پزشکی نانو به زمینهای از علم اشاره دارد که از نانوتکنولوژی برای مصارف بالینی استفاده میکند. استفاده از ذرات نانو (NPs) خصوصا بخاطر ساختار آنها، موفقیت آمیز بودهاست. برای مثال، ذرات نانویی که توانایی عبور از سدهای زیستی را دارند، از کارآیی بیشتری در برطرف ساختن مشکلات پیچیدهی حمل داروها برخوردارند. این قدرت نفوذ به ذرات نانو این اجازه را میدهد تا به اهداف زیستی مانند سلولهای مغزی دست یابند. نیل به این هدف با بهره گیری از داروهای مرسوم، غیر ممکن است.
مقاله مرتبط: چگونه می توان با تنظیم دقیق نانوذرات داروهای بهتری را ارایه داد؟
به دلیل کارآیی ذرات نانو در این زمینه، مصارف آنها از ابزارهای صرفا مطالعاتی فراتر رفته و این ذرات بعنوان راه حلهای کارآمد در بیماریهای زوال عصبی (ND) مورد استفاده قرار میگیرند. بیماریهای زوال عصبی مانند بیماری آلزایمر و بیماری پارکینسون معمولا با مرگ نورونی یا به بیان دیگر، فقدان ساختاری و عملکردی ادامه دار نورونی، مرتبط هستند.
در استراتژیهای معمول درمان ND، یکی از مشکلات عمده، قدرت نفوذ پایین دارو در میان سیستم عصبی مرکزی (CNS) است. یکی از دلایل بروز این مشکل، سد خونی- مغزی (BBB) و سد خونی- مایع مغزی- نخاعی (BCSFB) است. این دو سد از مغز در برابر تهاجم و ترکیبات ناخواسته، محافظت میکنند. این سدها، عملکرد خود را با یاری پروتئینهای انتقالی چند منظوره و آنزیمهای سم زدایی ایفا میکنند.
استفاده از ذرات نانو، موقعیتهای زیادی برای مقابله با مشکلات موجود در درمان NDs ایجاد میکند؛ زیرا این ذرات دارو را بصورت کارآمدی به CNS منتقل میکنند. این مطالعه بر روی تغییر ذرات نانوی لیپیدی بمنظور هدف قرار دادن مغز، ارتقای کارآیی دارو و توانایی انتقال انواع متفاوتی از داروها، متمرکز بودهاست.
بعنوان نتیجه گیری، معرفی یک ذره نانو لیپیدی بعنوان بهترین درمان ND به دلیل تفاوت مسیرهای ورود ذرات یا مدلهای حیوانی متفاوت بر اساس مطالعات پیشین، دشوار بودهاست. حال، محققان اذعان دارند مطالعات و بررسیهای بیشتری برای به پیش راندن مطالعات حمل موفق دارو به CNS مورد نیاز است.