معروفترین جایزهی ریاضیات، یعنی مدال فیلدز، اغلب به عنوان جایزهی نوبل ریاضی شناخته میشود. اکنون، مکاتبات محرمانهای از دههی ۱۹۵۰ اولین مدارک را در مورد کمیتههای مدالهای اولیهی فیلدز ارائه می دهد. این مدارک حاکی از آن است که این جایزه هرگز به مهمترین کشفیات ریاضی تعلق نداشته است بلکه به استعدادهای نوظهور و امیدوارکننده اهدا میشده است. این اساساً با کارکرد مدالهای فیلدز امروزی متفاوت است.
از سال ۱۹۳۶، کنگره بین المللی ریاضیدانان هر چهار سال، دو مدال فیلدز را به دستاوردهای برجسته ریاضی اهدا میکرد. در سال ۱۹۶۶، سازمان (که در حال حاضر توسط اتحادیهی بینالمللی ریاضیات اداره میشود) قانون را عوض کرد. به طوری که هر چهار سال چهار جایزه و به افراد جوانتر از ۴۰ سال اهدا میکند. با این حال معیارهای کمیته برای انتخاب برندگان بسیار مبهم است. تا کنون حدود ۷۵ سال از عمر این جایزه میگذرد، با این حال پروندههای همین چند سال اخیر در هیچ سازمانی نگهداری نشده است.
مقاله مرتبط:مریم میرزاخانی، تنها زن برندهی مدال فیلدز، در ۴۰ سالگی درگذشت
اما به عقیدهی مایکل بارانی، مورخ ریاضیات دانشگاه Dartmouth باید سرنخهایی از این مدارک در دانشگاه هاروارد باشد؛ زیرا در سال ۱۹۵۰ میزبان کنگرهی بینالمللی ریاضی بوده است. سال گذشته او به آرشیو بخش ریاضی دسترسی داشت. بین پروندههای روزمرهی سوابق استخدام و تدریس دورههای بین ۱۹۴۹ تا ۱۹۵۰، پوشهای با عنوان “کنگرهی ریاضی بین المللی” یافت.
داخل پوشه نامههایی از رئیس کمیتهی فیلدز، Harald Bohr ریاضیدان دانشگاه کپنهاگن و قهرمان برجسته در زمینهی ارتقاء ریاضیات در بین عموم، وجود داشت. بور نظرات کمیتهی هفت نفره را جمع آوری کرده و برای این گروه خلاصه نموده است. همه موافق اهدای جوایز به ریاضیدانان جوان بودند اما سر مفهوم جوان بحثهایی وجود داشت. همچنین در مورد اینکه آیا جایزه باید به با استعدادترین ریاضیدان جوان داده شود یا به افراد نسبتاً ناشناخته توافق نظر وجود نداشت.
در نهایت چهار نامزد باقی مانند: Oscar Zariski روسی-آمریکایی، Atle Selberg نروژی-آمریکایی و دو فرانسوی، Laurent Schwartz و Andre Weil. بور به Schwartz گرایش داشت که ریاضی را در بین عموم ارتقا داده بود. Weil به عنوان برترین ریاضیدان در نظر گرفته شد اما سن او یعنی ۴۳ کمی زیاد به نظر میرسید.
Barany معتقد است که بور، از نفوذ خود برای منحرف کردن ذهنها از Weil و Zariski و توجه به Schwartz و Selberg استفاده کرده است. به نظر او افراد جوانتر با دریافت این مدال از شهرت خود بهره میبرند. در نهایت نیز عقیدهی او بر نظر جمع غالب شد و این دو جوان جایزه را بردند.
چند ماه بعد از او، Zariski یکی از ریاضیدانان هاروارد اسناد سال ۱۹۵۸ را پیدا کرد. تاریخ تکرار شده بود: Heinz Hopf، رئیس کمیتهی آن زمان دو نامزد را به دلیل حرفهای بودن رد کرده بود.
در نهایت، مدالهای ۱۹۵۸ به Klaus Roth از انگلستان و Rene Thom از فرانسه اهدا شد. ریاضیدان آمریکایی جان نش، که زندگیاش در فیلم “ذهن زیبا” به تصویر کشیده شده است، کاندید سوم بود. چند سال بعد، نش متوجه شد که چرا به خاطر نقشش در حل معادلات جزئی دیفرانسیل جایزه نگرفته است. در نظر اعضای کمیته، نش برای موفقیت به مدال فیلدز نیازی نداشت و آنها ترجیح دادند تا دو ریاضیدان کمتر شناختهشده این جایزه را بگیرند.
این شیوهی اعمال محدودیت اعضای کمیته و نحوهی انتخاب منطقی آنها واقعاً مجذوبکننده است و یادآور این است که ریاضیدانان هم انسان هستند!