انسانها میتوانند با ترکیب خاطرات مشکلات خود را حل کنند و دیدگاه جدیدی نسبت به موضوعات مختلف بدست آورند. پردازشی که برای وقایع مختلف نیاز به خاطرات داشته باشد، حافظهی رویدادی گفته میشود. با وجود اینکه حافظهی رویدادی در گذشته به تفسیر مورد بررسی قرار گرفته است، نظریههای حال حاضر نمیتوانند چگونگی قرار دادن خاطرات کنار یکدیگر برای رسیدن به ک نتیجهی مشخص را بیابند. نتایج مطالعهی گروهی از محققان علوم عصبی و هوش مصنوعی در DeepMind و مرکز آلمانی بیماریهای نورودژنراتیو در ۱۹ سپتامبر در ژورنال Neuron منتشرشده است. این مطالعه، دیدگاهی جدید برای تفسیر چگونگی ارتباط دادن خاطرات رویدادی به یکدیگر برای حل مشکلات ارائه میدهد.به عنوان مثال؛ تصور کنید زنی را در حال رانندگی در خیابان میبینید. فردای همان روز، مردی را میبینید که در خیابان همان ماشین روز قبل را میراند. این اتفاق خاطرهی زن روز قبل را فعال میکند و شما ممکن است به این نتیجه برسید که چون هر دو از یک ماشین استفاده میکنند بنابراین با هم زندگی میکنند. محققین میگویند این مکانیسم سریالی مغزی به این گونه است که خاطرات به یاد آورده شده خاطرات مرتبط بیشتری را فعال میکنند ترکیب خاطرات کامل میشود. این مکانیسم یادآوری همزمان چندین خاطرهی مرتبط را امکانپذیر میکند که در این حالت به بینشهای مختلف دست پیدا خواهد کرد. محقق این بررسی همچون تئوریهای استاندارد حافظهی رویدادی معتقد است هر یک از خاطرات به صورت جداگانه در ناحیه هایپوکامپ ذخیره میشوند. رافائل کوستر محقق DeepMind میگوید:
حافظهی رویدادی این امکان را به شما میدهد تا در صورت ملاقات یک فرد آشنا او را به خاطر آورید یا بدانید ماشینتان را کجا پارک کردهاید. هایپوکامپ از این نوع حافظه پشتیبانی میکند که برای یادگیری سریع ضروری است.
برخلاف تئوریهای استاندارد، نظریهی جدید ارتباط آناتومیکی لوپ مانند میان هایپوکامپ با قشر انتوراینال را مورد بررسی قرار میدهد. محققین فکر میکنند این ارتباط لوپ این امکان را میدهد تا خاطرات به یاد آورده شده خاطرات دیگر را فعال کنند و ترکیب خاطرات با یکدیگر امکانپذیر شود.
مقالهی مرتبط: گویا باید تشکیل حافظه با تقویت سیناپسی را فراموش کنیم؛ حافظه را میتوان تزریق کرد!
محققین این نظریه را به کمک high-resolution 7-Tesla functional MRI scan از ۲۶ زن و مرد جوان که باید با ارتباط ردان اتفاقات مختلف فعالیتی را انجام میدادند آزمود. به داوطلبین یک جفت عکس نشان داده شد: یک چهره و یک وسیله یا مکان. هر وسیله یا مکان ر جفت عکسهای جداگانهای نشان داده شدند که هر یک عکس چهرهی متفاوتی داشت. یعنی هر جفت عکس با توجه به عکس وسیله یا مکان مشترک با جفت دیگری ارتباط داشت. در دومین فاز آزمایش، محققین میخواستند ببینند آیا آنها میتوانند بین دو جفت مختلف ارتباط را تشخیص دهند به این صورت که تصویر یک چهره نشان داده میشد . آنها بایستی تصویر چهرهی دیگر ار مشخص میکردند. از بین دو تصویری که بااید از میان آنها انتخاب میکردند یکی با همان وسیله یا مکان مرتبط بود و دیگری نبود. محققین معتقدند ممکن است چهرهی نشان داده شده خاطرهی وسیله یا مکان جفت آن را زنده کند بنابراین فعالیت مغز را تحریک کرده و با خروج از هایپوکامپ به کورتکس انتوراینال میرسد. منطقا، محققین انتطار داشتند شواهدی از فعالیت بازگشت به هایپوکامپ برای یافتن چهرهی مرتبط درست پیدا کنند. Yi Chen میگوید:
به کمک تجهیزات خاص بخشهای مختلف کورتکس انتوراینال ارتباطدهنده به هایپوکمپ را شناسایی کنیم. در این حالت امکان بررسی الگوهای فعالیت ورودی و خروجی هایپوکامپ به صورت جداگانه فراهم شد.
محققین الگوریتم کامپیوتری طراحی کردند تا میان فعالیت مربوط به منظره و وسیله در نواحی ورودی و خروجی افتراق قائل شود. سپس زمانی که تنها چهره بر روی صفحه نمایش داده میشد این الگوریتم اجرا شد. اگر الگوریتم وجود منظره یا وسیله را تشخیص میداد یاداوری اطلاعات این تصاویر تنها با یاداوری تصاویر منظره یا چهرهی مرتبط امکانپذیر بود. دهرشان کوماران DeepMind میگوید:
اطلاعات ما نشان میدهد زمانی که هایپوکامپ خاطرهای را به یاد میآورد، این خاطره از دیگر بخشهای مغز گذر نمیکند بلکه با چرخش دوباره به درون هایپوکامپ دیگر خاطرات مرتبط را زنده میکند.
محققین فکر میکنند نتایج حاصل از آزمایش ترکیبی از نظریههای جدید و قدیمی ترکیب خاطرات با یکدیگر است.