بروز تیک توره یا سندرم توره (Tourette syndrome) اغلب با یک رفتار ساده و ظریف همچون چشمک زدن شروع می شود یا گاهی کشیدن هوا درون بینی گویی که چیزی را بالا می کشد. اغلب رفتار های ساده و تکراری به تنهایی پدیدار می شوند اما در حدود ۱ درصد از کودکان (پسران بیشتر از دختران) با مجموعهای از رفتارها همچون چشمک زدن، سرفههای مکرر و غیره مشاهده میشوند که به عنوان سندرم تیک توره شناخته و متاسفانه اغلب اوقات با وضعیتی نورولوژیک اشتباه گرفته می شود.
مطالعات نشان می دهند که بروز تیک توره در حدود ۱۵ درصد از موارد افراد مبتلا به تیک را در بر می گیرد و تقریبا کمیاب است و از دیگر نشانه های آن می توان به ناسزاگویی های غیر ارادی و مکرر (Coprolalia) اشاره کرد. اغلب بیماران طیف گسترده ای از حرکات و صدا ها را تکرار می کنند و نکته جالب اینجاست که این افراد قبل از بزور و عود تیک می توانند آن را پیشبینی کنند گویی یک احساس ناخوشایند به آنها دست میدهد.
میدانیم که اختلال تیک توره یک اختلال عصبی با پایههای ژنتیکی میباشد و بروز یا عود آن به شدت وابسته به عوامل بیرونی میباشد. این اختلال ناشی از بروز مشکل در ناحیه عقدههای قاعدهای است؛ عقدههای قاعدهای مجموعهای از ساختارهای مغز هستند که مسئول گزینش و مهار حرکات ما میباشند. در حقیقت زمانی که سیگنالهایی با محتوای حرکتی به بخش عقده های قاعدهای وارد می شوند، فیلتر میشوند و به بعضی از آنها اجازه عبور داده شده اما سایر سیگنال های حرکتی بنا بر عدم تطابق با موقعیت حال حاضر حذف می شوند.
برخی از تحقیقات نشان می دهد که حجم عقده های قاعده ای ممکن است در افرادی که مبتلا به تیک هستند، کوچکتر از بقیه باشد و یکی از بزرگترین ناقل های عصبی در عقده های قاعدهای که دوپامین میباشد در افراد مبتلا به تیک توره بیش از حد فعال باشد. در حقیقت همین موضوع موجب می شود حرکات کوچک یا رشته ای از حرکات کوچک که با موقعیت حال حاضر فرد تطابق ندارند از فیلتر رد شده و مهار نشوند که در این صورت شاهد بروز حرکات اضافه یا به اصطلاح “تیک” خواهیم بود.
بیشتر بخوانید:
- توسعه مغز و انعطافپذیری روشهای پیام رسانی مشابهی را به اشتراک میگذارند
- جهان پنهان مغز؛ تولد تا ششسالگی
- آیا ماری جوانا میتواند اوتیسم را درمان کند؟
بسیاری از کودکان که مبتلا به تیک میباشند ممکن است بدون بروز اختلال عملکرد اساسی در حیطه های متفاوت زندگی به زندگی خویش ادامه دهند اما بعضی از آنها بدلیل تاثیرات منفی بروز تیک در ابعاد متفاوت زندگی خویش ممکنست به کمک نیاز داشته باشند. زمانیکه درمان ضرورت پیدا کند پزشکان همچون گذشته سعی می کنند خط اول درمان را با دارو آغاز کنند. دارو بصورت موثری در مدیریت تیکها عمل میکند اما متاسفانه ممکن است عوارض جانبی همچون خستگی مفرط، افزایش وزن و کاهش کارکرد های شناختی را در پی داشته باشد.
حال میخواهیم به درمانهای جایگزین اشاره کنیم، از جمله مداخلات جامع رفتاری “CBI ” در درمان تیک را میتوان نام برد.
روش “CBIT” طی پژوهشهای محققان علوم رفتاری در طی ۴۵ سال گذشته پیگیری شده است و بر اساس درک ما از انعطاف پذیری نورونی یعنی توانایی مغز برای رشد مسیرهای عصبی جدید از طریق تمرین و یادگیری استوار است. در روش “CBIT” بیماران انواع مختلفی از فعالیتهای مدیریتی آموزش داده میشود.
در ابتدا بیماران به منظور مبارزه با چرخه “ضرورت – تیک – تسکین” باید با کمک درمانگران به افزایش آگاهی درباره تیک و تاثیرات منفی آن بر ابعاد گوناگون زندگی خویش بپردازند. بیماران سعی میکنند تا رفتارهای مقابلهای کارآمد را فرا بگیرند که از آن جمله میتوان به تیک گردن اشاره کرد، بطور مثال فرد بتدریج و با تمرین میآموزد که گردن خویش را به آرامی همراه با پایین آوردن چانه حرکت دهد و بدین شکل تیک گردن را به صورت ارادی مدیریت کند. با تکرار و تمرین بتدریج بیمار متوجه میشود که دیگر مجبور به تبعیت از چرخه “ضرورت – تیک – تسکین” نمیباشد و میتواند حرکات خویش را مدیریت کند.
ثانیاً درمانگران به بیماران و خانواده ها کمک می کنند تا شرایط روزمره زندگی و عواملی که موجب بروز تیک در بیمار می شوند را شناسایی نمایند (بعنوان مثال زمانیکه والدین کودکی مشاجره می کنند، تیک کودک عود می کند ) سپس درمانگران روش های خاصی را بمنظور مدیریت عوامل محیطی ارائه می دهند تا نرخ بروز تیک ها کاهش یابد.
بعنوان مثال اگر مشخص شود که بروز تیک در کودک با توجه به عوامل غیرقابل پیشبینی در زندگی روزمره و اذیت از سوی همسالانش می باشد، درمانگر تلاش می کند تا محیط پیرامون کودک را قابل پیشبینی سازد و در مدرسه چارچوبی را بنیان گذارد تا همسالان تیک های کودک را نادیده گرفته و در زمان غیبت تیک، وی را تشویق نمایند.
ثالثا درمانگران به بیماران و خانواده ها در مورد اختلال تیک و مهارت های ریلکسیشن باید آموزش دهند تا کنترل تیک ها آسان تر شود.
روش “CBIT” بطور متوسط در ۸ جلسه بمدت ۶۰ تا ۹۰ دقیقه برگزار می شود، هر چند برخی افراد نیاز به جلسات بیشتر و برخی نیاز به جلسات کمتری دارند. شواهد اثر بخشی روش “CBIT” رضایت بخش میباشد. جان پیاسنیتی در UCLA به همراه همکاران در مقالهای که در مجله انجمن پزشکی آمریکا (۲۰۱۰) منتشر گردید، اعلام نمود که روش “CBIT” موثر تر از روش حمایتی میباشد؛ زیرا که مهارتهای مدیریتی نیز به افراد آموزش میدهد. بیش از نیمی از گیرندگان درمان “CBIT” توانستهاند مزایای قابل توجهی را دریافت نمایند و این موضوع تا ۶ ماه بعد پیگیری شده و میزان بهبودی رضایت بخش بوده است.
علاوه بر این در سال ۲۰۱۱، من و همکارانم طی مطالعهای در مجله پزشکی کودکان نوشتیم که اثربخشی روش “CBIT” بر بهبود بیماران مبتلا به تیک موجب گردید برخی از مشکلات رفتاری دیگر همچون اضطراب و حواسپرتی نیز طی ۶ ماه بعدی در بیماران کاهش یابد. مطالعه دیگری در سال ۲۰۱۲ توسط سایبین ویلهلم در آرشیو روانپزشکی عمومی منتشر گردیده که نشان می دهد روش “CBIT” در بزرگسالان مبتلا به تیک نیز موثر است.
نتایج این مطالعه نشان می دهد که میزان عزت نفس در افرادی که با روش ” CBIT ” درمان می شوند، افزایش می یابد و در بهبودی آنها تاثیر قابل توجهی دارد. اخیرا در سرفصل برگه های روانپزشکی در سال ۲۰۱۸ که توسط رناتو ریزو از دانشگاه degli studi di Catania نوشته شده است، نشان داده می شود که روش ” CBIT ” به اندازه دارو های نورولپتیک در درمان اختلال تیک موثر است.