خندهی مسری ارتباطات اجتماعی را با هدف قراردادن آزادسازیِ اندورفین، تقویت میکند.
سالها پیش از ابداع تکنیکهای تصویربرداری مدرن از مغز، ویلیام جیمز ۱ به این قضیه پی برد و گفت: “ما به خاطر این که خوشحالیم نمیخندیم، ما میخندیم چون میخندیم!” با وجود این که فیلسوفها و روانشناسان متوجه شده بودند خندیدن سبب تقویت ارتباط اجتماعی میشود، برای این که چرا برخی افراد در مقابل سرایت خنده مصون هستند پاسخی نداشتند.
در حقیقت شواهد اندکی برای اثبات این موضوع در دست بود. تا این که اخیراً محققان توانستد به این سوال مهم، با استناد به شواهد نورولوژیک، پاسخ دهند: “چرا خنده مسری است؟”
منبع تصویر: Monkey Business Images/Shutterstock
دو پژوهش کلینیکی مکانیسمهای مسری بودن خنده از نظر اجتماعی را از دو زاویهی مختلف بررسی کردند. نخستینِ آنها، با عنوان “خندهی اجتماعی سبب آزادسازی اپیوئیدهای اندوژن در انسانها میشود” در ۲۸ می ۲۰۱۷ در ژورنال Neuroscience منتشر شد و “کاهش سرایت خنده در پسران در معرض خطر سایکوپاتی” در ۲۸ سپتامبر ۲۱۰۷، در ژورنال Current Biology به چاپ رسیده است.
مقالهی مرتبط: درون ذهن یک دیوانه!
در پژوهش اول، ساندرا مانینن۲ و همکارانش در مرکز PET در فنلاند با همراهی محققانی از دانشگاه آکسفورد و آلتو از نشر توموگرافی پوزیترون برای تشخیص این که خندهی اجتماعی سبب آزاد شدن اپیوئیدهای اندورفین در نواحی خاصی از مغز میشود، استفاده کردند. هرچقدر رسپتورهای اپیوئید در این مناطق بیشتر باشد، فرد با احتمال پایینتری در برابر سرایت خنده مصونیت نشان میدهد.
پیش از انجام دادن اسکن مغزی، شرکتکنندگان در پژوهش دوستان نزدیک خود را در حال تماشای کلیپی کمدی به مدت ۳۰ دقیقه، مشاهده کردند.
در مرحلهی بعد، همان شرکتکنندگان، ۳۰ دقیقه درون یک محیط آزمایشگاهی استریل، تنها و بدون خنده نشستند. تحت آزمایش، پژوهشگران دریافتند خندهی اجتماعی مسری، سبب تحریک ترشح اندورفین در تالاموس، هستهی دمی و اینسولای قدامی (Al) میشود.
در بیانیهای لوری نومنما۳، که سیستم آزمایشی احساسات انسانی را در دانشگاه تورکو مدیریت میکند، گفت: “اثر لذتبخش و آرامکنندهی آزادسازی اندورفین ممکن است سبب بروز احساس امنیت و تقویت حس همراهی شود. ارتباط بین تراکم رسپتورهای اپیوئید در مغز و میزان خنده پیشنهاد میکند که سیستم اپیوئیدی در تعیین میزان اجتماعی بودن یک فرد موثر است.”
رابین دانبر۴، از دیگر نویسندگان این پژوهش و پروفسور روانشناسی تکاملی در دانشگاه آکسفورد، اضافه میکند: ” از آنجایی که خندهی اجتماعی سبب بروز پاسخ شیمیایی مشابه میشود، میتوان گفت علت گستردگی متفاوت ارتباطات اجتماعی در انسانها میباشد. خنده به شدت مسری است و پاسخ اندورفینی ممکن است به راحتی گروهی از انسانها که همراه با هم میخندند، تحت تأثیر قرار دهد.”
نویسندگان نتیجهگیری میکنند که فعالیت سیستم اپیوئیدرژیک با خندهی اجتماعی میتواند مسیر عصبی-شیمیایی مهمی باشد که تشکل اجتماعات و استحکام پیوندهای بینفردی را تحت تأثیر قرار میدهد.
مقالهی مرتبط: چرا چیز های بامزه را دوست داریم؟
خندهی اجتماعی در کودکانی که در خطر ابتلا به سایکوپاتی هستند، سرایت کمتری دارد!
پاسخ نورونی به خنده در بین شرکتکنندگان گروهای مختلف در پژوهش.
A) پاسخ به صدای خندهی حقیقی در گروه کنترل B)پاسخ به خندهی حقیقی در پسربچههای در معرض ابتلا به سایکوپاتی که رفتارهایی مخرب و بیاحساس از خود بروز میدهند.
پژوهش دوم که در دانشگاه کالج لندن (UCL) انجام شده است، نشان میدهد که خندهی انسان همراه با نقش شناختهشدهی آن در افزایش محبت و علاقه و همراهی اجتماعی، قسمتهای در مغز را درگیر میکند که اشتراک فعالیتها و پاسخهای عاطفی را تحت تأثیر قرار میدهد.
پژوهشگران بریتانیایی همچنین ارتباطی بین اینسولای قدامی و خندهی مسری یافتهاند.
به علاوه، تحقیقات آنان نشان میدهد که پسربچههایی که در معرض خطر ابتلا به سایکوپاتی قرار دارند، با احتمال پایینتری گروهی از افراد که در حال خندیدن هستند را همراهی میکنند. سایکوپاتی با سطح پایین احساسات و رفتارهای اجتماعی مخرب شناخته میشود؛ فعالیت اینسولای قدامی در این کودکان نیز چندان بروز پیدا نمیکرد.
در این تحقیقات، اِسی وایدینگ۵، پژوهشگر اول مجموعه و پروفسور سایکوپاتولوژی رشد در UCL و تیمی از همکارانش، ۶۲ پسربچه که بین ۱۱ تا ۱۶ سال سن داشتند و رفتارهایی مخرب و یا ویژگیهای بیاحساس بودن را بروز میدادند و گروهی ۳۰ نفره از پسربچههایی که چنین ویژگیهایی نداشتند را به عنوان گروه کنترل، بررسی کردند.
مقالهی مرتبط: خطرات عجیب خنده!
این محققان از روش تصویربرداریِ عملکردیِ نورولوژیک fMRI برای مشاهدهی فعالیت مغز در هریک از شرکتکنندگان استفاده کردند. هر یک از پسربچهها به سه دسته از اصوات گوش میدادند؛ (۱) خندهی دستهجمعیِ صادقانه، (۲) خندهی تصنعی و (۳) اصوات گریه. در حین گوش دادن به هر دسته از پسربچهها سؤال میشد: “شنیدن هر یک از صدا چقدر سبب میشود دلتان بخواهد به گروه بپیوندید/ یا چه احساسی در شما برمیانگیزد؟” و “چقدر به نظر میرسد هر صدا نشاندهندهی یک احساس حقیقی است؟” و پاسخدهنگان باید به این سوالات از ۱ تا ۷ نمره میدادند.
یکی از نکات قابل توجه، این بود که پژوهشگران دریافتند کودکانی که رفتارهای مخربی از خود بروز میدهند و احتمال ابتلا به سایکوپاتی در آنان بالاتر است، با احتمال پایینتری به خندهی صادقانه پاسخ میدهند. به علاوه، فعالیت مغزی در اینسولای قدامی مغزشان و نواحی کمکمحرک نیز پایینتر است. باید توجه داشت که با وجود مسری نبودن خنده در برخی کودکان به اندازهی سایرین، نمیتوان با قطعیت گفت که آنان به شکل اتوماتیک برای ضداجتماعی بودن طراحی شدهاند.
محققان امیدوارند که نتایج این پژوهش در حوزهی نوروسایکولوژی به دخالتهای زودهنگامی برای درمان دستهای از کودکان که در معرض خطر ابتلا به سایکوپاتی قرار دارند، در سنین بلوغ منجر شود.
پینوشت
۱. William James: ویلیام جیمز (۱۸۴۲–۱۹۱۰) فیلسوف آمریکایی و بنیانگذار مکتب پراگماتیسم بود. وی در زمینه روانشناسی و فلسفه مطالعات عمیقی داشت و به عنوان پزشک نیز به فعالیت مشغول بوده است.
۲. Sandra Manninen
۳. Lauri Nummenmaa
۴. Robin Dunbar