مریم میرزاخانی، ریاضیدان ایرانی که تنها زن صاحب مدال فیلدز، معتبرترین افتخار در ریاضیات بود، شنبه در ۴۰ سالگی درگذشت.
بنا بر اعلام دانشگاه استنفورد که مریم در آن تدریس میکرد، علت این مرگ سرطان سینه بوده. محل مرگ او از طرف دانشگاه معلوم نشده است. Peter C. Sarnak، ریاضیدان دانشگاه پرینستون و مؤسسهی Advanced Study دربارهی او اینطور میگوید:
از دست دادن مریم واقعهای شوکهآور برای جامعهی ریاضی جهان است. او هنوز در میانهی کارش بود. همهی مسألهها را حل نکرده بود. برای حل مسائل ابزاری را ایجاد کرده که اکنون برای بسیاری در این زمینه وسائل کار محسوب میشود.
مدال فیلدز برای اولین بار در سال ۱۹۳۶ داده شد و به عنوان نوبل ریاضی از آن یاد میشود ولی برخلاف نوبل، فیلدز فقط به افراد ۴۰ سال و کمتر اعطا میگردد؛ نه فقط به خاطر دستاوردهایشان، بلکه برای پیشبینی فاتحان آیندهی ریاضی. مدال فیلدز هر ۴ سال یک بار به حداکثر ۴ ریاضیدان تعلق میگیرد.
همانطور که بحث کردهایم، دکتر میرزاخانی یکی از ۴ برندهی مدال فیلدز، در کنگرهی جهانی ریاضی ۲۰۱۴ در کرهی جنوبی بود. تا آن زمان، تمام ۵۲ برنده مرد بودند و دکتر میرزاخانی تنها زن و البته تنها ایرانی حائز این جایگاه است.
رئیسجمهور روحانی در بیانیهای پس از از دست دادن این دانشمند ابراز تأسف خود را چنین اظهار داشتند:
درگذشت اندوهبار مریم میرزاخانی، نابغه نامدار ریاضی ایران و جهان موجب تألم و تأثر فراوان شد. درخشش بی نظیر این دانشمند خلاق و انسان متواضع که نام ایران را در مجامع علمی جهانی طنین انداز کرد، نقطه عطفی در معرفی همت والای زنان و جوانان ایرانی در مسیر کسب قلههای افتخار و عرصههای گوناگون بینالمللی بود. اینجانب ضمن ارج نهادن به خدمات علمی و آثار ماندگار این فرزند فرهیختهی ایران، مصیبت وارده را به جامعه علمی کشور و خانواده محترم آن عزیز از دست رفته، صمیمانه تسلیت میگویم و از درگاه خداوند متعال برای ایشان رحمت الهی و برای عموم بازماندگان صبر و اجر مسألت دارم.
ریاضی میرزاخانی به زمینههای تعامل بین دینامیک (مکانیک حرکت) و هندسه معطوف شده بود؛ به عبارتی دیگر نسخهای بسیار دشوارتر از بازی بیلیارد، با توپهایی که به این طرف و آن طرف میز مستطیلشکل ابدیت برخورد میکنند.
مسیر یک توپ میتواند برخی اوقات الگویی تکرارشونده باشد. مثالی ساده توپی است که به سمتی در گوشهی راست برخورد و سپس برگشته و در خطی برای همیشه حرکت میکند و هرگز به هیچ قسمت دیگری از میز نخواهد رفت.
گزارشات بیشتر در مورد ریاضی
با این حال اگر توپی درست به گوشه برخورد کند، پیشبینی مسیر بازگشتش سخت خواهد بود و اغلب هر نقطهای را روی میز میتوان برایش متصور شد. خود میرزاخانی در ویدئویی برای معرفی “برندهی فیلدز” این گونه توضیح میدهد:
میخواهید مسیر توپ را پیدا کنید، آیا همهی سطح میز را توپ پوشش میدهد؟ آیا میتوانید مسیرهای محدودتری را پیدا کنید؟ و همین قدر جالب که این سؤال جوابی طولانی دارد.
در همکاری با الکس اسکین (Alex Eskin) از دانشگاه شیکاگو، دکتر میرزاخانی همین مسأله را روی میزهای بیلیاردی با اشکال سختتر نیز بررسی و در واقع دینامیک توپها را در هر میز ممکنی حساب کرد.
این مسألهی چالشبرانگیزی بود و قبل از میرزاخانی هم ریاضیدانهای برجستهای با آن درگیر بودند و یکی از آنها دیگر صاحب مدال فیلدز، Curtis T. McMullen بود که این مورد تِز دکترای او در هاروارد محسوب میشود.
دکتر میرزاخانی برخلاف دکتر اسکین در این مورد بسیار خوشبین بود و میگفت در کل زندگیم هم همین قدر خوشبینم. پس از یک دهه کار، بالاخره میرزاخانی و اسکین مسألهی عمومی را که نه ولی آمادهی حل کردن موردی کمی متفاوتتر از آن شدند.
دکتر Sarnak میگوید که دکتر میرزاخانی مقالههای نسبتاً کمی داشت ولی او میتوانست بازی را عوض کند. اگر اجل فرصت میداد، مطمئناً کارهای بیشتری را از او شاهد بودیم. علاوه بر استعداد ریاضی، میرزاخانی شخصی بود که دربارهی همه چیز عمیقاً از اول فکر میکرد و این نشانهی کسی است که میتواند همکاری دائمی داشته باشد.
در مصاحبهای در سال ۲۰۱۴ با مجلهی Quanta، دکتر میرزاخانی خود را ریاضیدانی “آهسته” توصیف کرده و به گرایشش به مسیر دشوارتر اذعان کرده بود.
باید از میوهای که دم دست است چشمپوشی کنید، این کمی حیلهگرانه به نظر میآید. مطمئن نیستم ولی بهترین راه برای انجام هر کاری، عذاب دادن خود در پیمودن راه آن میباشد.
زندگینامه
مریم میرزاخانی متولد ۱۳ اردیبهشت ۱۳۵۶ در تهران است. به عنوان یک کودک، او با ولع کتاب میخواند و میخواست نویسنده شود. در این زمان جنگ ایران و عراق هم در جریان بود و با ورود او به مقطع راهنمایی، جنگ هم تمام شد. او در ویدئوی فیلدز خودش را جزوی نسلی خوششانس میداند؛ چون به عنوان یک نوجوان جو نسبتاً پایداری را تجربه کرده است.
در دبیرستان، او عضو تیم ایران در المپیاد جهانی ریاضی بود و در المپیاد ۱۹۹۴ با مدال طلا به ایران برگشت و سال بعد یک مدال دیگر هم با امتیازی عالی گرفت. پس از اخذ مدرک کارشناسی در سال ۱۳۷۸، او به هاروارد رفت و ۵ سال بعد دکترای خود را در این دانشگاه اخذ نمود. او قبل از رفتن به استنفورد در سال ۲۰۰۸ در پرینستون به تدریس مشغول بود.
همسر میرزاخانی، Jan Vondrák که او هم پروفسور استنفورد میباشد از این پس باید به تنهایی دخترشان، آناهیتا را بزرگ کند. دکتر میرزاخانی معمولاً هنگام تمرکز روی حل مسائل و کارش تمام کاغذها را پخشِ زمین میکرد و دخترش او را به حالت “نقاشی کردن” توصیف میکند.
دکتر میرزاخانی ریاضی را چنین توصیف میکرد:
درست مانند گم شدن در جنگل و تلاش برای استفاده از تمام دانش به منظور جمع کردن ترفندهایی جدید است و اگر خوششانس باشید مسیری هم خواهید یافت.