از سال ۱۹۴۵ جهان در یک صلح نسبی بودهاست. برخی باور دارند این صلح طولانیمدت شروع یک عصر جدید بدون ستیز است. اما تحقیقات اخیر نشان دادهاند این فقط یک مکث کوتاه بوده و جنگی بزرگتر میتواند در همین حوالی رخ دهد.
صلح طولانی مدت بعد از جنگ جهانی دوم شروع شد. استیون پینکر روانشناس دانشگاه هاروارد در کتاب فرشتگان بهتر از طبیعت ما منتشر شده در ۲۰۱۱ اشاره کرده است که اگر ما انتخابهای درستی داشته باشیم این صلح میتواند دائمی باشد.
برای دیدن اینکه آیا واقعاً ما آن بحران را رد کرده و وارد صفحه دیگری از سبک زندگی شدهایم آرون کلوزیست از دانشگاه کورولاندو جنگهای اتفاق افتاده درر سالهای ۱۸۲۳-۲۰۰۳ را مورد بررسی قرار داد. او از دادههای correlate پروژه جنگ که اطلاعاتی در مورد درگیریها بود استفاده نمود. در طول دوره ۱۸۱ ساله ۹۵ جنگ رخ داده است: به عبارتی به طور میانگین برای هر سال ۱.۹۱ جنگ.
مقالهی مرتبط: آیا هوش مصنوعی میتواند جایگزین انسانها روی کرهی زمین شود؟
کلوزیست شدت هر جنگ را با تعداد سربازهای کشته شده تعیین کرد. جنگ جهانی دوم با ۱۶.۶ میلیون کشته شدیدترین آنها بود. کلوزیست دوران تحقیق خود را به سه دوره تقسیم کرد. در دوره اول که به قبل از جنگ جهانی اول مربوط میشد ۱۹ جنگ بزرگ رخ داده بود به ازای هر ۶.۲ سال یک جنگ. در طول دوره میانی “ستیزه عظیم” که هر دو جنگ جهانی را در بر میگرفت ۱۰ جنگ بزرگ اتفاق افتاد یک جنگ به ازای هر ۲.۷ سال.
به نظر میرسد که این بحثها تایید کننده ایده ما در این مورد هستند که صلح طولانی مدت دورهایست شامل درگیریهای غیرمعمول به میزان کم. به لحاظ آماری جنگ بزرگ و صلح طولانی مدت معنای یکسانی داشته و جایگزین هم هستند پس یعنی شدت جنگ در صد سال اخیر همانی است که در سده ۱۸۰۰ بوده است. کلوزیست میگوید پس بنابراین صلح طولانی مدت چیز خوب و خاصی نیست و میتواند قلاب زمان باشد.
کلوزیست همچنین بیان کرد که جنگهای با بزرگی جنگجهانی دوم هر ۲۰۵ سال یکبار اتفاق افتاده است. این بیان میکند ما حداقل یک قرن دیگر برای زندگیکردن نیاز داریم که مطمئن شویم آیا بعد این نوبت آرامش همیشگی ما نیز است؟