انتشار این مقاله


ویرایش ژنوم انسان : قدرتی عظیم، مسئولیتی عظیم‌ تر

ویرایش ژن ex vivo (خارج از بدن موجود زنده) بر روی دو جنین انسانی؛ ویرایش صورت گرفته درمانی نبوده و در بسیاری از کشورها غیراخلاقی و غیرقانونی تعبیر می‌شود.

در نقطه‌ای قرار گرفته‌ایم که به زودی تکنولوژی ساخت دست خودمان از بشریت‌مان پیشی خواهد گرفت. تا چندی پیش، هر آنچه انسان داشت، به مدد ژن‌هایش بود؛ اما با تکنیک ویرایش ژنوم انسان اوضاع فرق کرده است. تکنیک‌های جدید ویرایش ژن قرار بوده که برای تغییر ژنوم در موارد غیرپزشکی نیز مورد استفاده قرار گیرند؛ اما پیش‌بینی نشده بود که به زودی از این تکنولوژی بر جنین انسان استفاده‌ی غیردرمانی شود.

در ۲۸ نوامبر ۲۰۱۸، He Jiankui از دانشگاه علوم و تکنولوژی Guangdong در چین، اعلام کرد بر دو جنین انسانی ویرایش ژن ex vivo (خارج از بدن موجود زنده) انجام داده است. او این خبر را در اجلاس بین‌المللی ویرایش ژنوم انسان در هنگ‌کنگ عنوان کرد. ویرایش صورت گرفته درمانی و مرتبط با پزشکی نبوده؛ کاری که در بسیاری از کشورها غیراخلاقی و غیرقانونی تعبیر می‌شود.

من به عنوان یک دانشمند مطرح و به عنوان یک انسان، با قدرت از پیشرفت علم و به کار بردن آن برای ارتقای گونه‌مان حمایت می‌کنم. با این وجود، در نگارش کتاب اخیرم تحت عنوان “تعقیب کاپیتان آمریکا: چگونه پیشرفت‌های علوم، مهندسی و بیوتکنولوژی ابرانسان ایجاد خواهند کرد؟ _ کتابی که به طور صریح در مورد علم تغییر بیولوژی انسان نگاشته شده است_ در مورد ارتقای بشریت شک داشتم. ضمن نگارش، خط فکری خود را در این موضوع به چالش کشیده و به این نتیجه رسیدم که ما باید قالب و عملکرد بشر را تغییر دهیم. در این صورت شانس بیشتری برای رشد و تکامل بر زمین و در فضا خواهیم داشت. با توجه به آزمایش‌های اخیرم که طی آن‌ها جنین انسان تحت ویرایش ژن غیردرمانی قرار گرفته و به نوزاد کامل بدل یافت، معتقدم باید کاربردهای این تکنیک را عمیقاً بسنجیم و اطمینان حاصل کنیم که هر آنچه انجام می‌دهیم و چگونگی انجام آن بر مبنای اصول اخلاقی مورد تأیید همه‌مان است.

ایده‌ی مهندسی ژنتیک مشمول ویرایش ژن، در نتیجه‌ی کار چندان متفاوت با کاری که گریگور مندل در اواسط سده‌ی نوزدهم انجام داد و جزئیات آزمایش‌هایش در رابطه با گیاهان، خصوصاً لوبیاها و نخودفرنگی‌ها، نیست. جزئیات مشاهدات مندل بر روی بیش از ۱۰ هزار گیاه در طول بیش از ده سال، در سال ۱۸۶۶ منتشر شد. این مشاهدات نشان دهنده‌ی تغییرات هدف‌دار در یک ارگانیسم زنده بود؛ تغییراتی که در اثر تولیدمثل بر مبنای ویژگی‌های دلخواه ایجاد شده بود.

بسیاری از کارهای بیومدیکالی که در عصر مدرن ما در ارتباط با ژن‌درمانی انجام می‌شود، به جای ایجاد ویژگی‌های مطلوب، بر کاربردهای درمانی و پزشکی آن در بیماری‌های موروثی و سرطان‌ها تمرکز دارند. بسیاری از این مشکلات پزشکی از اختلال عملکرد در متابولیسم، رشد و زیست‌پذیری سلولی نشأت می‌گیرند. البته طبیعی به نظر می‌رسد که در کنار کاربرد درمانی آن، کاربردهای غیرمرتبط با درمان بیماری‌ها نیز مورد توجه قرار گیرد؛ آن‌هایی که بیشتر موجب تغییر عملکرد انسان و ایجاد شکل دیگری از سلامت می‌شوند.

تکنیک‌های ویرایش ژن در حالت کلی شامل پروتئین‌هایی است که DNA را برش می‌دهند؛ همچون آن‌هایی که در CRISPR-Cas9 مورد استفاده قرار می‌گیرند: نوکلئازهای افکتور شبه فعال‌‌کننده‌ی رونویسی (TALENs) و نوکلئازهای زینک‌فینگر. رایج‌ترین آنزیم Cas  مورداستفاده به نام Cas9 از استرپتوکوکوس پیوژنز نشأت می‌گیرد. این باکتری موجب گلودرد استرپتوکوکی شده و در سال ۲۰۱۳، زیست‌پذیری آن در سلول‌های موش و انسان اثبات گردید.

پروسه‌ی اساسی آن است که مولکول CRISPR برای جستجوی سکانس نوکلئوتید خاصی در ژنوم انسان، در میان ۳ میلیارد نوع موجود، برنامه‌ریزی شده است. همین که سکانس صحیح شناسایی شود، CRISPR مارپیچ DNA را باز کرده و سکانس مذکور را در پی قیچی کردن، از رشته‌ی اصلی خارج می‌کند. پس در صورتی که حذف ژن رخ داده باشد، رشته‌های DNA ترمیم شده یا این که سکانس جدیدی برای تغییر ژنوم وارد رشته می‌شود.

ویرایش ژنی چه در سلول زایای جنینی صورت گرفته باشد و چه در اسپرم یا تخمک، بخشی از کد ژنتیکی منتقله به نسل بعد خواهد بود. اما ممکن است حین هدف‌گذاری با RNA راهنما، اشتباهاتی رخ دهد. در واقع، ویرایشی فراتر از آنچه خواهان آن هستیم، اتفاق بیفتد. به عبارتی حضور این “تکرارهای غیر از هدف” است که لزوم احتیاط فراوان را یادآور شده و نیاز به تنظیم بهتر تکنیک‌هایی مانند CRISPR را قبل از این که کاربرد بالینی ایمن داشته باشند، مطرح می‌کند.

بر همین اساس، ما در نقش دانشمند و همچنین جامعه، باید پتانسیل‌های مثبت تکنیک‌های جدید و چشم‌انداز قابلیت‌های ممکن را متعادل‌سازی کنیم. ویرایش ژن قدرتی عظیم در راستای تغییر اصول بنیادین زیستی داراست و تمام جامعه لازم است در بحث این که چه چیز درست و چه چیز نادرست است، مشارکت داشته باشند. ما در این مسیر نیاز داریم سریع حرکت کنیم؛ اما عجولانه نه.

ما باید قبل از این که به مقصد برسیم، در مورد مسیر –چه مسیری انتخاب کنیم و به چه سمتی حرکت کنیم- فکر کنیم. در حال حاضر دانشمندان و مهندسان این حیطه، در جهت تحقق آینده‌ی مشترک کار می‌کنند؛ اما راهنمایی در اجرای عملی چنین آینده‌ای، حق و مسئولیت همه‌ی ما است و نمی‌توان آن را به آزمایشگاه‌ها و افراد متخصص این حیطه و نه حتی به قانون‌گذاران و مأموران دولتی واگذار کرد.

آینده‌ای که می‌سازیم می‌تواند روشن باشد؛ اما تبصره‌هایی وجود دارد. مهم‌ترین تبصره آن است که باید بیشترین تعداد ممکن از اقشار جامعه در این تصمیم مشارکت داده شوند. تصمیماتی که اتخاذ می‌شود، آینده‌ی ما را به عنوان یک گونه تحت تأثیر قرار خواهد داد و چنین تصمیمی نمی‌تواند در خارج از کلیت جامعه اتخاذ گردد.

علم مانند ماشینی است که با آزمایش در برابر پشت‌پرده‌ای از رخدادهای تصادفی، نتایج و اثرات احتمالی به دست می‌دهد. تکامل زیستی ظهور ویژگی‌هایی است که شانس بقا را افزایش داده و در طول میلیون‌ها سال گسترش می‌یابند. انطباق این تغییرات نیاز به زمان و سرعت خاصی دارد.

نمایش دیدگاه ها (0)
دیدگاهتان را بنویسید