آیا به خودتان دروغ میگویید؟ فقط گاهی اوقات؟ یا خیلی زیاد؟ جوابتان هرچه باشد، شما تنها نیستید. انسانهای زیادی دروغ میگویند، در زمانهای مختلف دروغشان را توجیه میکنند و سعی میکنند خودشان را با تجدیدنظر در واقعیتها یا صحبتهای امیدوارکننده قانع کنند.
مقالهی مرتبط: اثر دروغ بر مغز و سلامتی
این کار بعضی وقتها خیلی هم بد نیست! زمانی که نیاز دارید تا با واقعیت تلخی کنار آمده و آن را به گونهای بیارایید که بتوانید از آن عبور کنید، این کار برایتان مفید خواهد بود. اما در اغلب موارد، یاد گرفتن اینکه چگونه با خود صادق باشید، بهتر و خلاقانهتر است! آیا کنار آمدن با صداقت مدت زمان زیادی لازم دارد؟ برای کوتاه کردن این زمان چه کاری میتوانید انجام دهید؟ اینجا چند پیشنهاد برایتان داریم.
سعی کنید اتفاقات را از منظر شخص دیگری ببینید.
چیزی که در نظر شما کاملا سیاه و سفید دیده میشود، احتمالا و غالبا از منظر شخص دیگری که به همان اتفاق یا سلسلهی پیامدها مینگرد، متفاوت خواهد بود. به هر حال برخوردی که ما با واقعیتها و پیشامدهای مختلف داریم به تجربیات پیشین ما، شیوهی تربیتی ما، ارزشهایی که با آنها رشد کردهایم و بسیاری فاکتورهای دیگر بستگی دارد. شما ممکن است یک وضعیت را به عنوان شکستی که به هیچ عنوان نمیتوانید از آن عبور کنید تلقی کنید در حالیکه من، همان موقعیت را به عنوان یک تجربهی یادگیری تلقی میکنم که خیلی ناراحتم نمیکند و نیازی به دروغ گفتن دربارهی آن را هم حس نمیکنم.
با گذاشتن خودتان به جای یک نفر دیگر، میتوانید حس درک و رحمتان را زیادتر کنید. با این کار احتمال اینکه با خودتان صادقتر باشید را هم افزایش میدهید. سعی کنید این کار را بکنید چون ارزش تلاش کردن را دارد.
بر نکات مثبت تکیه کنید.
یکی از کارهای خوبی را که امروز انجام دادهاید پیدا کرده و برای اینکه این فرصت را پیدا کردهاید تا یک تغییر مثبت ایجاد کنید شکرگزار باشید. این کار لازم نیست خیلی بزرگ، مهم یا مربوط به مرگ و زندگی باشد! فقط سعی کنید بخشی از تلاشهای مثبت امروزتان را پررنگتر کنید، این کار باعث میشود برای انجام چنین کارهایی بیشتر تلاش کنید. مثلا اگر در محل کارتان برای کمک به همکاری که مشکل خانوادگی دارد از حق خود گذشتید تا روزش را روشنتر کنید، این یک کار مثبت است که شما، خودتان و بدون تقاضا یا معاملهای آن را انجام دادهاید. شما باید نسبت به این کار خوبی که انجام دادهاید حس خوبی داشته باشید. درواقع، هر چه قدر بیشتر بتوانید کارهای خوب انجام دهید، بیشتر تمایل خواهید داشت تا با خود و دربارهی تواناییهایتان صادق باشید. این کار عادتی است که در دراز مدت سودهای زیادی برایتان خواهد داشت.
خودتان را ببخشید.
یکی از دلایلی که انسانها به خود یا دیگران دروغ میگویند این است که از مجازات یا عواقب یک کار اشتباه یا زیر پا گذاشتن یک مسئولیت فرار کنند. اما برای اینکه بتوانید از اقدامات نادرست گذشته یا انجام ندادن یک مسئولیت با موفقیت عبور کنید، باید خودتان را ببخشید. انجام این کار ممکن است کمی عجیب به نظر برسد اما باید بدانید بخشیدن خود، نتایج قدرتمند و شگفتی به دنبال دارد. زمانی که با خود رک و روراست باشید و مسئولیت کاری که انجام دادهاید را بپذیرید، سپس خودتان را برای انجام آن کار ببخشید، آماده هستید تا در زندگیتان گامی به جلو بردارید. این کار به شما کمک خواهد کرد تا با خود صادقتر باشید و این صداقت را آسانتر در زندگی روزمرهتان دخالت دهید.
مقالهی مرتبط: با گذشتهای که هنوز حسش میکنم، چکار کنم؟
اگر احساس میکنید باید به دیگران کمک کنید، این حس، مهربانی و شفقتی است که در قلبتان بیدار شده است.
اگر به جای فکر کردن به بهانهها و تلاش برای پیدا کردن راهدررو، احساس کردید میخواهید برای کمک به دیگران کاری انجام دهید، این اغلب نشانهی مثبتی که شما دلسوزتر شدهاید. این پیشرفت خیلی مثبتی است. به جای سرکوب، سعی کنید از آن استفاده کنید تا مهربانیتان را پرورش داده و حس خوبی داشته باشید. اصلا، در این دنیا چه کسی به مهربانی نیاز ندارد؟ این حس، هم به فردی که آن را دارد و هم به فردی که دریافتکنندهی این حس قدرتمند است کمک خواهد کرد.
مقالهی مرتبط: خودشناسی؛ مزایا، اهمیت و روشها
همیشه به خودتان یادآوری کنید صداقت مفهوم بسیار مهمی است.
تحقیقات دانشگاههای UCLA و MIT نشان دادهاند یک یادآور سادهی “صادق باش!” در اغلب موارد و بدون توجه به باورهای مذهب، بسیار موثر است. اگر میخواهید برای راستگو شدن تلاش کنید، از یادآورهای صداقت هم استفاده کنید. اگر به حقیقت اهمیت میدهید، به گفتن آن اصرار بورزید، یا به جای دروغ گفتن سعی کنید چیزی نگویید.