زیستشناسان تکاملی خیلی به نوک پستان فکر میکنند! چرا که اندام سردرگمکنندهای در حیطۀ تخصصی آنها محسوب میشود. برای نمونه، چرا باید نوک پستان در زنان دارای اشکال و اندازههای مختلفی باشد؟ این قضیه به حدی ذهن پژوهشگران دانشگاه کوئینزلند را به خود مشغول کرده بود که تصمیم گرفتند مطالعهای در همین مورد ترتیب دهند. آنها اندازه نوک پستان در ۳۳ مرد و ۳۰ زن را بررسی کرده و نتیجه را در قالب مقالهای در ژورنال Adaptive Human Behavior and Physiology منتشر نمودند. از دیدگاه محققین، تفاوتهای موجود در اندازه نوک سینه در زنان، تئوری تکامل یا فرگشت را به چالش میکشد.
در زیستشناسی تکاملی، یک قانون نسبتاً کلی برای اغلب اندامهای بدن وجود دارد که میگوید: هر عضوی در صورت عدم استفاده، طی نسلهای متمادی رو به تحلیل میرود. یکی از بهترین مثالها برای الگوی تحلیل عضو در صورت عدم استفاده، ماهیهای غارنشین هستند. بسیاری از این ماهیها طی نسلهای متمادی صفت کوری را کسب نمودهاند؛ که با هدف عدم اتلاف انرژی برای یک عضو به درد نخور (چشم) حاصل شده است. بر اساس تئوری تکامل، همچنان که صفت کوری در بین ماهیان غارنشین فراوانی بیشتری پیدا میکند، تفاوتهای موجود در ویژگیهای ساختاری چشم در این جانوران باید کاهش یابد. اساساً، اگر در ابتدا درون جمعیتی معین، تفاوتهای ساختاری در یک اندام بهخصوص وجود داشته باشد و انتخاب طبیعی یکی از این اشکال ساختاری را ترجیح دهد؛ در آن صورت باید از میزان تفاوتهای ساختاری که برای همان اندام در جمعیت مشاهده میکنیم، کاسته شود. چرا که صفات سازگارتر فراوانی بیشتری پیدا کرده و صفات کمتر سودمند، رفتهرفته در جمعیت محو میشوند. در ابتدا گمان میرفت الگوی فوق برای ساختار نوک پستان در انسان هم صادق باشد، ولی گویا اینچنین نیست.
مقاله مرتبط: تکامل انسان: نابرده رنج، گنج؟
بر اساس منطق بالا، نوک پستان در زنان – که نقش ویژهای در جریان تکامل بر عهده دارد – باید تفاوتهای ساختاری خیلی کمی در یک جمعیت معین از زنان داشته باشد. حتی در صورتی که تفاوتهای موجود به سمت صفر میل نکند، تفاوتهای جزئی در اندازه و شکل نوک پستان در زنان باید دستکم نسبت به مردان – که ساختار مذکور در آنها عملاً نقش خاصی ایفا نمیکند – از تنوع پایینتری برخوردار باشد.
محققان پیش از انجام این مطالعه انتظار داشتند که تفاوتهای کمی در اندازه نوک پستان در شرکتکنندگان زن گزارش شود. چرا که این صفت در زنان توسط انتخاب طبیعی، جهت اهداف تولید مثلی و تغذیه نوزاد انتخاب شده است (و از همین رو انتظار میرود که صفت مطلوب تفاوت چندانی بین اعضای جمعیت نداشته باشد). قضیه وقتی جالبتر شد که پژوهشگران تفاوتهای بیشتری را در اندازه نوک پستان در زنان – نسبت به مردان – مشاهده نمودند. این نتایج حاکی از آن است که برخلاف دیدگاه تئوری تکامل، تفاوتهای ژنتیکی برای صفات مطلوب همچنان در جمعیت حضور دارد.
مقاله مرتبط: ۱۵ جواب تکامل به اشکالات بیاساسی که به آن گرفته میشود
پژوهشگران در این باره توضیح میدهند:
نوک پستان در زنان به دلیل تغذیه نوزاد از اهمیت ویژهای برخوردار است. به همین دلیل، متغییر بودن اندازه این ساختار در زنان با نتایج مطالعات قبلی، که نشان میداد وجود تفاوتهای ساختاری در یک اندام نشانگر فقدان عملکرد در آن است، ناسازگار میباشد.
اهمیت این مطالعه در اندازه نوک پستان نیست، بلکه در این است که ما چگونه میتوانیم در فرگشت، الگوی غالبی را به کل تعمیم دهیم. عدم وجود تفاوت، به تنهایی، نشانگر مطلوب بودن یک صفت نیست.