فصل بیست و چهارم از کتاب How Life Works | اثر Andrew Matthews
زندگی کردن در زمان حال
چرا بدین شکل است که ما در یافتن عشق، نگهداری عشق و یا برگرداندن آن بسیار اذیت می‌شویم؟
مسلم است که عشق، احساس فوق العاده‌ای می‌باشد؛ برای مثال تِد با پاپی ملاقات می‌کند. اولین بار است که او شخصی را پیدا کرده که دوست ندارد از دستش بدهد. او هم نمی‌خواهد که پاپی را از دست دهد. “پاپی، تو پرنسس من هستی! بودن تو در کنار من، عالی است.” زمانی که تد در آغوش پرنسس پاپی است، او چیز دیگری نمی‌خواهد. دوست ندارد که هیچ جای دیگری حضور داشته باشد.
آیا پاپی واقعاً فردی فوق العاده است؟ قطعا همینطور است. تِد برای اولین بار در زندگی، در لحظه‌ی حال کاملا خوشحال است. او در طول سی سال از عمرش همیشه معتقد بوده که: “من باید بهتر باشم.. من باید ثروتمندتر، باهوش‌تر و قد بلندتر باشم. یک بار که به آنچه می‌خواهم رسیدم همه چیز خوب خواهد بود.” اما وقتی که با پاپی همراه است گویا همه چیز عالی است.
مقاله مرتبط: چگونه در زمان حال زندگی کنیم: ۲۱ راهکار سریع و موثر
عشق؛ دیدن بهترین‌هایی است که در خودمان منعکس شده است. عشق پنجره‌ای به سمت زیبایی‌های دنیاست. عشق پنجره‌ای به سمت لحظه‌ی اکنون می‌باشد…
وقتی که تِد چنین خوشحال است، انرژی بی‌نهایتی وجود او را پر می‌سازد. او فکر می‌کند که این انرژی به خاطر حضور پاپی است. دوستانش فکر می‌کنند که تِد حالت غیرطبیعی دارد؛ درواقع تِد لحظه‌ی حال را پذیرفته است!
در زمان عاشق شدن هیچ مقاومتی نمی‌کنید. دیگر سعی ندارید تا چیزی را درست کنید و یا کسی را تغییر دهید. قضاوت نمی‌کنید، چیزی را پنهان نمی‌کنید و یا آرزو نمی‌کنید که ای کاش در جای دیگری بودید. شما تبدیل به کانالی برای انتقال انرژی جهانی می‌شوید!
مخلص کلام
زمانی که به عشق می‌رسید در زمان حال قرار دارید. اگر بتوانید زمان حال را پیدا کنید، خود عشق را پیدا خواهید کرد. دیگر شما هیچ آینده‌ای ندارید!
آینده‌ای نخواهید داشت
معلمان دینی و مذهبی به ما می‌گویند که در زمان حال زندگی کنیم اما آیا این موضوع اهمیتی دارد؟ مسلما بله، اهمیت دارد چراکه وقتی شما شاد، مشتاق و یا عاشق هستید به انرزی و قدرت کائنات وصل می‌شوید. وقتی که ناراضی، پریشان و افسرده باشید، ارتباط شما با این قدرت دنیا قطع خواهد شد و وقتی هم که این اتفاق رخ دهد هیچ نیرویی برای ساخت چیزهای بهتر ندارید.
راز شما برای داشتن زندگی بهتر این می‌باشد که اکنون و در زمان حال احساس خوبی داشته باشید نه هفته‌ی بعد و نه زمانی که پول آپارتمان خود را تسویه جساب کردید، نه زمانی که صلح در خاورمیانه برقرار شود! هر لحظه‌ای را که شما با پشیمانی از گذشته و یا با ترس از آینده سپری می‌کنید تاکیدی بر این است که زندگی چقدر مشقت بار است و از این رو شما بیشتر وارد بدبختی و مشقت خواهید شد.
دلیل دیگری که برای زندگی کردن در زمان حال وجود دارد این است که: آینده‌ای وجود ندارد! شما هیچ آینده‌ای در پیش ندارید. البته ما وانمود می‌کنیم که وجود دارد. ما وانمود می‌کنیم که زمان مانند تکه‌ای از ریسمان بوده که گذشته در یک سمت، آینده در سمت دیگر و زمان حال در وسط آن قرار دارد اما نه! اینگونه نیست. آنچه را که ما داریم فقط لحظه‌ی اکنون می‌باشد که هر لحظه در حال سپری شدن است. تنها زمانی را که شما در آینده خواهید بود، همین زمان اکنون است. وقتی که آینده، همان زمان حال باشد پس دیگر آینده‌ای وجود نخواهد داشت.
چرا صحبت کردن در رابطه با این موضوع اینقدر مهم است؟ برای اینکه بدانیم دلیل اینکه چرا برخی از افرادی که متصور آینده‌ی فوق العاده هستند، اکنون در شرایط نامناسبِ زمان حال گیر افتاده‌اند. اهمیتی ندارد که انتظار چیزی را داشته باشیم که وجود ندارد حتی اگر به خودتان بگویید: “من ثروتمند خواهم شد.. من خوشحال خواهم بود… من موفق خواهم بود. ” باز هم بی‌فایده است. وقتی که ذهن شما درگیر آینده باشد فقط زمان را هدر می‌دهید.
قدرت شما در اکنون نهفته است: “من ثروتمند هستم. من موفق هستم.” خدا به حضرت موسی چه فرمود؟ “من همانی هستم که هستم.” این اتفاقی نیست. خداوند به آن اشاره دارد. قدرتمندترین کلمات در دنیا، دو کلمه‌ی من هستم می‌باشند.
عده‌ای از مردم زندگی خود را به گونه‌ای سپری می‌کنند که گویی در زمین ناامن و رها شده هستند. ” روزی راهی پیدا خواهم کرد که از این جهنم بیرون بزنم و زندگی خودم را شروع کنم.” نخیر. شما با داشتن افکار شاد می‌توانید رهایی یابید. خب پس چگونه؟ چون مشکلات در آینده وجود خواهند داشت. غیر از اینکه سکته‌ی قلبی کرده باشید و یا یک خرس شما را بخورد، لحظه‌ی اکنون شما خوب است. این آینده‌ی فرضی می‌باشد که بازی زندگی شما را حرکت می‌دهد. “چه اتفاقی می‌افتد اگر من…؟ چطور نجات پیدا خواهم کرد اگر من…؟ مردم چه می‌گویند؟!”
شما فقط برای زندگی در لحظه‌ی حال طراحی شده‌اید. شما با برگشتن ذهنتان به زمان حال می‌توانید بر نگرانی‌ها غلبه کنید. به خودتان یادآوری می‌کنید که در همین لحظه، من تمام آنچه را که می‌خواهم داشته باشم دارم. من ترجیح می‌دهم که از لحظه‌های اکنونم لذت ببرم. هر ثانیه‌ای از زمان که شما در اکنون زندگی کنید تاییدی بر این مورد است که زندگی چقدر خوب است و این احساس خوب، خوبی‌های بیشتری برای شما به ارمغان می‌آورد.
زندگی شما تا جایی پیش خواهد رفت که شما بتوانید بگویید:
- به جز این لحظه هیچ چیز دیگری نمی‌خواهم.
- نمی‌خواهم کسی را تحت تاثیر قرار دهم و نمی‌خواهم تبدیل به هیچ فرد دیگری جز خودم شوم.
- من همانی هستم که هستم.
- من همه‌ی آنچه را که برای شادمان بودن نیاز است دارم.
مخلص کلام
پاسخی به سوال بزرگ؛ “من با آینده‌ام باید چه کار کنم؟ پاسخ این است: فقط در زمان حال زندگی کنید!
