انتشار این مقاله


نه، گوشی‌های هوشمند درحال نابودی نسل ما نیستند!

در این مقاله سعی داریم کاملاً بی‌طرفانه بنشینیم و در مورد مضرات و فواید گوشی‌های هوشمند گفتگو کنیم

مقاله‌ی اخیر روانشناس، جین توینج، در مجله آتلانتیک هشدار می‌دهد که “برخاستن و پیشرفت هماهنگ گوشی‌های هوشمند و فضای مجازی، این دوقلوی‌های افسانه‌ای را به عاملی برای وقوع زمین لرزه‌ای هولناک از اتفاقاتی بررسی‌نشده بدل کرده است” و این که “مبالغه نیست که بگوییم نسل بچه‌هایی که در دهه ۹۰ میلادی چشم به جهان گشوده‌اند (در اصطلاح به این دسته از افراد نسل i یا iGen گفته می‌شود)، در آستانه‌ی بدترین بحران سلامت روانی قرار گرفته‌اند و رد پای عامل این رویداد را می‌توان در گوشی‌های هوشمند یافت.”

این مقاله به طور گسترده‌ای در سراسر فضای مجازی از جمله فیس بوک و توییتر دست به دست و منتشر شده و با استقبال والدین همراه گشت، والدینی که فریاد می‌زدند: “من این را می دانستم!” مشکل این مقاله و تایید و توجه زیاد از حد متعاقب را می‌توان در سه زمینه مورد بررسی قرار داد:

واقعاً جبهه‌گیری‌های ما در برابر فضای مجازی تماماً درست‌اند؟

۱. داده و اطلاعاتی که نویسنده برگزیده بود ، همگی یک‌طرفه به قاضی رفته‌اند، به عبارت دیگر او تنها مقالاتی را بررسی کرده است که در تأیید موضوع مورد نظرش اظهار نظر کرده بودند و هیچ یک از مقالاتی که مخالف این موضوع را بیان می‌کنند (مانند مقالاتی که تأثیر ابزار هوشمند را در افسردگی و احساس تنهایی رد می‌کنند و یا حتی مقالاتی که فعالیت مجازی را در رشد انعطاف پذیری مورد تایید قرار می‌دهند)، مورد بررسی قرار نداده است.

۲. مطالعاتی که نویسنده‌ی مقاله آن‌ها را بررسی کرده است، باهم همبستگی دارند، منظور از این مورد این است که محققان تنها رابطه‌ی این موضوع با گونه ی خاصی از مشکلات را بررسی کرده‌اند (برای مثال رابطه ی میان گوشی‌های هوشمند و افسردگی). در حالی که مطالعات نشان داده‌اند که افسردگی خود باعث افزایش استفاده از گوشی‌های هوشمند شده و  فرد را بیشتر درگیر می‌کند. برای یافتن و درک درست‌تر رابطه‌ی افسردگی و استفاده از گوشی‌های هوشمند باید گروهی از افراد بزرگ‌سال را که از تمام اقشار جامعه هستند و تصادفاً انتخاب شده‌اند برای مدت طولانی تحت نظر گرفت، و باید دید اگر افرادی در این گروه‌ها در استفاده از گوشی‌های هوشمند زیاده‌‌‌روی می‌کنند از نظر افسردگی در چه درجه از سلامت روانی قرار می‌گیرند. باید توجه داشته باشیم که افرادی هم که از این ابزار کمتر استفاده می‌کنند گاهی کارهای دیگری برای پر کردن بیکاری‌هایشان دارند که از چشم ما به دور می‌ماند و محاسبات را به خطر می اندازد. این نکته را توینچ هم در مقاله‌ی خود مورد گریز قرار داده و از آن سخن به میان می‌آورد.

۳. مطالعاتی که او آن‌ها را مد نظر گرفته است، مفاهیم و ارزش‌های اجتماعی و تفاوت‌های فردی را در نظر نگرفته‌اند، به جای آن به بیان تأثیر میانگین و هماهنگ میان گروه‌ها بسنده کرده‌اند. با کنار هم چیدن شواهد به این نتیجه می‌توان رسید که مانند هر سوال روان‌شناسی دیگری که می‌تواند از رفتار انسان پرسیده شود و استفاده ابزار هوشمند را مورد تحلیل قرار دهد، به تعداد افراد و مفاهیم اجتماعی و شخصیتی آنان می‌توان به پاسخ‌های متفاوتی دست‌یافت.

لفظ “نسل نابود‌شده” اصطلاحی است که در تیتر پایان‌نامه این روان‌شناس به آن پرداخته شده است. جالب آن که خود او در شروع به این نکته اشاره می‌کند که نسل i، نسلی است که نسبت به نسل گذشته به میزان کمتری سوءمصرف مواد، الکل، دخانیات داشته و بسیار کمتر تحت شعاع روابط جنسی مراقبت نشده و تصادفات رانندگی قرار گرفته است. با وجود همه‌ی این ها واقعاً کجای این نسل نابود‌شده است؟

علاوه بر این، بهتر است یک‌طرفه به قاضی نرویم و در کنار ویژگی‌های منفی و معایب استفاده از این ابزار هوشمند، از خصوصیات مثبت آنان هم سخن به میان بیاوریم. احساس روزمره‌ای که در زمان متصل‌بودن مجازی به دوستان و همسالان خود به ما دست می‌دهد، قطعا تأثیرات سود‌مندی برای ما خواهد داشت.
کلیو تامسون یک کتاب کامل در مورد شواهد تأثیر مثبت ابزار دیجیتال در رشد هوشی، خلاقیت و توانمندی‌های ما و افزایش آگاهی محیطی در ما، نوشته است.
کریستل لوالی، استراتژیست مفهومی در مرکز رسانه و سلامت کودکِ بیمارستان کودکان بوستون، گفت: “کاربرد ابزار هوشمند در بزرگسالان می‌تواند تأثیرات مفید زیادی برای افراد داشته باشد، برای مثال، نوجوانان می‌توانند افراد هم مسلک یا با علایق مشترک را در فضای مجازی یافته و دنبال کنند، آنان می‌توانند با افرادی در سراسر گیتی ارتباط گرفته و علایق خود را به اشتراک بگذارند.

بله، درست‌ترین کاری که باید آن را بیاموزیم، رعایت تعادل در هر کار است، که این مورد شامل زندگی دیجیتالی ما هم می‌شود. ما باید بر روی فرآیند‌های دقیق و تعیین‌کننده‌ای کار کنیم که تأثیرات این بخش از زندگی روزمره را بهتر به ما نشان می‌دهند. دست است که ما باید نگران افسردگی در بزرگسالی بوده و حداقل برای مدتی در روز این ابزارک‌ها را کنار بگذاریم،

اما گمان من بر این است که کودکان ما حالشان خوب بوده و قرار نیست اتفاقی را متحمل شوند.

حسین مصطفی‌نژاد


نمایش دیدگاه ها (0)
دیدگاهتان را بنویسید