نظریههایی بسیاری دلالت بر این دارند که شاد بودن مضر است. البته این افراد مخالف شاد بودن نیستند ولی معتقدند شادی، اثراتی منفی بر روی فرد و افراد اطراف او میگذارد.
چه نکات منفی در مورد شادی وجود دارد؟ در ابتدا میتوان گفت افراد شادتر بیشتر در معرض رفتارهای مغرورانه هستند.(منبع: Holt) احتمالی که در این باره وجود دارد این است که شادی حالت پوچی، خرسندی زیاد از زندگی به وجود میآورد که در نهایت منجر به کلیشهای شدن فرد میشود و خود را فردی بالاتر از همه میداند و دیگران را برای کارهایشان قضاوت میکند. همچنین افراد شاد بسیار اعتماد به نفس دارند، اعتماد به نفس در ذات امری مفید و مهم است ولی ممکن است این حالت به قدری زیاد شود که فرد فکر میکند همهچیز تحت کنترل اوست، حتی چیزهایی که او تسلطی نسبت به آنها ندارد. از دیگر معایب افراد شاد این است که به راحتی گول میخورند، مخصوصا در مقابل سیاستمداران تندرو و جنجالی. البته این نکته حائز اهمیت است که افراد شاد بیشتر در مسائل سیاسی شرکت میکنند. این نکته درست است که افراد شاد بیشتر عمر میکنند ولی یک مطالعه نشان داده است که بچههای خوشبینی و شاد به اندازه دیگر افراد عمر نمیکنند؛ بنابراین نتیجهگیری را بر عهده شما میگذاریم، چرا که نتایج ضد و نقیض هستند.(منبع: Holt)
هنوز دلایلی وجود دارند که بیان میکنند که نباید به هر روشی برای رسیدن به شادی متوصل شویم. دنبال شادی بودن کورکورانه میتواند تاثیرات پیچیده و منفی بر روی شرایط و تغییرات موقعیت اجتماعی- سیاسی بگذارد. افرادی که وضعیت زندگیشان را بهبود دادهاند و طبقه اجتماعی خود را بالاتر بردهاند، کمتر شاد هستند به دلیل این که پول و آزادی شخصی میتواند انتخابهای زیادی به فرد بدهد و چون این لذت حالت طمعکارانهای دارد، فرد همیشه میخواهد به جایگاه بالاتر برسد و از جایگاه فعلی خود راضی نخواد بود.
آیا ناراحتی و خلاقیت مرتبط هستند؟
Eric G. Wilson پروفسور دانشگاه Wake Forest بیان میکند که افسردگی حاد مسئلهای است واقعا نیاز به درمان دارد ولی ناراحتی خفیف تا متوسط یا همان مالیخولیا با این که نیازی به درمان در بعضی از مواقع ندارد ولی این کار انجام میشود و اکثرا به درمان هم خوب پاسخ میدهد. (منبع: NPR) ویلسون معتقد است که ناراحتی و غم تا حدودی قدرت فکر کردن و خلاقیت افراد را افزایش میدهد و به افراد اجازه میدهد روابط پیچیده اجتماعی با دیگر افراد داشته باشند.
از دیدگان ویلسون، تلاش محض برای رسیدن به شادی، در واقع نادیده گرفتن جنبههای اساسی بدن انسان است. او همچنین به این مورد اشاره کرده است که شخصیتهای بزرگ در تاریخ مانند نویسندگان و هنرمندان، دانشمندان و صاحبنظران و مبدعانی وجود دارند که از ناراحتی خود استفاده کردهاند تا به موفقیت برسند. در ادامه ویلسون حالتی واقعی بین “سعادت و شادی محض” و “افسردگی و ناراحتی” بیان میکند، جایی که در آن افکار پرورش میِیابند و افراد ذهن خلاق پیدا میکنند. (منبع: NPR)