مطالعه جدید نشان میدهد برای بزرگسالانی که دوران کودکی پراسترسی داشتهاند درک نزدیک شدن به موقعیتهای خطرناک سختتر است. در نتیجه تشخیص مشکلات سلامتی، اقتصادی یا قانونی برای کسانی که در کودکی با آنها بدرفتاری شده است، سخت است.
اما حتی شانس نیز با این افراد یار نیست و اغلب با مشکلات بزرگی روبرو میشوند؛ شاید به دلیل این که خطرات را از قبل پیشبینی نکردهاند!
مقاله مرتبط: چگونه ترومای کودکی بزرگسالان را تحت تأثیر قرار میدهد؟
طبق گفتهی پروفسور Seth Pollak، سرپرست مطالعه، اینطور نیست که شخصی عمداً ریسکهای منفی را انتخاب کند یا کارهایی را انجام دهد که موجب دردسر شود. به احتمال زیاد مغز آنها اطلاعاتی را که عواقب منفی کارشان را نشان میدهد، پردازش نمیکند.
در این مطالعه به جوانانی که برخی از آنها دوران کودکی پراسترسی داشتند، یک سری آزمون پاداش و جزا داده شد. مطالعه نشان داد کسانی که در حدود ۸ سالگی مورد بدرفتاری قرار گرفته بودند به سختی از اشتاباهات خود درس میگرفتند و تشخیص خطر پیشرو برای آنها دشوار بود. آنها در ارزیابی خطر، یک اشتباه را بارها و بارها تکرار کردند. پروفسور پولاک گفت:
مشکل این افراد به دلیل عدم توانایی در ریاضیات نبود، بلکه آنها به راه حل درست را انتخاب نمیکردند. در طول زمان هیچ پیشرفتی در این افراد دیده نشد. ممکن است تصور کنید که آنها قادر به درک مسئله نیستند اما حتی با وجود تکرار آزمایشها، آنها از بازخوردهای منفی برای تغییر رفتار یا پیشرفت استفاده نمیکردند.
همچنین بررسی اسکنها مغزی نشان داد که هنگامی که این افراد درحال تصمیمگیری بین انتخابهای خود بودند، فعالیت نسبتاً کمی در نواحی مربوط به باخت دیده میشد. اما پس از آن که شخص میباخت فعالیت ناحیهای از مغز که به پاداش پاسخ میدهد به شدت افزایش مییافت. این نتایج کاملا منطقی است زیرا اگر احتمال باخت را درنظر نگیرید پس از این که پیروز نشدید به شدت شوکه خواهید شد!
پروفسور Rasmus Birn، از نویسندگان مقاله گفت:
اکنون که به این یافتهها دست یافتهایم میتوانیم از آنها برای کشف شبکههای مغزی خاص که فعال بوده و عملا به هم مرتبط هستند، استفاده کنیم. ممکن است بتوانیم تاثیر استرس دوران کودکی را در دوباره شکلگیری ارتباطات مغزی کشف کنیم.
این مطالعه در مجلهی PNAS منتشر شده است.