انتشار این مقاله


قضاوت آگاهانه: کاری که همواره انجام می‌دهیم، اما دوست نداریم بقیه انجام دهند

مردم اغلب در مورد این که چه کسی می‌تواند در یک حرفۀ خاص به فعالیت بپردازد قضاوت آگاهانه انجام می‌دهند.

مردم اغلب در مورد این که چه کسی می‌تواند در یک حرفۀ خاص به فعالیت بپردازد قضاوت آگاهانه انجام می‌دهند؛ ولی هرگاه ببینند چنین قضاوت‌های آگاهانه‌ای از سوی فرد دیگری هم صورت می‌گیرد، وی را مورد انتقاد قرار می‌دهند.

ما اغلب خوش‌مان نمی‌آید ببینیم کسی با استناد به داده‌های آماری، در مورد دو نفر از دو گروه مختلف که از بقیۀ جوانب به یک‌دیگر شباهت دارند، قضاوت نماید. مردم هرگاه با چنین فردی که دست به قضاوت آگاهانه می‌زند رو به رو می‌شوند، نه تنها وی را فردی بد قلمداد می‌کنند، بلکه نسبت به بلوغ فکری او نیز شبهه می‌ورزند. مسئله این‌جاست که همین افراد، که بقیه را به خاطر قضاوت آگاهانه نکوهش می‌کنند، اگر قرار باشد خودشان در مورد مسئله‌ای به قضاوت بپردازند؛ دقیقاً به انجام قضاوت آگاهانه روی می‌آورند.

این نکتۀ مهمی است، چرا که نشان می‌دهد شکاف بین ارزش‌های ما با آن چیزی که در واقعیت هستیم، عمیق‌تر از آن است که فکر می‌کنیم. اگر غیر این بود، مردم در مورد بقیه به شیوه‌ای قضاوت نمی‌کردند که آن را در زندگی روزمرۀ خود، ناپسند تلقی می‌کنند.


مقاله مرتبط: دیدگاه افراد از خود اغلب با دیدگاه دیگران نسبت به آن‌ها مطابقت دارد


برای مثال، فرض کنید یک مرد و یک زن با همکاری هم، یک عمل جراحی را به اتمام رسانیده‌اند، اما فقط یکی از این دو نفر پزشک است. از دیدگاه آماری، ممکن است چنین بیندیشید که تعداد پزشکان مرد در دنیا، نسبت به تعداد پزشکان زن، بیش‌تر است. یا حتی ممکن است به این مسئله فکر کنید که هر کسی که در پیش‌برد یک عمل جراحی حضور دارد، لزوماً پزشک نیست. اما از دیدگاه اخلاقی، این فرضیه در ذهن‌مان مطرح می‌شود که هم مردان و هم زنان از شایستگی و توانایی یکسانی برای پزشک بودن برخوردارند. نظر شما چیست؟

اخیراً گروهی از پژوهشگران دانشگاه هاروارد با همکاری محققین دانشگاه MIT دست به آزمایش فرضیه‌ای زده‌اند که در همین باره مطرح شده بوده است. این فرضیه می‌گوید که افراد، بر حسب شرایط، یکی از دو رویکرد آماری و اخلاقی را پذیرفته، و در مقابل دیگری جبهه می‌گیرند. محققان به منظور آزمایش این فرضیه، مجموعه‌ای از آزمون‌های آنلاین را ترتیب دادند.

در یکی از همین آزمون‌ها، ۱۹۹ نفر شرکت‌کننده با موقعیتی که پیش‌تر شرح دادیم، آشنا شدند. یک مرد و یک زن با هم‌دیگر یک عمل جراحی انجام داده‌اند، کدام یک می‌تواند پزشک باشد؟ هر شرکت‌کننده به شکل توصیفی (بیش‌تر، کم‌تر، برابر) تعیین کرد که چه مقدار احتمال دارد پزشک جراح یک مرد باشد. شرکت‌کنندگان در ادامۀ آزمون با شرکت‌کنندۀ دیگری به نام “فرد X” آشنا شدند که به همین پرسش، پاسخ داده بود. از دیدگاه فرد X، احتمال این که پزشک مطرح شده در این موقعیت فرضی، مرد باشد، بیش‌تر است. پژوهشگران در مرحلۀ دوم آزمون از شرکت‌کنندگان خواستند تا با نمراتی از ۱ تا ۷، تعیین کنند که دیدگاه فرد X چه مقدار عادلانه، صحیح و عاقلانه است.

مشاهده شد که ۹۳ درصد از شرکت‌کنندگان احتمال مرد و یا زن بودن پزشک را برابر دانسته و نسبت به دیدگاه فرد X معترض بوده‌اند. به عقیدۀ شرکت‌کنندگان، فرد X نه تنها قضاوت منصفانه‌ای انجام نداده بوده، بلکه دیدگاهی نادرست و نامعقول داشته است.

نتایج ثبت شده در آزمون آنلاین دیگر، مشابه با یافته‌های آزمون قبل بوده است. پرسشی که در این آزمون مطرح شد به این صورت بود: یک زن و یک مرد در یک بیمارستان کار می‌کنند. یکی از آن‌ها پزشک و دیگری پرستار است. کدام یک می‌تواند پزشک باشد؟ مشابه با وضعیت پیشین، ۹۱ درصد از شرکت‌کنندگان اعلام کردند که احتمال زن و یا مرد بودن پزشک، یکسان است. آن‌ها هنگامی که متوجه شدند شرکت‌کنندۀ X، مرد حاضر در سوال را پزشک اعلام کرده، به دیدگاه او حمله کرده و وی را فردی بی‌انصاف، کم‌خرد و بی‌ملاحظه خطاب کردند.

با این حال، شرکت‌کننده‌ها هنگامی که واقعاً قرار بود احتمال پزشک و یا پرستار بودن یک شخصیت فرضی را که در پیش‌برد یک عمل جراحی شرکت داشت، تعیین کنند؛ خود مرتکب قضاوت آگاهانه شدند. بر اساس برآوردهای شرکت‌کنندگان، هنگامی که شخصیت مطرح شده در موقعیت فرضی، مرد بود، شانس بیش‌تری برای پزشک بودن داشت.

علی‌رغم این مسئله، شرکت‌کنندگان هم‌چنان اعتقاد داشتند که فرد X قضاوت نادرستی انجام داده است؛ حال آن که خودشان نیز مرتکب چنین قضاوتی شده بودند.

نتایج حاصل از آزمون‌های دیگر، حاکی از آن بود که شرکت‌کنندگان نسبت به حرفۀ خلبانی نیز، همانند پزشکی، دیدگاه مشابهی داشته و به همان شیوۀ قبلی قضاوت می‌کردند. جالب است بدانید که شرکت‌کنندگان در مورد حرفه‌هایی نظر قصابی، آتش‌نشانی و بنایی، نه از دیدگاه تساوی‌گرا حمایت کردند و نه فرد X را مورد سرزنش قرار دادند.

این مطالعه نشان می‌دهد که افراد دیدگاه متضادی نسبت به قضاوت‌های خود با قضاوت‌های دیگران دارند. یافته‌های فوق در حوزه‌هایی نظیر حقوق، تجارت، آموزش و سلامت می‌توانند دارای اهمیت باشند؛ چرا که در چنین حوزه‌هایی، اختلاف بین ارزش‌ها و اعمال، ممکن است پیامدهای بزرگی به همراه داشته باشد.

یافته‌های این مطالعه در ژورنال Psychological Science منتشر شده است.

میلاد شیرولیلو


نمایش دیدگاه ها (0)
دیدگاهتان را بنویسید