسی هومینینها بایستی از دو تصور غلط و رایج اجتناب کرد؛ یکی اینکه آنها را جزء شامپانزهها بدانیم. آنکه تصور کنیم از شامپانزهها به وجود آمدهاند. شامپانزهها در رأس شاخهی جداگانهای از تکامل ایپها قرار دارند و پس از جدا شدن از جد مشترک خود با انسانها، صفات اشتقاقی ویژهی خود را طی تکامل کسب کردهاند.
مورد غلط و مهم دیگر آن است که تکامل انسان را بهمانند نردبان مستقیمی از یک ایپِ اجدادی به هوموساپیس امروزی تصور کنیم. این اشتباه غالباً هنگامی بروز میکند که سنگوارههای گونهها وقتی که به ترتیب روی صفحهی کاغذ چیده میشوند به صورت تصاعدی شبیه ما میشوند. اگر تکامل انسان، شبیه رژهای از سنگوارههای متوالی باشد، از نوع به هم ریخته و نامنظم آن خواهد بود. چرا که بسیاری از گروهها از پیشروی در این رژه بازمانده و در مسیرهای تکاملی دیگر سرگردان شدهاند. در واقع هوموساپیس بازماندهی شاخهای از یک درخت تکاملی پر انشعاب بودهاست.
هومو هابیلیس (انسان چیرهدست)
قدیمیترین سنگوارههایی که دیرینشناسان آن را در جنس ما یعنی هومو قرار دادهاند، متعلق به هوموهابیلیس (Homo habilis) است. این سنگوارهها که بین ۲.۴ تا ۱.۶ میلیون سال قدمت دارند نشانههای واضحی از برخی صفات اشتقاقی هومینینها در قسمت بالای گردن نشان میدهند. استفاده از ابزارهای سنگی، مغز بزرگتر (نصف حجم مغز هوموساپینس) و آروارهی کوتاه از دیگر ویژگیهای این گونه بوده است.
همچنین کاهش دوشکلی جنسی (تفاوت میان نر و مادهی یک گونه)، نشانههایی از سیستمهای اجتماعی هومینینهای انقراضیافته ارائه میکند. در نخستیهای زنده، وجود دوشکلی واضح و مشخص، در ارتباط با رقابت نرها برای داشتن چندین ماده (چند همسری) بوده است؛ اما در گونههایی که بهسمت تکهمسری پیش رفتهاند، همانند گونهی ما، شباهت میان نر و ماده کاهش یافته است. در سویی دیگر این تغییرات همراه با افزایش دورهی مراقبت فرزندان بوده است. همانطور که میدانید نوزاد انسان نیاز به مراقبتهای طولانیتری در مقایسه با سایر ایپها و شامپانزه دارد.
هومو نئاندرتال
فسیل اسرارآمیز هومونئاندرتال اولین بار در آلمان کشف شد و هومونئاندرتالیس (Homo neanderthalensis) نامیده شد. این فسیل استخوانهایی ضخیم و پیشانی برجستهای دارد. این گونه در حدود ۳۵۰ هزار سال پیش در اروپا زندگی میکردند.
هوموساپینس (انسان خردمند)
این گونه که ما نیز عضوی از آن هستیم، ابتدا در آفریقا تکامل یافتهاست. قدیمیترین فسیل شناختهشده از این گونه در اتیوپی ۱۹۵ هزار سال قدمت دارد. مطالعات ژنتیکی صورت گرفته بر روی DNA انسانها نشان میدهد که اروپاییها و آسیاییها، جد مشترک نسبتاً جدیدتری داشته و بسیاری از دودمانهای آفریقایی، از جایگاههای ابتداییترِ درخت فیلوژنی خانواده انسان منشعب شدهاند.
گسترش سریع گونهی ما ممکن است با تکامل انسان معروف به هوموساپینس که در آفریقا به وجود آمد، سرعت گرفته باشد. شواهد مربوط به افکار ماهرانهتر در هوموساپینس شامل کشف یک اثر هنری ۷۷ هزار ساله در آفریقایجنوبی در سال ۲۰۰۲ است که شامل علائم هندسی ایجاد شده بر روی گل میباشد.
مقاله مرتبط: قدیمیترین فسیلهای گونهی «انسان خردمند» در حال تغییر تاریخ منشأ گونهی ما!
با وجودی که پیشرفتهای علمی سبب شده تا علت گسترش هوموساپینسها را تا حدی زیادی درک کنیم، اما مشخص نیست که آیا این گسترش نقشی در انقراض سایر هومینینها از جمله نئاندرتالها داشتهاست یا نه. برای کشف این اسرار پژوهشها و آثار میدانی بیشتری مورد نیاز خواهد بود.
آقا این مزخرفات چیه مینویسی به اسم علم به خورد خلق الله میدید
اینا الان تو غرب هم دیگه قبولش ندارن
یکم به روز باش
ربط چندین فسیل کشف شده که شباهت ها و تفاوت هاشون مشهوده و ربط ناشیانه و احمقانه اینا به هم فقط غرض یه عده رو نشون میده
اگه می خواید خودتون رو بچسبونید به میمون راه بازه
ولی اول نوعتون رو از ما جدا کنید بعد
گر در خانه کس است یک حرف بس است
حسین آقا میشه بگید کی گفته خود غربیا این نظریه رو دیگه قبول ندارن..؟ البته میدونم چه کسایی این حرفارو زدن! و مشخص شد سطح مطالعه شما چقدر و محدود به چی هست.
من به شما توصیه میکنم سعی کنید یا مساله ایو بدون تحقیق انفرادی نپذیرید، یا اگر میخواید بپذیرید از کسایی قبول کنید که درگیر تعصبات و گرایشات خاصی نیستن و نظراتشون تحت شعاع هیچ چیز قرار نداشته باشه.
و من کسی نیستم ک بخوام نظر بدم، اما متفکرای اسلامی و تمام فرقه های متعصب مذهبی که خودشونو باهوش میبینن اون اوایل بدلیل مدارک کم نظریه تکامل به شدت بهش حمله کردن و این نظریه رو در تناقض با نظریه ی آفرینش دیدن، اما امروزه یکم اوضاع دگرگون شده و متاسفانه/خوشبختانه مدارک بسیار قدرتمندی برای نظریه تکامل پیدا شده که رد کردنشو به شدت دشوار میکنه.و ترازو ب شدت سمت دانشمندا داره سنگینی میکنه.
یک مدت دیگه شما منتظر باش همین متفکرای مذهبی برای ماسمالی کردن این قضیه، نظریه ی تکامل و آفرینش رو به هم گره بزنن و یک جوری به هم ربطش بدن…!
قبل از هرگونه اظهار نظر بهتره یه کم تحقیق کنیم… من خودم هم خیلی اتفاقی به این مطلب رسیدم و به نظرم جالب اومد… تشکر میکنم از نویسنده بابت این متن بسیار دقیق و صریح.