انتشار این مقاله


دو دلیل اصلی که شما در زمان‌بندی بسیار بد هستید

دفعه قبل که برای کاری زمان‌بندی کردید، واقع بینانه بوده؟ برای زمان‌بندی بهتر باید چه کنیم؟

شما پرداخت مالیات خود را عقب می‌انداختید، که ناگهان زمان آن فرا می‌رسد. اما شما در این موقعیت هستید: لپ‌تاپ‌تان آماده است، فرم گزارش مالیاتی‌تان هم همین‌طور… صبر کنید، کجاست؟ پیش از آنکه بدانید، مالیات‌تان بیشتر از زمان پیش‌بینی‌شده وقتگیر است، با این‌که حتی شما یک سال بیش‌تر از سال گذشته برای این کار اختصاص دادید. یک دلیل برای این امر وجود دارد: وقتی که پای مفید بودن به میان می‌آید، ما بدترین دشمنان خود هستیم.

زمان نسبی است

قانون پارکینسون می‌گوید: “کار زیاد می‌شود، تا زمانی که برای آن اختصاص داده شده است را پُر کند.” این خط اول مقاله سیرال نورثکورت پارکینسون در سال ۱۹۵۵ است که در اکونومیست منتشر شد. پارکینسون تاریخ‌شناس و نویسنده انگلیسی بود که بعدها قانون سودمندی اش را در کتاب “قانون پارکینسون: در جستجوی پیشرفت” بیان کرد. ایده او ناشی از حرکت آهسته بوروکراسی بریتانیا بود، اما می‌تواند به هر چیزی مربوط شود. آیا تا به حال ساعت‌ها به شما زمان داده شده که آماده بیرون رفتن شوید، که به سادگی آن زمان را با یک دوش آرامش بخش، گشت و گذار در اینترنت، و سپس یک لباس عوض کردن عجله‌ای پُر کرده باشید؟ این قانون می‌تواند اثبات کند که، از نظر روان‌شناختی اگر ساده بگوییم، شما پیشرفت یکسانی را در زمانی چهار ساعته دارید در مقایسه با وقتی که فقط ۳۰ دقیقه فرصت دارید.

هم‌چنین استدلال خوبی است که به خودتان یک هفته زمان برای انجام کاری ندهید در حالی که واقعا به یک بعدازظهر سودمند نیاز دارید. به احتمال زیاد بیشتر زمان خود را در طول هفته به احساس بیم ناخوشایند و انرژی تلف شده می‌گذرانید. Lifehack پیشنهاد می‌کند که یک لیست برای انجام کار تهیه کنید، سپس فاصله زمانی را که به خودتان اجازه می‌دهید هر کار را انجام دهید بنویسید و هر کدام را به نصفش تبدیل کنید. به جای سخت‌تر کار کردن، پیشنهاد هوشمندانه‌تر کار کردن را می‌دهد، به این صورت که ساعت را در مشت خود بگیرید و از اتلاف زمان جلوگیری کنید (مثل مرور کردن اخبار اینترنتی). اما چیز دیگری در اینجا هست. گاهی اوقات به نظر می‌آید که کارها تا ابد زمان می‌برند، حتی اگر به خودتان زمان کاملا کافی بدهید. چه می‌شود؟ به آن قانون هوفستادر می‌گویند.

شما آدم کُندی هستید- این را بپذیرید

داگلاس هوفستادر یک دانشمند شناختی و نویسنده است که اولین بار قانون مفیدبودن خود را در کتابش تحت عنوان گودل، اشر، باخ: نوار طلایی درونی در سال ۱۹۷۹ منتشر کرد. قانون وی می‌گوید: “همیشه بیشتر از چیزی که فکرش را می‌کنید طول می‌کشد، حتی زمانی که قانون هوفستادر را در نظر بگیرید.” به بیانی دیگر، مردم تمایل دارند تا زمان انجام دادن کاری را کمتر در نظر بگیرند حتی هنگامی که از این عیب آگاه هستند. اگر سال گذشته یک ساعت به خودتان زمان دادید تا مالیات‌تان را بپردازید، اما در واقع از شما چهار ساعت زمان گرفت، احتمالا تاخیر را به دلیل عوامل بیرونی می‌دانید. “اگر من شب اسکار را انتخاب نکرده بودم و بچه هایم به طور مداوم من را متوقف نمی‌کردند، یک ساعت زمان برایش کافی بود.” سپس به جای چیدن یک زمان بندی معقول، شما سخاوتمندانه به خودتان دو ساعت زمان می‌دهید. قبل از اینکه بدانید، چهار ساعت زمان گذشته است. همان طور که گاردین می‌نویسد، این “اشتباه در برنامه‌ریزی” هم‌چنین می‌تواند تاخیرهای در ساخت و ساز را توضیح بدهد، مثلا چرا خانه اپرای سیدنی ۱۰ سال دیرتر از زمانی که برنامه‌ریزی شده بود افتتاح شد.


مقاله مرتبطچگونه از قانون پارکینسون به نفع خود استفاده کنیم؟


اما همه چیز از دست نرفته! اگر روی مهارت‌های زمان‌بندی خود کار می‌کنید، باید از تجربیات گذشته خود استفاده کنید همان‌طور که از تجربیات دیگران استفاده می‌کنید، تا زمان‌بندی دقیق‌تری داشته باشید.  Psych Central پیشنهاد می‌کند روی وظیفه‌ای کار کنید که بیش‌ترین اثر مثبت را روی پروژه‌تان دارد. یک وسوسه هست که وظایف کوچک‌تر و آسان‌تر را در ابتدای لیست‌تان انجام دهید، اما باید فعالانه با آن مقابله کنید. موفق باشید-ما به شما باور داریم!

نمایش دیدگاه ها (0)
دیدگاهتان را بنویسید